پایتخت سرمایهدارها | ۳۰ نکته که باید در مورد نیویورک بدانید
پایتخت اقتصادی آمریکا و شهری که مقر سازمانملل متحد است
هفت صبح| این هفته شاهد سخنرانی رئیسجمهور ایران و روسای کشورهای دیگر در سازمانملل متحد در نیویورک بودیم. این برنامه سالیانه در واقع بخشی از هفتاد و نهمین نشست مجمع عمومی است که از روز ۱۰سپتامبر آغاز شده و تا روز ۲۸سپتامبر ادامه خواهد داشت. سفر روسایجمهور به نیویورک، معمولا پرحاشیه و خبرساز است ولی ما در اینجا قصد داریم به بهانه این سفر، به این شهر، یعنی نیویورک بپردازیم. شهری که داستانهای زیادی میتوان درمورد آن تعریف کرد و ما این هفته قصد داریم به سبکی متفاوت، ۵۰نکته درباره این شهر را با شما در میان بگذاریم.
۱. نیویورک شهری است در ساحل شرقی آمریکا. این شهر در سمت شرقی رودخانه هادسن قرار است. این رودخانه حدود ۵۰۰کیلومتر طول دارد و از کوههای شمال ایالتی به نام نیویورک سرچشمه میگیرد و به اقیانوس اطلس میریزد. به اینترتیب با کمی اغماض میتوان گفت نیویورک حالت جزیره یا شبه جزیره دارد و اطراف آن را یا این رودخانه یا اقیانوس اطلس فراگرفته است.
۲. فاصله زمانی این شهر تا تهران، هفت ساعت و نیم است. یعنی وقتی در تهران ساعت سه بعد از ظهر است؛ در نیویورک ساعت تازه هفتونیم صبح است.
۳. مساحت این شهر ۷۷۸ کیلومتر مربع است. تقریبا صد کیلومتر مربع بزرگتر از تهران.
۴. نیویورک، پرجمعیتترین شهر آمریکا است و حدود هشت میلیون و ۳۰۰هزار نفر در این شهر زندگی میکنند؛ بنابراین میتوان گفت تهران، متراکمتر از نیویورک است؛ چون در تهران، دستکم در روزها بیش از ۱۰میلیون نفر زندگی میکنند.
۵. نیویورک تا سال ۱۵۲۴ میلادی، برای جهان شناختهشده نبود. این تاریخ تقریبا برابر است با اوایل دوره صفویه در ایران. به طور مشخص دوره شاه تهماسب یکم صفوی. در آن زمان، نخستین اروپاییها وارد شهر شدند.
۶. سال ۱۶۱۴ (در زمان شاه عباس یکم صفوی در ایران) هلندیها روی نیویورک دست گذاشتند و این منطقه را به نام هلند جدید (نیو نِدرلند) نامیدند. بعد از آن بنای شهری در این منطقه گذاشته شد که به آن نیوآمستردام گفته میشد.
اگر خیال میکنید در نیویورک نمیتوان نشانی از ایران پیدا کرد؛ کاملا در اشتباه هستید. به جز ایرانیان ساکن در این شهر که کم تعداد هم هستند؛ این شهر یک رستوران زنجیرهای ایرانی به نام رواق دارد در چهار شعبه که دو شعبه در منهتن و دو شعبه در لانک آیلند است و در این قاب شعبه آن در خیابان اول منهتن را میبینید
۷. در جریان یک تنش نظامی بین استعمارگران هلندی و انگلیسی، شهر حدود 50سال بعد به انگلیسیها تحویل داده شد و بهخاطر دوک منطقه یورک در انگلیس (جیمز دوم) نام آن به نیویورک تغییر کرد. البته در سال ۱۶۷۳ برای حدود یک سال دیگر شهر توسط هلند اشغال شد ولی دوباره به انگلیسیها تحویل داده شد.
۸. اوایل قرن هجدهم، نیویورک به یک بندر تجاری تبدیل شد و تقریبا همزمان با آن، دوران تجارت برده در این شهر رونق گرفت. در سال ۱۷۷۵ یعنی در اواخر قرن هجدهم، دانشگاه کلمبیا در این شهر تاسیس شد.
