۱۰۰ سارق سابقهدار، پابنددار شدند
طرح پابند الکترونیکی برای 1100مجرم با سهبار سابقه به بالا در تهران و البرز اجرا میشود
روزنامه هفت صبح| افزایش جرم و سرقت یا بهتر بگوییم جرائمی مثل جعل، کلاهبرداری، سرقتهای خرد و کلان باعث شده که قوه قضائیه پلیس و همه وارد عمل شوند، بلکه کمتر شاهد مجرمانی در برنامههای پلیس باشیم که وقتی از آنها میپرسیم سابقهداری؟ بگوید سابقهدار که هستم هیچ تازه هم از زندان آزاد شدهام. حالا قرار بر این شده جلوی این مجرمان که سهبار سابقه دارند را بگیرند آن هم با پابند الکترونیکی که هویتشان ثبت شود و اگر مرتکب خطا شدند، قابل ردگیری باشند. ماجرا هم از این قرار است.
صبح روز دوشنبه 21اسفند ماه امسال در مراسمی که در مقر پلیس آگاهی تهران بزرگ با حضور سردار احمدرضا رادان برگزار شد؛ اجرای طرح استفاده از پابند الکترونیکی برای مجرمانی که بیش از 3بار محکومیت کیفری داشتند با بستن پابند برای صدسابقهدار که محکومیت آنها به پایان رسیده بود، آغاز شد.
این طرح برای چه کسانی اجرا میشود؟
چند فقره سابقه داری؟ این سوال همه ما خبرنگاران در هنگام گفتوگو با تمام متهمانی است که با جرایم مختلف به دام پلیس افتادند. اینقدر این سوال را تکرار کردهایم که دیگر برایمان تبدیل شده به یک سوال کلیشهای که پاسخ آن هر چقدر هم عدد بزرگتری باشد، اما شگفتزدهمان نمیکند! آنچه در پاسخ سوالات متهمان جالب توجه است که وقتی متهم میگوید به دفعات دستگیر شده و سابقه چندینبار تحمل حبس را نیز دارد و حالا از او میپرسیم اتهاماتت برای این دستگیریها چه بود، نام کلکسیونی از جرایم را در یک فهرست بلند و بالا برایمان ردیف میکند!
انگار چندبار زندان رفتن دیگر ترس حبس و دستگیری را از بین میبرد. هرچند پیداکردن شغل برای افراد سابقهدار امری بعید و گاهی محال است، اما مزه پول دزدی یا شرایط اقتصادی هم در تکرار جرم بیتاثیر نیست. حالا پلیس آگاهی با در نظر گرفتن احتمال ارتکاب جرم مجدد مجرمان سابقهدار، طرح پابند الکترونیکی را به قوه قضائیه پیشنهاد داده که با موافقت روبهرو شده و اجرا میشود. این پابندها قرار است به پای محکومینی بسته شود که مدت حبس خود را گذرانده و حالا قرار است آزاد شوند، اما باتوجه به اینکه بیش از 3بار محکومیت کیفری داشته و احتمال ارتکاب مجدد جرم را دارند، با این پابندها موقعیت آنها ردیابی میشود.
نحوه اجرای طرح پابند الکترونیکی
سردار رادان در مورد نحوه اجرای این طرح گفت: «این پابندها قرار است برای گروههای هدف یعنی افرادی که لااقل سهبار محکومیت کیفری داشتند، در 3استان تهران بزرگ، غرب تهران و البرز استفاده شود. ویژگی جدید و منحصربهفرد این پابندها که همگی ساخت داخل هستند و با بهکارگیری متخصصان داخلی طراحی و تولید شده است، این است که در لحظه میتوان مسیر و گراف حرکتی فرد را رصد کرد. همچنین اگر فردی بخواهد این پابندها را جدا کند در مرکز امکان رصد آن وجود دارد و با قوه قضائیه هماهنگ شده است برای این افراد مجازاتی درنظر گرفته شود.»
رادان در ادامه با بیان اینکه قرار است این پابندها بهمدت 2سال برای گروههای هدف استفاده شود، گفت: «با هماهنگی قوه قضائیه بنا شده است فرد مورد نظر 2سال از این پابندها استفاده کند و البته 3سال استمرار هم در نظر گرفته شده است؛ یعنی اگر در مدت 2سال فرد مورد پایش، جرمی مرتکب نشد میتواند این پابند را بعد از 2سال جدا کند، اما اگر در 2سال مرتکب جرم شد باید 3سال دیگر هم از این پابندها استفاده کند.»
