آقای کشاورز بگذارید کمی بدبین باشیم
آیا در شرایط فعلی فرمول خصوصیسازی برای صنعت خودرو جواب خواهد داد؟
روزنامه هفت صبح| هفته گذشته درباره درخواست حمید کشاورز، موسس و سهامدار شرکت کروز از رهبر انقلاب نوشتیم که در فیلمی منتشر شده در حاشیه نمایشگاه تولیدات داخل، درخواست کرده بود پنج سال مدیریت ایرانخودرو را به آنها به عنوان بخش خصوصی و یکی از سهامداران اصلی این شرکت بدهند، اگر موفق نشدند در میدان آزادی اعدام شوند!
اتفاقا درباره حمایت از خصوصیسازی صنعت خودرو هم نوشتیم اما خصوصیسازی هم اگر موفق نباشد سودی ندارد. میدانیم که این دو غول خودروساز جاده مخصوص (ایران خودرو و سایپا ) با مشکلات عدیدهای روبهرو هستند. از بدهی فراوان به قطعهسازها گرفته که همین کروز هم جزوشان است تا کیفیت و امنیت ماشینها و همچنین عدم تحویل به موقع خودروهای ثبتنامی در سامانه فروش.
حتی کار به جایی رسیده که متقاضیان بهطور مثال تارا ثبتنام کردهاند در حالیکه شرکت میگوید تارا نداریم، سمند مثلا تحویل بگیرید! اما نمونههای زیادی وجود دارد که وقتی بخش دولتی به خصوصی واگذار شد، برخلاف انتظارات حاصل چندان موفق نبوده است . ماجرای نیشکر هفتتپه از نمونههای بارز ناموفق واگذاری بخش دولتی به خصوصی است.
ماجراهای هفتتپه از سال 94 و واگذاری این شرکت بزرگ و قدیمی به بخش خصوصی آغاز شد. شرکت کشت و صنعت مغان هم از آن دسته است که تجربه ناموفق خصوصیسازی داشت. کارخانه آزمایش مرودشت در استان فارس که زمانی تولیدات آن ازجمله کولر، یخچال، پنکه و... از برندهای معروف ایرانی بود، اوایل سال ۸۸ به بخش خصوصی واگذار و پس از آن به دلیل مشکلات متعدد پیشآمده با افت تولید مواجه شد و به تعدیل نیرو از ۱۴۰۰ کارگر به ۱۶۰ نفر رو آورد.
درنهایت با پیگیر نبودن مسئولان، این کارخانه به تعطیلی کشانده شد تا جایی که مدتها پیش فیلمی در فضای مجازی دستبهدست شد که نشان میداد سالن بزرگ این کارخانه به انبار پیاز تبدیل شده است!
خصوصیسازی شود اما...
مدیرعامل کروز درخواست دارد که اجازه دهند پنج سال بر ایرانخودرو مدیریت کنند. اجازه دهید بررسی کنیم. کروز و گروه بهمن از یکدیگر جدا نیستند. اگرچه انگار خیلی هم تمایلی وجود ندارد اسم کروز و گروه بهمن کنار یکدیگر قرار بگیرد . به هرحال حمید کشاورز، بالادستی هردو مجموعه است که چنین تقاضایی دارد.
در نمایشگاه خودرو شهرآفتاب که اوایل بهمنماه برگزار شد، عدهای از ثبتنام کنندگان این شرکت در سامانه فروش، از اینکه ماشینهای وعده داده شده برای تحویل در زمستان به دست آنها نرسیده، عصبانی بودند. حتی در 25 بهمن جمعی از معترضان و خریداران خودروهای فیدلیتی و دیگنیتی با موعد زمستان 1402 در مقابل وزارت صمت دست به تجمع اعتراضی زده و نسبت به تاخیر در تکمیل خرید خودروهای ذکر شده اعتراض خود را اعلام کردند.
براساس اعلام این دسته از خریداران، خودروهای خریداری شده فیدلیتی و دیگنیتی با موعد زمستان 1402 با افزایش 200 تا 250 میلیون تومانی همراه شدهاند و همچنین هنوز دعوتنامه این خودروها جهت خریداران زمستان 1402 صادر نشده است.
اگرچه که گروه بهمن پیش از نمایشگاه در بیانهای اعلام کرده بود:«متقاضیان محترم میتوانند در صورت تمایل، نسبت به ثبتنام و تکمیل وجه در طرح جایگزینی خودروی ریسپکت ۲ با خودروی فیدلیتی و دیگنیتی که از تاریخ ۱۴ لغایت ۲۲ بهمن ماه ۱۴۰۲ فعال است، اقدام کنند.»
از سوی دیگر، در جریان برگزاری نمایشگاه خودرو تهران، موسوم به اتو اکسپو 1402، نشست خبری تشریح برنامههای توسعهای گروه بهمن در سال 1403 برگزار شد. حاجی باقری، معاون فروش و خدمات پس از فروش گروه بهمن گفت: «وقتی به ما ارز اختصاص نمیدهند چگونه خودرو تولید کنیم؟
به همین دلیل خودرو نداریم که به مشتریان تحویل بدهیم!» بیوک علیمرادلو، مدیرعامل گروه بهمن نیز اظهار کرد:« یکی از چالشهای جدی این گروه، نابرابری در تخصیص ارز است. ما برای امسال به حدود یک میلیارد دلار ارز نیاز داشتیم، اما تاکنون کمتر از 500 میلیون دلار آن تامین شده است.
در همین جهت از ابتدای تابستان به وزارت صمت تذکر دادیم که تولید خودرو طی سه ماهه آخر سال کاهش مییابد؛ اما گوش شنوایی وجود نداشت و وضعیت صنعت خودرو در امروز نتیجه یک تئوری غلط است.» میبینید؟ بهمن به عنوان یک شرکت خصوصی با همان معضلات ایران خودرو دست به گریبان است!
حال سوال اینجاست همه این انتقادات و موارد درست و باید وزارت صمت به این بخش پاسخگو باشد. ولی نکته این است؛ وقتی این شرکت با قیمتگذاری دستوری و تخصیص ارز با مشکل مواجه است بهطوری که به تولیدش آسیب زده شده و ماشینهای ثبتنامی با تاخیر تحویل مشتری داده شده است، چه اصراری دارد که ایرانخودرو را نیز مدیریت کند!
ایرانخودرویی که خودش با مشکلات بدهی کلان و زیان روبرو است. تحویل ماشینهایش نیز با تاخیر و تعویض مدل خودرو همراه بوده و باید دستی قویتر برای حل مشکلاتش بیاید. حالا شرکتی که خودش هنوز تکلیف پروندهها و مشکلاتش معلوم نیست، چه اصراری دارد شرکت دیگری را نیز مدیریت کند !