۹. در آن زمان بخشی از انقلاب آمریکا و درگیری بین انگلیسیها و آمریکاییها نیز در نیویورک به وقوع پیوست و بالاخره انگلیسیها راضی شدند که در سال ۱۷۸۳ نیویورک را به آمریکاییها بدهند.
۱۰. پس از آن بود که نیویورک، به عنوان آخرین پایتخت کنفدراسیون آمریکا (قبل از تبدیل به ایالاتمتحده) انتخاب شد و اولین رئیسجمهور آمریکا در این شهر کار خود را آغاز کرد. اولین دیوان عالی جلسات خود را در این شهر تشکیل داد و اولین کنگره نیز در این شهر تشکیل شد.
۱۱. قرن هجدهم، قرن رونق بیش از پیش نیویورک است. این رونق جمعیت زیادی را هم به خود جذب میکند. قحطی بزرگ در ایرلند باعث میشود حدود ۲۰۰هزار ایرلندی به نیویورک مهاجرت کنند. تقریبا همین تعداد نیز از آلمان به نیویورک میآیند و جمعیت شهر که در ابتدای قرن نوزدهم، ۶۰هزار نفر است به سه میلیون و ۴۰۰هزار نفر در پایان این قرن میرسد.
۱۲. در طول این قرن برخی از نخبگان ادبی و هنری نیز در نیویورک سکونت دارند. مثلا ادگار آلنپو، داستاننویس معروف آمریکایی. دانشگاه نیویورک هم در همین دوره تاسیس میشود.
۱۳. در این دوره همچنین سنترال پارک یا پارک مرکزی در شهر تاسیس میشود. پارکی تقریبا به طول چهار کیلومتر و ۲۰۰متر و عرض ۸۶۰متر و مجموعا مساحت تقریبی سه میلیون و ۶۰۰هزار متر مربع که یکی از نمادهای نیویورک است.
۱۴. در سال ۱۸۸۶ نماد دیگری برای نیویورک پدید آمد؛ مجسمه آزادی. هدیهای از سوی فرانسه، به پاس پذیرش میلیونها مهاجر در آمریکا که در تفسیر آمریکایی نماد صلح و آزادی است. البته جالب خواهد بود اگر بدانید که مجسمه آزادی در واقع در نیویورک نیست و در آبهای نیوجرسی، ایالت همسایه قرار گرفته است. حدود سه میلیون نفر، سالیانه از این مجسمه که در یک جزیره کوچک به نام جزیره آزادی قرار گرفته، دیدن میکنند. خود مجسمه حدود ۴۶متر طول دارد ولی از راس مجسمه تا زمین ۹۳متر است چون مجسمه روی یک پایه حدود ۵۰متری قرار گرفته است.
۱۵. در سال ۱۸۹۸ شهرستان نیویورک با ادغام بروکلین تشکیل شد. شش سال بعد، تاسیس متروی نیویورک توانست محلات پراکنده این شهر را به یکدیگر متصل کند. در حالحاضر، پنج بخش کلان شهر نیویورک عبارتاند از منهتن، بروکلین، کویینز، برانکس و استاتن آیلند.
۱۶. مشهورترین بخش نیویورک، منهتن است. این بخش از نظر جمعیتی متراکمترین و از نظر جغرافیایی، کوچکترین بخش از مناطق پنجگانه است. حدود یک میلیون و ۷۰۰هزار نفر در حدود ۵۹کیلومتر مربع زندگی میکنند. منتهن تقریبا یک جزیره است. دانشگاه کلمبیا و نیویورک در آنجا قرار دارد. مقر اصلی سازمانملل در این منطقه قرار دارد. سنترالپارک و میدان تایمز در این منطقه قرار دارند و ترمینال بزرگ مرکزی که در کنار سنترال پارک و میدان تایمز سه مورد از ۱۰ جاذبه برتر توریستی جهان هستند نیز در این منطقه قرار دارند. ساختمان امپایراستیت هم در این منطقه واقع شده است. بورس اوراق بهادار نیویورک و خیابان وال استریت هم در منهتن قرار گرفته و دست آخر اینکه محل مرکز تجارت جهانی که در حملات 11سپتامبر نابود شد هم در این منطقه قرار داشت.
۱۷. قیمت ملک در منتهن بسیار بالاست و خیابان پنجم در این منطقه به عنوان گرانترین مرکز خرید جهان شناخته میشود. میانگین قیمت اجاره در این منطقه پنجهزار دلار برای یک آپارتمان است و برای یک استودیو (یعنی اتاقهای کوچک با سرویس بهداشتی) باید حدود سههزار و ۵۰۰دلار پول بدهید.