رادان در پایان با بیان اینکه تا اردیبهشت ماه 5هزار سارق با این پابندهای الکترونیک کنترل میشوند، گفت: «در مرحله اول 1000سارق پابند میگیرند و تا پایان سال 1100 سارق با پابند کنترل میشوند و بعد از آن باید به 5هزار پایش (یعنی 5هزار متهم) در این 3استان برسیم. افرادی که زندان و در آستانه آزادی هم شامل این طرح میشوند و با هماهنگی قوهقضائیه بنا شده تا قبل از رهایی زندان افراد که در اینگروه هدف قرار میگیرند، مجهز به پابند الکترونیک شوند.»
پابند چطور کار میکند؟
در اداره هفدهم پلیس آگاهی تهران تعداد زیادی از شهروندان که بیش از سهبار سابقه کیفری دارند و بهتازگی محکومیت حبس آنها به پایان رسیده است، احضار شده و قرار است به پای آنها پابند الکترونیکی وصل شود. یکی از افسران اداره هفدهم قبل از شروع کار در مورد عملکرد این پابندها میگوید: «روی این پابندها کدی وجود دارد که در سامانه پایش ما به نام فردی که پابند به او تعلق میگیرد، ثبت میشود. داخل بند پابندها فیبر نوری دارد که بهراحتی بریده نمیشود و اگر فردی آن را بریده و اقدام به جدا کردن آن کند، بلافاصله با پیام سامانه ما متوجه این اقدام فرد میشویم. همچنین در هر لحظه موقعیت مکانی فرد مورد نظر برای ما قابل بازبینی در سامانه است.»
محدوده مجاز برای تردد این افراد بستگی به تصمیمهای متفاوتی دارد که دستگاه قضایی بنا به اقتضای موقعیت متفاوت افراد اتخاذ میکند اما غالبا محدودیت خاصی تعیین نمیشود و افراد میتوانند مثل شهروندان عادی به هر نقطهای که دلشان خواست برود. همچنین این پابندها ضدآب بوده و هنگام استحمام یا شنا برای آن مشکلی ایجاد نمیشود. علاوه بر این با توجه به اینکه افراد سابقهدار از روی اثر انگشتشان شناسایی شده و سوابق آنها در سیستم قضایی محرز میگردد؛ این پابندها برای اتباع نیز قابلاستفاده هستند به طوری که در صورت تکرار جرم توسط اتباع امکان رد مرز آنها نیز وجود دارد.
اگر نامزدم بفهمد چه کنم؟
در میان افرادی که صبح روز دوشنبه برای تحویل گرفتن پابند خود به پلیس آگاهی تهران آمدهاند چشمم به جوانی میافتد که بهنظرم خیلی کمسنوسال میآید. روی دستانش خالکوبیهای زیادی دارد و روی صندلی انتظار نشسته و به زمین خیره شده است. سمت او میروم و از او میخواهم در مورد خودش حرف بزند؛ از اینکه چند سابقه دارد و سوابقش چه چیزهایی بوده است.
نامش میلاد است و 31سال دارد. میگوید از 12سالگی معتاد شده و اولینبار 17سالگی به اتهام درگیری به زندان افتاده است. تا بهحال 9بار محکومیت کیفری گذرانده و آخرینبار به اتهام سرقت 3سال زندانی شده است. میلاد سر درددلش باز میشود و میگوید: «در یکی از محلههای جنوب شهر تهران بهدنیا آمدم. در محله ما خلاف زیاد بود. خیلی از دوستان من خانوادههای خلافکار داشتند. پدر من کارمند یکی از ادارات دولتی بود و دو خواهر داشتم که از خودم بزرگتر بودند و سرشان در درس و کتاب بود، اما من تهتغاری خانواده بودم و شور و شیطنت زیادی داشتم.
همیشه دلم میخواست با همسن و سالان خودم وقت بگذرانم و خیلی کنجکاو بودم؛ تا اینکه در سن سالگی یکی از دوستانم که سه، چهارسالی از من بزرگتر بود مرا با مخدر شیشه آشنا کرد. من هم از روی کنجکاوی این مخدر را مصرف کردم و این شد شروع بدبختی من.» از او میپرسم خانواده اش چه کمکی به او کردند تا بتواند اعتیادش را کنار بگذارد و او جواب میدهد: «اوایل که مصرف مخدر در حد اعتیاد نبود.
از یکی، دو سال بعد که کاملا معتاد شدم خانوادهام سعی میکردند مرا از منجلاب نجات دهند. از کمپ و مشاوره گرفته تا نصیحت و هر کار دیگری که فکرش را بکنید! اما وقتی اولینبار بهخاطر درگیری پایم به زندان باز شد، ترسم ریخت! دیگر واهمهای نداشتم از اینکه دستگیر شده و زندان بیفتم. برای همین برای تامینپول موادمخدرم دست به هر کاری میزدم. سرقت خودرو، سرقت منزل، گوشی قاپی و خلاصه هر کاری که فکرش را بکنید.»
