فرار بیفرجام و بازگشت به خانه

پلیس آگاهی با ردیابی دوربینها و پیگیری سرنخها سرانجام دختر گمشده و پسر اغفالگر را در شمال کشور شناسایی و دستگیر کرد
هفت صبح| اوایل شهریورماه، زن جوانی با چهرهای مضطرب وارد اداره چهارم پلیس آگاهی تهران شد. او در حالی که اشک میریخت، به کارآگاهان گفت: «ما تازه از افغانستان به تهران آمدهایم. دخترم مدتی است با پسر جوانی آشنا شده، اما خانواده به شدت مخالف این رابطه بودیم. چند روز قبل، دخترم به بهانه رفتن به سوپرمارکت از خانه خارج شد و دیگر برنگشت. حتی تلفن همراهش هم خاموش شد.» همین اظهارات کافی بود تا پروندهای در دادسرای جنایی تشکیل و تحقیقات برای پیدا کردن دختر آغاز شود.
بررسیهای اولیه پلیس
تیم تحقیق در نخستین گام به محل زندگی خانواده رفت و دوربینهای مداربسته اطراف خانه را مورد بازبینی قرار داد. آنها به سرعت دریافتند که دختر جوان هرگز به سوپرمارکت نرفته است. بررسی تصاویر نشان میداد که او توسط یک پسر جوان از محل دور شده است. بررسیهای بیشتر نشان داد این پسر با وعده ازدواج، دختر افغان را فریب داده و او را وادار به ترک خانه کرده است.
سرنخ مهم؛ مقصد در شمال
کارآگاهان در ادامه تحقیقات با جمعآوری اطلاعات و ردیابیهای میدانی توانستند مسیر فرار این دو جوان را شناسایی کنند. بررسیها مشخص کرد که دختر و پسر پس از ترک تهران، به مقصد یکی از شهرهای شمال کشور رفتهاند. این سرنخ مهم، مسیر تحقیقات را تغییر داد و کارآگاهان با هماهنگی مقام قضایی راهی شمال شدند.
عملیات دستگیری
پس از چند روز پیگیری و اقدامات اطلاعاتی، مأموران موفق شدند مخفیگاه پسر جوان را شناسایی کنند. عملیات دستگیری با هماهنگی مقام قضایی انجام شد و در نهایت متهم در حالی که به شدت آشفته و مضطرب بود، دستگیر شد. دختر جوان نیز در جریان این عملیات پیدا شد و در سلامت کامل به اداره پلیس منتقل شد.
اعترافات متهم
پسر جوان پس از انتقال به اداره چهارم آگاهی، در همان مراحل اولیه بازجویی لب به اعتراف گشود. او با اظهار پشیمانی گفت: «مدتی قبل با دختر آشنا شدم. خانوادهاش مخالف بودند، برای همین تصمیم گرفتیم فرار کنیم. قصدمان ازدواج بود و فکر نمیکردم این ماجرا تا این حد جدی شود.» او تأکید کرد که هیچ نیت دیگری جز ازدواج نداشته، اما تحقیقات نشان داد رفتار او مصداق اغفال دختر و خروج غیرقانونی او از خانه بوده است.
بازگشت دختر به خانه
با دستور مقام قضایی، دختر جوان تحویل خانوادهاش شد. مادر او که پس از چند روز نگرانی طاقتفرسا دوباره دخترش را در آغوش گرفت، اشک شوق میریخت. از سوی دیگر، متهم با صدور قرار قانونی در اختیار پلیس قرار گرفت تا تحقیقات درباره جرایم احتمالی او ادامه یابد.