۱۸. اما نباید تصور کرد که کل منهتن هم سرمایهدارنشین و به اصطلاح شیک و پیک است. محلهای در منتهن وجود دارد به نام هارلم که اغلب جمعیت آن را آفریقایی-آمریکاییها تشکیل میدهند و میزان جرم و جنایت هم در آن بالاست. اتفاقا همین دیروز، روایتی جالب درباره این محله در شبکه اجتماعی ایکس منتشر شده بود که آن را از اکانتی به نام اسالتی نقل میکنیم:
«فیدل کاسترو در ۱۹۶۰، برای سخنرانی در سازمان ملل به نیویورک رفت. آمریکاییها برای او هتل و اتاقی را انتخاب کردند که قبلا در آن باتیستا (دیکتاتور کوبا) اقامت کرده بود. کاسترو نمیپذیرد که آنجا بماند و آمریکاییها میگویند که جای دیگر نداریم؛ مگر هتلی که سطح آن پایین است. کاسترو به آنجا میرود ولی این بار آمریکاییها میگویند کوباییها باید خود پول هتلی که در آن هستند را بدهند و هر شب هم حدود ۲۰هزار دلار. فیدل کاسرتو نمیپذیرد و میگوید این وظیفه آمریکا است که برای تیمهای دیپلماتیک جا تامین کند و برای همه کرده است و این کار برای تحقیر نمایندگان کوباست.
در این اوضاع مالکوم ایکس، فعال مدافع حقوق آفریقایی- آمریکاییها، نزد کاسترو میآید و از او دعوت میکند که از محدود پیرامون سازمانملل خارج شود و در هتل ترزای هارلم مستقر شود. فیدل کاسرتو و تیمش هم به آنجا میروند و با استقبال زیاد مردم مواجه میشوند. شایعه شده بود که رهبر کوبا، همیشه با جلیقه ضدگلوله میگردد و در آنجا فیدل جلوی دوربینها یقهاش را باز میکند و همه میبینند هیچ نیست مگر پوست سینهاش و میخندد. سران کشورها بعد از آن برای ملاقات با کاسترو مجبور میشوند به هارلم بروند. خروشچف هم میخواست برای بازدید به هارلم برود که با مخالفت تیم امنیتی مواجه شد که «هارلم امن نیست و نمیتوانیم امنیت شما را تامین کنیم» اما بعد از مستقر شدن فیدل در هارلم و سفر تیمهای دیپلماتیک دیگر به هارلم برای دیدار با فیدل، خروشچف دستور میدهد که مقدمات کار فراهم شود که در آنجا با کاسترو دیدن کنند.
۱۹. یکی دیگر از محلات مهم منتهن، محلهای است به نام برادوِی. این محله نام خود را از یک خیابان حدود ۲۱کیلومتری گرفته است و قلب صنعت تئاترهای تجاری در آمریکا است و بسیاری از بازیگران مشهور آمریکا کار خود را از تئاترهای این محله آغاز کردند؛ مثل آل پاچینو در میان مردان و مریل استریپ در میان زنان.
۲۰. یکی دیگر از پنج منطقه نیویورک، بروکلین است. بروکلین حدود دو میلیون و ۷۰۰هزار نفر از جمعیت نیویورک را در خود جای داده است. مهمترین گروهی که در بروکلین جای گرفتهاند، یهودیان هستند. گفته شده یکچهارم از جمعیت این منطقه، یهودی هستند و برخی آن را به عنوان یهودیترین نقطه زمین میشناسند. برخی از این یهودیان، ارتدکس هستند و جالب است اگر بدانید که چه تغییراتی در ساختار شهری محله برای دور زدن یکی از قوانین یهودی اختراع کردند. طبق قوانین شریعت یهودی، در روز شبات (که از غروب جمعه تا غروب شنبه ادامه دارد) حمل کردن اشیا از یک فضا به فضای دیگر در مکان عمومی ممنوع است.
