برادرکشی در دفتر مهندسی| تقاضای قصاص اولیای دم

دیه برادری که زندگی نباتی داشت باعث اختلاف مرگبار دو برادر دیگر شد
هفت صبح| دی ماه سال 1402 زن جوانی سراسیمه و آشفته با مرکز فوریتهای پلیس 110 تماس گرفت و خبر از درگیری خونین دو برادر در یک دفتر مهندسی واقع در شمال شهر تهران داد.به این ترتیب ماموران پلیس خیلی سریع در محل درگیری حاضر شده و مشاهده کردند یکی از برادرها به نام هومن غرق در خون روی زمین افتاده است و برادر دیگر به نام حسام در حال خودزنی با چاقو است.
در همین حال یکی از دوستان مقتول نیز سعی داشت جلوی حسام را بگیرد اما او مقاومت کرده و حتی به دوست برادرش هم حمله کرده بود تا بتواند به خودزنی ادامه دهد. در حالی که هومن با اصابت ضربات چاقو از سوی برادرش به قتل رسیده بود رسیدگی به موضوع وارد فاز جنایی شد و بعد از انتقال حسام به بیمارستان که بر اثر خودزنی به شدت مجروح شده بود تحقیقات جنایی کلید خورد.
نخستین کسی که اظهارات او به عنوان شاهد ماجرا به ثبت رسید منشی دفتر مقتول بود.این زن جوان گفت:«ساعتی قبل از جنایت حسام برای دیدار برادرش به دیدن هومن آمد و وارد اتاق او شد.اما ناگهان سر و صدای آنها بالا گرفت و من متوجه شدم که حسام در اتاق را هم قفل کرده بود.از سر و صدای دو برادر خیلی ترسیده بودم و به طبقه پایین رفته و وارد دفتر دوست هومن شدم.
موضوع را به او اطلاع دادم و او خیلی سریع پشت در دفتر هومن آمد و در را شکست و داخل رفت.همان موقع بود که دیدیم هومن غرق در خون روی زمین افتاده بود و حسام داشت با چاقو به خودش ضربه میزد.دوست هومن سعی میکرد حسام را آرام کند اما او دستبردار نبود و حتی به سمت دوست هومن حمله کرد.»
در حالی که متهم در بیمارستان تحت معالجه و درمان قرار گرفت به علت شدت خونریزی و صدماتی که به خودش وارد کرده بود به کما رفت اما بعد از اینکه به هوش آمد و بهبود پیدا کرد روال رسیدگی قضایی انجام شد و متهم به ارتکاب جنایت اعتراف کرد.به این ترتیب رسیدگی به پرونده در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران آغاز شد.
در دادگاه
در ابتدای جلسه رسیدگی مادر متهم و فرزندان مقتول به عنوان اولیای دم تقاضای قصاص کردند.سپس متهم به دفاع برخاست و گفت:«من و هومن یک برادر دیگر داریم که چند سال قبل در اثر یک حادثه به کما رفت و زندگی نباتی دارد.ما به خاطر اتفاقی که برای برادرمان افتاده بود دیه گرفته بودیم و مادرم استفاده از مبلغ دیه را به عهده من گذاشته بود.
اتفاقا مبلغ دیه کم نبود و میخواستم با آن چند آپارتمان بخرم و با اجاره بهای آن از برادرم پرستاری کنم اما هومن به من گفت پول را به او بدهم تا در خیابان زرگنده آپارتمان بخرد.من هم قبول کردم و پول را به او دادم.زمانی که پول را از من گرفت دلار هفتصد تومان بود اما تا زمانی که دلار به سه هزار تومان رسید هنوز خانه را ندیده بود و امروز و فردا میکرد.بالاخره به او گفتم اینطور نمیشود و هر طور بود با آن پول زمینی در کرج خریدم.»
متهم ادامه داد:«برادرم مهندس ساختمان بود و دفتر مهندسی داشت.او اصرار داشت زمین کرج را بسازد و من به خاطر تجربه قبلی نمیخواستم دوباره به او اعتماد کنم.برای همین مخالفت کردم و همین موضوع باعث ایجاد اختلاف و درگیری بین ما شد.»
متهم در مورد روز حادثه گفت:«روز حادثه برای گفتوگو با برادرم به دفترش رفتم اما دیگر از همه چیز خسته شده بودم و درگیریهای بین ما باعث شده بود به سیم آخر بزنم.اصلا نمیخواستم خودم هم زنده بمانم برای همین بعد از مجروح کردن او خودم را هم زدم.من پیش از حادثه مشروب خورده بودم و شیشه کشیده بودم برای همین اصلا نمیتوانستم درست فکر کنم.» قضات دادگاه بعد از مشورت رای پرونده را صادر خواهند کرد.