کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۷۶۵۳۰
تاریخ خبر:

یادداشت| نمایشگاه‌ کپی‌کاران ارشاد!

یادداشت| نمایشگاه‌ کپی‌کاران ارشاد!

مثل کسی بودم که پاچه‌ها را بالا زده‌، داخل حوضچه‌ای از خاک نمور رفته و ماه‌ها گل لگد کرده!

هفت صبح | حدود دو هفته پیش، ویدئویی برایم فرستادند از نمایشگاه کتابی که در ساختمان اصلی وزارت ارشاد برگزار شده بود. ویدئو را تماشا می‌کردم و هم‌زمان هیچ حسی نداشتم. فقط مثل کسی بودم که پاچه‌ها را بالا زده‌، داخل حوضچه‌ای از خاک نمور رفته و ماه‌ها گل لگد کرده! یعنی تمام جریانی که علیه ناشران کپی‌کار شروع کردیم، مترجمان جعلی‌‌شان را نام بردیم و پرده از سودجویی تهوع‌آورشان برداشتیم، همگی کشک!

140311201103484132099914

تصاویر نمایشگاهی که می‌گویم همین حالا در خبرگزاری «تسنیم» موجود است. در طبقه همکف ورودی اصلی ساختمان وزارت ارشاد برگزار شده بود، درحالی‌که فوج‌فوج کتاب را می‌دیدی از ناشران کپی‌کار و کتاب‌ساز! دوستی که ویدئو را برایم فرستاده بود گفت: «نمی‌خوای چیزی درباره‌ش بنویسی؟» گفتم: «نه!» سکوت کردم. چراکه دو سال تلاش بنده و عزیزان خبرنگاران کتاب را می‌دیدم که به‌راحتی دستمایه ناآگاهی مدیران جدید شده است.

 

چند جلسه با مدیران فرهنگی دولت قبلی گذاشتم؟ چند جلسه دادگاه رفتم؟ چقدر با دادیار و قاضی صحبت کردم؟ چقدر از جیب خودم خرج کردم؟ البته پشیمان نیستم. آن پرونده‌ها ضرب‌شستی شد برای کتاب‌سازان که بدانند با تهدید و شکایت راه به جایی نمی‌برند. در نهایت هم با کمک مدیر اداره کتاب دولت گذشته موفق شدیم بخشی از آن‌ها را از نمایشگاه کتاب سال گذشته بیرون کنیم.

 

امسال اما چه اتفاقی افتاد؟ دولت وفاق آمده تا بین ما  و کپی‌کاران، وفاق برقرار کند؟! چه کسی در وزارت ارشاد به این‌ها مجوز داده که در ساختمان اصلی، بساط پهن کنند؟! این میزان ناآگاهی چه توجیهی دارد؟! البته همکار محترم خبرنگار کتاب در خبرگزاری «تسنیم» هفته گذشته در گزارشی مفصل خوب به خدمت‌شان رسید و از این بابت واقعا خوشحال شدم.

 

اما باز هم نتوانستم سکوت کنم. چون ماه‌ها با این ناشران بی‌اخلاق سر گردنه گلاویز بودم و می‌دانم از  چه قماشی هستند. فقط چهره یکی از قضات دادگستری را خاطرم هست که وقتی در جلسه‌ای ماجرا را کامل برایش شرح دادم و اسناد را نشان دادم، فورا جریان کلاهبرداری آن‌ها دستش آمد. سر تکان داد و تعجب کرده بود چطور در عرصه فرهنگ کسانی پیدا می‌شوند که می‌توانند مترجم جعلی بسازند، کتاب‌های ناشران دیگر را کپی کنند و آن‌ها را دوباره بازنویسی کنند که دست‌شان رو نشود و هیچ‌کس نتواند علیه‌شان شکایت کند!

 

تنها گام مهم را وزارت ارشاد می‌توانست بردارد که در پایان دولت قبلی (هرچند دیر و با تعلل اما) بالاخره برداشت و دست بعضی از این ناشران را از شرکت در نمایشگاه کتاب کوتاه کرد. بنده بارها گفته‌ام سیاسی نیستم و به هیچ گروه و حزب و ارگان سیاسی هم هیچ‌وقت اتصالی نداشته‌ام. برای همین اگر می‌گویم دم‌شان گرم که بالاخره جلوی این تعفن را گرفتند، از صمیم قلب و بدون اهداف سیاسی می‌گویم.

 

حالا هم اگر می‌گویم برگزاری نمایشگاه کتاب کپی‌کاران در ساختمان اصلی وزارت ارشاد،‌ باعث شرم است، از این جمله هیچ هدف سیاسی ندارم. خجالت آن بماند برای مسئولان جدید این وزارتخانه. ممنونم که کل زحمات ما خبرنگاران کتاب و مترجمان و ناشران پرتلاش کشور را به باد دادید!

 

سپاسگزارم که هر بار با عوض شدن دولت، باید از صفر شروع کنیم و به شما یادآوری کنیم! ممنونم که این‌همه از موضوع پرت هستید و حتی تفاوت ناشران کتاب‌ساز و کپی‌کار با ناشران دیگر را نمی‌دانید! به همین مسیر ادامه بدهید تا در نمایشگاه کتاب سال بعد، شاهد حضور پرشور تمام این کپی‌کاران باشیم! اسمش را از همین حالا می‌گذارم «نمایشگاه کتاب کپی‌کاران تهران»! موفق باشید.

 

کدخبر: ۵۷۶۵۳۰
تاریخ خبر:
ارسال نظر