میلاد از هفتسال قبل با کمک خانوادهاش در یک مغازه کیفوکفشفروشی مشغول به کار شده است، اما هزینه اعتیاد با کسی شوخی ندارد: «تا زمانی که به دام اعتیاد گرفتار نشوید درک نمیکنید که معتادبودن چقدر زمانبر است! تمام روز فکر و ذکرم این بود که مواد تهیه کنم یا اینکه پول مواد را چطور تهیه کنم. حقوق کارگری کفاف دخل و خرج زندگی مرا نمیداد. نمیتوانستم از پس مخارج اعتیادم با حقوقی که میگرفتم بربیایم و برای همین باز هم مجبور بودم دست به سرقت بزنم. برای همین سهسال قبل در زندان افتادم.»
حالا سهماهی میشود که میلاد از زندان آزاد شده است. بهخاطر تعدد سوابق کیفری باید پابند تحویل بگیرد: «از سه سال قبل اعتیادم را ترک کردهام و در همان صنف کیفوکفش فروشی در یک مغازه کار میکنم. یکماه پیش نامزد کردهام و او در مورد سوابق من و گذشتهام چیزی نمیداند. دلم نمیخواهد چیزی بداند، چون میخواهم زندگی سالمی داشته باشم. از همان روز که با من تماس گرفته و گفتند باید برای تحویل گرفتن پابند اقدام کنم، همه فکر و ذکرم این شده که اگر نامزدم پابند را ببیند چه کار کنم!»
می گویم حالا به نتیجهای هم رسیدهای؟ واقعا میخواهی به او چه بگویی؟
میخندد و میگوید: «چه میدانم. لابد یک دروغ شاخدار.»
بعد به سرعت خنده از روی لبانش محو میشود و به زمین خیره میشود: «اگر بفهمد همه زندگیام نابود میشود. شاید بعد از دانستن حقیقتهایی راجع به گذشته من دیگر حاضر نباشد که با من زندگی کند.»
با این پابند سنگین چه کنم؟
مجتبی یکی دیگر از افرادی است که امروز برای تحویل گرفتن پابند خود به پلیس آگاهی تهران آمده است. او 12فقره سابقه محکومیت کیفری دارد و میگوید که بهخاطر همین زندان رفتنها چند سال قبل همسرش از او طلاق گرفته است: «پسر 20سالهای دارم که شرمش میشود دوستانش بفهمند من پدرش هستم. او فقط 12سال داشت که مادرش از من طلاق گرفت و از آن موقع خیلی دیربهدیر همدیگر را میبینیم؛ البته در این مدت چندباری هم زندان افتادم.»
مجتبی با ماشین خود مسافرکشی میکرده است تا اینکه اعتیاد او را از پا در آورده و به راه خلاف کشیده میشود: «همان وقتها که تازه ازدواج کرده بودم با ماشین کار میکردم که در مسیرهای مسافرکشیام با یک راننده دیگر دوست شدم. او معتاد بود و میگفت مصرف مخدر سبب میشود دیرتر خسته شود. آن زمان مخدر کراک خیلی زیاد شده بود و من خیلی سریع به آن اعتیاد پیدا کردم، اما نهتنها خستگی مرا در نمیکرد، بلکه حتی باعث میشد که دیگر توان کار کردن نداشته باشم. برای همین وارد کار خلاف شدم. از سرقت و جعل گرفته تا هر چیزی که تصور کنید!
12بار هم به زندان افتادم، اولینبار در زندان قصر حبس شدم. هرچند هر بار ترور شخصیت میشدم و شرایط زندان سخت بود، اما انگار اعتیاد قدرت فکر کردن را از آدم میگیرد. حالا هم خیلی از اینکه باید پابند بگیرم ناراحتم بهخاطر اینکه وقتی آن را دست گرفتم دیدم که خیلی سنگین است!»
همچنین در اجرای این مراسم سردار قنبری، رئیس پلیس آگاهی کشور، سردار ولیپور گودرزی رئیس پلیس آگاهی پایتخت، سردار هداوند فرماندهی انتظامی استان البرز، سردار عزیزی فرماندهی انتظامی ویژه غرب استان تهران، سردار مجید رئیسپلیس فتای کشور و تعداد زیادی از مقامات انتظامی کشور حضور داشتند؛ چراکه اجرای این طرح گامی بلند و موثر در جهت کاهش جرم بوده و عاملی بازدارنده است.