کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۷۸۷۵۰
تاریخ خبر:

یادداشت مصطفی آرانی| خودباختگی فرودگاهی!

یادداشت مصطفی آرانی| خودباختگی فرودگاهی!

در دوبی و دوحه تقریبا هر کسی که در کار اداره فرودگاه است مهاجر است ولی چنین موضوعی در مورد فرودگاه تهران وجود ندارد

هفت صبح| یک پنجشنبه‌ای بود که توانستم از صبح علی‌‌الطلوع تا غروب سه فرودگاه در خاورمیانه را ببینم. فرودگاه جدید دوبی، فرودگاه حمد در دوحه قطر و فرودگاه امام خمینی خودمان در تهران. دستم را نخوانده‌اید. اتفاقا این مطلب در مقام مقایسه تعداد پرواز و تعداد هواپیماها در این سه فرودگاه نیست و ما از همان ابتدا بازنده نیستیم. پس بیایید تا پایان این متن را با هم برویم. 

 

این سه فرودگاه را وقتی در کنار هم می‌بینی یک چیزی متوجه می‌شوی و آن هم اینکه دوبی و دوحه از موقعیت خود در میانه راه آسیا و اروپا استفاده کردند و توانسته‌اند هاب حمل‌ونقل بین شرق و غرب جهان شوند. موضوعی که درآمد زیادی هم برای آن‌ها داشته است ولی از آن سو یک چیز دیگر را هم متوجه می‌شوی و آن هم اینکه اگر روزگاری دست فرمانی بچرخد و قرار باشد همین فرصت سرمایه‌گذاری در ایران به وجود بیاید؛ این کشورهای حاشیه خلیج فارس چندان حرفی برای گفتن نخواهند داشت. 

 

مطلب من در واقع حسرت گذشته را نمی‌خورد و به مقایسه امروز نمی‌پردازد. این کاری است که هر کسی می‌تواند انجام بدهد و هزاران نفر نیز انجام دادند. مطلب قرار است نشان دهد که آن کارکردی که دوحه و دوبی دارند؛ تهران به سادگی می‌تواند داشته باشد.

ساختن یک فرودگاه بزرگ که بتواند این جمعیت را هندل کند یا ساختن تجهیزات فرودگاهی برای اینکه بتواند این پروازها را به صورت منظم کنار هم قرار دهد؛ چیزی نیست که از ما دور باشد. در واقع بخش فنی و تکنوکراسی در ایران می‌تواند کارهایی که در دوبی و دوحه انجام شده را انجام دهند. مساله یک نکته دیگر است: یک اراده سیاسی. یک تصمیم برای اینکه کشور در عرصه سیاست خارجی و جذب سرمایه‌گذاری خارجی به شکل دیگری سیاست خود را تنظیم کند. 

 

روزی که این تصمیم گرفته شود؛ که به نظر می‌رسد دیر و زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد؛ به فاصله اندکی می‌توانیم شاهد آن باشیم که فرودگاه امام خمینی به یک مرکز مهم ترانزیت هوایی در خاورمیانه تبدیل شود. شاید در روزهای نخست نتواند جای فرودگاه دوبی و دوحه را بگیرد ولی به سادگی خواهد توانست به شکل یک رقیب جدی برای این دو فرودگاه و نیز شاید فرودگاه استانبول درآید. 

 

حالا که چه؟ این مطلب را نوشتم چون برخی هستند که مدعی‌اند ما در ایران ۱۰۰ سال، ۱۵۰ سال یا ۲۰۰ سال از کشورهایی مثل امارات متحده، قطر یا ترکیه عقب افتاده‌ایم و برای شاهد مثال به همین فرودگاه‌ها که چشم‌گیر‌ترین منظره نخست از هر کشوری است؛ اشاره می‌کنند. با این حال من فکر می‌کنم اولا حجم عقب‌افتادگی ما از این کشورها به این اندازه نیست و این سال‌ها به شدت اغراق‌آمیز بیان شده است و از سوی دیگر من تصور می‌کنم مساله عقب‌افتادگی از توسعه‌های این چنینی، در واقع نتیجه یک انتخاب بوده است. در صورتی که آن انتخاب به هر دلیلی تغییر کند و سیستم راه دیگری را انتخاب کند به زودی این عقب‌افتادگی‌ها جبران خواهد شد.

 

یک نکته جالب توجه دیگر البته در مقایسه بین این دو فرودگاه با فرودگاه تهران هم وجود دارد. در دوبی و دوحه تقریبا هر کسی که در کار اداره فرودگاه است مهاجر است ولی چنین موضوعی در مورد فرودگاه تهران وجود ندارد. فرودگاه تهران، هر چقدر کوچک و با پروازهای کم‌تر نسبت به آن دو فرودگاه خارجی در حال اداره توسط افرادی از همین کشور است که اغلب هم در این مملکت درس خوانده‌‌اند. برای همین فکر می‌کنم لازم است کمی حس حسرت خود را در این فرودگاه‌ها کنترل کنیم و به این فکر کنیم که فاصله ما نیز با این مظاهر شکلی توسعه زیاد نیست به شرط اینکه سیستم از طرقی مثل رای ما در انتخابات قانع شود که باید دست فرمان خود را تغییر دهد.  

 

کدخبر: ۵۷۸۷۵۰
تاریخ خبر:
ارسال نظر