جزئیات دو پرونده همسرکشی/ از اعتراف زن ۱۶ ساله تا کشف راز قتل در اسبابکشی
یک زن ۱۶ ساله به قتل همسرش و مرد جوانی به قتل دامادشان با همدستی پدرش اعتراف کرد
هفت صبح| یک سال قبل زن جوانی با مراجعه به کارآگاهان پلیس آگاهی تهران مفقودشدن ناگهانی شوهر خود را اعلام کرد و گفت: «شوهرم بهتازگی در بازار تهران مشغول به کار شده بود. چند روز قبل، از خانهمان واقع در محله پیروزی خارج شد و دیگر خبری از او نیست.»
تحقیقات برای یافتن ردی از مرد گمشده آغاز شد اما هیچ سرنخی بهدست نیامد تا اینکه پدر او نیز به پلیس مراجعه کرد و گفت: «پسرم به دلیل اختلافات همسرش با ما به خانهمان رفتوآمد نمیکرد. ما ساکن یکی از شهرهای حومه تهران هستیم و خانه او در نزدیکی ما بود. اخیرا چندین بار با او تماس گرفتم و مقابل خانهاش رفتم اما فهمیدم که او از آن خانه رفته است. من که دلم برایش تنگ شده بود با پدرزنش تماس گرفتم و او گفت پسرت به تهران نقل مکان کرده است. آدرس خانه را گرفتم و چندین بار از عروسم، سراغ پسرم را گرفتم اما او هر بار میگفت که پسرم سرکار است. میگفتم مگر میشود فرزندم به این همه پیغام من بیاعتنا باشد. با اصرار من بالاخره عروسم مدعی شد که پسرم او و نوه ۶سالهام را رها کرده و به ترکیه رفته است اما من این حرفها را باور ندارم.»
افشای راز قتل
با ثبت شکایت پدر فرد گمشده مشخص شد فقدانی این جوان قبلا توسط همسرش اعلام شده بود اما رفتار متناقض زن جوان با پدرشوهرش شک ماموران را برانگیخت و دستور بازداشت او صادر شد. با گذشت چند ماه از حادثه، بالاخره زن جوان لب به اعتراف گشود و پرده از قتل شوهرش در روز اثاث کشی برداشت.
این زن جوان گفت: «از اول ازدواج، با خانواده شوهرم مشکل داشتم و با آنها قطع رابطه کرده بودم. دلم میخواست به تهران بیایم و در نزدیکی خانواده خود زندگی کنم اما شوهرم مخالف بود. بالاخره با اصرار من راضی شد به تهران بیاییم و خانهای در محله پیروزی اجاره کردیم اما روز اثاثکشی شوهرم شروع به بداخلاقی کرد و برای همین با هم دعوایمان شد.»
زن جوان در ادامه گفت: «خانواده من برای کمک به ما به خانهمان آمده بودند و شاهد دعوایمان بودند. آنها میدانستند که قبلا هم اختلافاتی داشتیم و به شوهرم اعتراض کردند. یکدفعه شوهرم شروع به فحاشی به من کرده و تهمت خیانت زد. برادرم عصبانی شد و او را کتک مفصلی زد و شوهرم بیحال روی زمین افتاد و میگفت با مدرک، خیانت من را ثابت میکند و آبروی ما را میبرد اما حرفهایش تماماً تهمت بود؛ برای همین پدر و برادرم اینقدر ناراحت و خشمگین شدند که روسری دور گلویش انداخته و خفهاش کردند.»
اعتراف به قتل
با اعتراف زن جوان، پدر و برادر او، بازداشت شده و به قتل داماد خانواده اقرار کردند. برادرزن مقتول گفت: «وقتی دامادمان به قتل رسید؛ به پدر و خواهر خود گفتم که جسدش را سر به نیست میکنم. برای همین به تنهایی، جسد را به ماشینم منتقل کرده و به حاشیه شهر برده و آنجا رهایش کردم. بعد هم جسد را به آتش کشیدم.»
ماموران جنایی با بررسی محل اعلامشده از سوی متهم موفق به کشف جسد نشدند و تحقیقات در این پرونده برای یافتن جسد و روشن شدن ابعاد پنهان ماجرا در شعبه دهم دادسرای جنایی تهران در جریان است.