یهودیان در این منطقه (و البته برخی مناطق دیگر) چیزی به نام ایرو اختراع کردند که شبیه سیم ماهیگیری است و با استفاده از آن، خانههای خود را به یکدیگر وصل کردند و به اینترتیب، تقریبا کل محله بروکلین را با یک به اصطلاح کلاه شرعی به خانه خود تبدیل کردند. به این ترتیب با این سیم یهودیان حتی کوچه و خیابان را هم خانه خود میدانند و در روز شنبه به کارهای معمول خود رسیدگی میکنند. جالب است بدانید که برای بازبینی اینکه سیم قطع نشده باشد و تعمیر آن در صورت قطع شدن، سالیانه ۱۰۰هزار دلار خرج میشود.
۲۱. یکی از موارد دیگری که باید در مورد نیویورک به آن اشاره کنیم، مثلا هزینه زندگی است. نیویورک یکی از ده شهر گران جهان برای زندگی است.
۲۲. پیش از این درمورد قیمت املاک در محله منهتن توضیح داده بودیم ولی در کل این شهر قیمت اجاره یک آپارتمان یکخوابه در مرکز شهر، چهار هزار و ۱۳۸دلار و قیمت اجاره یک آپارتمان یکخوابه در خارج از مرکز شهر، سه هزار دلار است. اگر بخواهید به سراغ یک آپارتمان سهخوابه هم بروید، قیمت در مرکز شهر حدود ۹هزار دلار و در خارج از مرکز شهر، پنجهزار و ۲۰۰دلار است.
۲۳. حتما در اینجا آن استدلال همیشگی را مطرح خواهید کرد که خب حقوقها در این شهر بالاست ولی باید بدانید که میانگین حقوق یک فرد در نیویورک پنجهزار و ۸۵۴دلار است و حدس زده میشود که یک فرد بدون هزینه اجاره هم ماهیانه ۱۶۴۶دلار هزینه داشته باشد. از این رو باید گفت که در نیویورک با یک کار با حقوق متوسط دخل با خرج همخوانی ندارد و فرد باید به سراغ کارهای دیگر هم برود.
۲۴. اگر بخواهید به صورت جزئی ماجرا را بررسی کنید، باید بدانید که یک کاپوچینوی معمولی در این شهر الان حدود شش دلار و آب معدنی کوچک، 5/2دلار است و قیمت غذا در رستوران ارزان برای یک نفر حدود ۳۰ دلار!
۲۵. درمورد مواد خوراکی و سوپرمارکتی هم شیر یک لیتری حدودا 1/5دلار است، یک کیلو برنج، 7/4دلار و ۱۲ تخممرغ، پنج دلار قیمت دارد. یک کیلو فیلهمرغ هم حدود ۱۵دلار و یک کیلو گوجه حدود شش دلار است.
۲۶. اگر بخواهید سوار تاکسیهای زرد نیویورک که حتما آن را در فیلمها دیدهاید بشوید باید برای شروع پنج دلار و بعد از آن برای هر کیلومتر 2/17دلار خرج کنید.
۲۷. درمورد قبضهای ماهیانه هم باید بدانید که برق، گرمایش، سرمایش، آب و دفع زباله برای یک آپارتمان ۸۵متری در هر ماه حدود ۱۷۰دلار برای شما خرج خواهد داشت. برای اینترنت ۶۰ مگابایت بر ثانیه هم باید حدود ۶۷دلار پول خرج کنید.
۲۸. اگر اهل باشگاه رفتن باشید، برای برای یک ماه باشگاه ۱۵۰دلار پول بدهید و بلیط سینما هم در این شهر ۲۰دلار است.
۲۹. شهریه مدرسه هم سالیانه ۵۸هزار دلار و شهریه مهدکودک برای یک ماه سههزار و ۱۷۰دلار است.
۳۰. آخرین مطلب را هم به جرایم این شهر اختصاص میدهیم. میزان جرم و جنایت در شهر از ۱۰۰، ۵۵ است. بیشترین جرایمی که شما را تهدید میکند، جرایم مربوط به موادمخدر و سپس سرقت است و میزان نگرانی از دزدیدهشدن ماشین هم ۴۰ از ۱۰۰ است. در ردهبندی سایت نامبئو، نیویورک فقط ششواحد از تهران امنتر است. ضمن اینکه شهر، مشکلات معروف دیگری هم دارد مثل موشهای بزرگ در متروی آن که اخیرا ویدئوهای زیادی از آن هم در اینستاگرام به اشتراک گذاشته میشود.