خواهر گریست، برادر کشت | کشف جسد غرق در خون در بهارستان

پدر مقتول بهعنوان ولیدم از دادگاه تقاضای قصاص کرده است
هفت صبح| رسیدگی به قتل مرد جوانی به نام فرزاد از اواخر سال ۱۴۰۲ با کشف جسد غرق در خون او در خانهاش واقع در یکی از محلههای شهرستان بهارستان در دستور کار تیم جنایی قرار گرفت.در بررسیهای ابتدایی مشخص شد که ساعتی قبل از وقوع جنایت برادرزن جوان فرزاد به نام آرش پا به خانه او گذاشته بوده. به این ترتیب آرش به عنوان تنها مظنون پرونده بازداشت شد و در همان برخورد ابتدایی با ماموران به ارتکاب جنایت و وارد کردن ضربات کشنده با چاقو بر بدن فرزاد اعتراف کرد.
متهم در جریان تحقیقات گفت:«مدتی بود خواهرم با شوهرش اختلاف پیدا کرده بود و چند بار با چشم گریان به خانه ما آمد اما بعد از هر قهر دوباره به خاطر دو پسر خردسالش سر خانه و زندگیاش برگشت. او میگفت متوجه شده که شوهرش با زن دیگری در ارتباط است.تا اینکه آخرین بار چند روز قبل از حادثه دوباره با شکایت از رفتار شوهرش به خانه ما آمد.»
متهم ادامه داد:«روز حادثه به خاطر همین مسائل بین من و شوهرخواهرم درگیری شد و من با چاقو به او ضربه زدم.»به این ترتیب با طی روال قضائی در پرونده، انجام بازسازی صحنه جرم از سوی متهم در محل وقوع جنایت و صدور کیفرخواست؛ پرونده برای رسیدگی به شعبه سیزدهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد و متهم پای میز محاکمه از خود دفاع کرد.
در دادگاه
در ابتدای جلسه رسیدگی پدر مقتول به عنوان ولی دم و همچنین به عنوان قیم نوههای صغیرش و نیز به وکالت از سمت مادر مقتول تقاضای قصاص متهم را کرد.او گفت:«اگر فرزند من اشکالی داشت یا بدرفتاری میکرد خانواده همسرش باید موضوع را به من میگفتند نه اینکه اینطور او را به قتل برسانند به همین خاطر از قصاص قاتل فرزندم گذشت نمیکنم.»
در ادامه متهم در جایگاه دفاع قرار گرفت و گفت:«روز حادثه مشروب خورده بودم و مست بودم.از طرفی به خاطر خواهرم خیلی ناراحت بودم برای همین سوار موتور شدم و به سمت خانه او رفتم تا با شوهرش صحبت کنم.خانه آنها حدود ده کیلومتر تا خانه ما فاصله داشت.وقتی رسیدم با شوهرخواهرم بحثم شد.بعد چون حالم بد بود به آشپزخانه رفتم و مقداری آب خوردم.
همان موقع چشمم افتاد به یک چاقو که پشت پنجره بود.آن را برداشتم و به خاطر خشمی که داشتم دوباره با دامادمان درگیر شدم.نمیدانم چه شد که ضربات را به او وارد کردم.» متهم در مقام آخرین دفاع گفت:«قبول دارم که مرتکب جنایت شدم اما نمیخواستم این اتفاق رخ دهد. میدانم اشتباه کردم و پشیمانم.از اولیای دم تقاضای بخشش دارم.» قضات دادگاه بعد از شنیدن دفاعیات متهم برای صدور رای وارد شور شدند.