اعتراف زن ١۶ ساله به قتل شوهر
نیمه آبان ماه سال ۱۴۰۲ خانم ۱۶ سالهای با مرکز فوریتهای پلیس ۱۱۰ تماس گرفت و ادعای عجیبی را مطرح کرد.این زن جوان به اپراتور اعلام کرد که شوهرش در حمام خانهشان واقع در حوالی محله شوش در جنوب تهران اقدام به خودکشی کرده است.با اعلام این خبر تیمی جنایی به همراه تیم بررسی صحنه جرم در محل وقوع حادثه حاضر شدند و با جسد غرق در خون مرد جوان روبهرو شدند که با شش ضربه چاقو به قتل رسیده بود.مشاهدات ابتدایی تیم جنایی حکایت از این داشت که فرضیه خودکشی منتفی است به دلیل اینکه بیشتر ضربات وارد شده منتهی به فوت به پشت مقتول اصابت کرده بود و نمیتوانست توسط خودش وارد شده باشد.
دستگیری زن
در حالی که ماموران به علت اظهارات ضد و نقیض زن جوان به او مظنون شده بودند مقداری خون روی فرش خانه کشف شد که مشخص شد متعلق به مقتول است.این در حالی بود که زن جوان ادعا میکرد شوهرش در حمام خودکشی کرده است.همین کافی بود که بازپرس جنایی دستور بازداشت زن جوان را صادر کند اما این زن ۱۶ ساله منکر هرگونه دست داشتن در قتل شوهر خود بود.سرانجام با گذشت شش ماه از وقوع قتل این زن لب به اعتراف گشود و ادعا کرد با همدستی مرد غریبه شوهر خود را به قتل رسانده است.متهم در اعتراف به قتل عنوان کرد با مردی به نام مهران در ارتباط بوده و به پیشنهاد او شوهرش را کشته است.در حالی که مدارکی به دست ماموران رسیده که ارتباط پنهانی این زن را تائید میکند اما کارآگاهان هنوز موفق به ردزنی مهران و دستگیری او نشدهاند.
بنابراین هنوز صحت ادعای زن ۱۶ ساله مبنی بر همدستی با این فرد مشخص نیست. در ادامه این گزارش گفتوگوی خبرنگار ما با متهم پرونده را بخوانید.
گفت وگو با متهم
چند وقت بود با شوهرت ازدواج کرده بودی؟
یک سال پیش به اجبار خانواده با او ازدواج کردم. او ۱۲ سال از من بزرگتر بود و مرد خوبی بود اما من دوستش نداشتم و دلم نمیخواست با او زندگی کنم.
برای همین نقشه قتل او را کشیدی؟
نه من اصلا به فکرم نرسیده بود او را بکشم.مهران نقشه را کشید.
مهران کیست؟
مدتی قبل از قتل یک روز حوصلهام سر رفته بود که به یک پارک رفتم.روی یک صندلی نشستم که یکدفعه مرد جوانی کنار دستم نشست و سر صحبت را باز کرد.من از او خوشم آمد و کم کم عادت کردیم که هر روز با او در پارک قرار بگذاریم.وقتی به خودم آمدم که دلباختهاش شده بودم.
نقش او در قتل شوهرت چه بود؟
من همیشه با مهران درددل میکردم و میگفتم که از زندگیام راضی نیستم اما نمیتوانم طلاق بگیرم چون خانوادهام حمایتم نمیکنند.بالاخره او پیشنهاد داد که شوهرم را به قتل برسانیم.
از روز حادثه بگو.
آن روز مهران پنهانی وارد خانه من شد و از پشت سر با چاقو به شوهرم حمله کرد.وقتی مطمئن شدیم شوهرم مرده مهران فرار کرد و من پلیس را خبر کردم. بنا بر این گزارش با توجه اینکه متهم زیر ۱۸ سال سن دارد رسیدگی به اتهام او در صلاحیت دادسرای اطفال بوده و پرونده برای طی روال قانونی به این مرجع قضائی منتقل میشود.