ضرب شست سکه به بورس تهران | چرا اینقدر ارزان؟

پیش فروش سکه از سوی بانک مرکزی اعتراض تالار سعادت آباد را به همراه داشته است
هفت صبح| از چند روز پیش، درست در اوج افزایش قیمت طلا و سکه بانک مرکزی اعلام کرد که یک میلیون سکه پیش فروش خواهد کرد آن هم با قیمت بسیار پایینتر از پیک قیمت بازار. قیمت تعیین شده برای سکهها در این پیش فروش ۶۰ میلیون تومان است و قرار شده این سکهها که همگی ضرب ۱۳۸۶ هستند در تاریخ ۳۱ خرداد سال آینده تحویل خریداران داده شوند.
محدودیتهایی هم برای خریداران گذاشته شده که گل درشتها عرضه را درو نکنند. محدودیتهایی مثل اینکه هر فرد ایرانی بالای ۱۸ سال میتواند یک سکه تمام، دو نیم سکه و سه ربع سکه بهار آزادی با کارت ملیاش بخرد. البته مطابق با اعلام بانک مرکزی این تنها مرتبه پیش فروش نیست بلکه علاوه بر امروز، قرار است فردا و پس فردا هم پیش فروش ادامه داشته باشد البته با تاریخ تحویلهای متفاوت. به این صورت که هرکس امروز سکه خریده آخر خرداد۱۴۰۴ تحویل میگیرد، هرکس دوشنبه خرید کند آخر مرداد و هرکس سهشنبه خرید کند آخر مهر سکهها را دریافت خواهد کرد.
بانک مرکزی به دنبال چیست؟
بانک مرکزی چرا باید یک میلیون سکه پیش فروش کند آن هم به شکل قابل توجهی ارزانتر از بازار؟ اگر قیمت سکه را حتی پایینتر از آنچه کانالهای تلگرامی اعلام میکنند در نظر بگیریم و آن را ۷۴میلیون تومان حساب کنیم، این یعنی در صورت ثابت بودن قیمتها بانک مرکزی روی هر سکه ۱۴ میلیون تومان ضرر میکند. حالا این ۱۴ میلیون را در یک میلیون سکه ضرب کنید تا ببینید به چه عدد عجیب و غریبی به عنوان زیان بانک مرکزی میرسید.
حالا جواب سوال بالا مهمتر به نظر میرسد. بانک مرکزی با این کار چند هدف مختلف را دنبال میکند که هم روانی هستند و هم اقتصادی. دلیل روانی این است که بانک مرکزی با چنین پیش فروشی به بازار این سیگنال را مخابره میکند که اجازه نمیدهد قیمت سکه افزایش عجیب و غریب دیگری داشته باشد و حتی احتمال کاهشی شدن آن را هم مطرح میکند.
در واقع بانک مرکزی میگوید که وقتی دولت حاضر شده خودش را در معرض چنین ریسکی قرار دهد پس حتما تمام تلاشش را میکند که ضرر را برای خودش کمتر کند ضمن اینکه پیش بینیاش از اتفاقات هم این است که قیمت سکه بالاتر نخواهد رفت. نکته دیگر اینکه بانک مرکزی با این کار به فعالان بازار میگوید که در بازه زمانی آخر خرداد تا آخر مهر سال آینده یک میلیون سکه به بازار ریخته خواهد شد و این کار با سنگین کردن سمت عرضه قیمتها را خواهد شکست.
از نظر اقتصادی هم بانک مرکزی با این کار مقدار زیادی نقدینگی از بازار جمع میکند. نقدینگی که در تمام روزهای گذشته در بازار دلار و طلای آب شده و سکه و... در گردش بوده و مقصر بخشی از نوسانات شدید بازار هم بوده است. حالا بخش خوبی از این پول چیزی نزدیک به ۶۰هزار میلیارد تومان از این بازار جمع خواهد شد.
البته طبق برنامهریزی دولت این پول نه تنها از بازار جمع میشود و میتواند روی خوابیدن التهاب و نوسان بازار موثر باشد بلکه در دست دولت هم قرار میگیرد و دولت دست کم تا بازه زمانی آخر خرداد تا آخر مهر فرصت دارد که این پول را نزد خودش نگه دارد ضمن اینکه بعد از آن هم با سرازیر شدن یک میلیون سکه بازار سمت عرضه سنگین شده و احتمال کاهش قیمتها وجود خواهد داشت. به نظر میرسد که این راه حل بانک مرکزی راه حل خوب و جالبی است پس چرا صدای انواع مخالفتها با آن بلند است؟
این کارها جواب نمیدهد
مخالفان اجرای چنین سیاستی قبل از هر چیز به تجربههای گذشته چنین کاری اشاره میکنند مثلا سال ۱۳۹۱ محمود بهمنی، رئیس کل وقت بانک مرکزی در دولت محمود احمدی نژاد، طرح مشابهی را پیادهسازی کرد، اما تجربه نشان داد که این اقدام تأثیر قابلتوجهی بر کاهش قیمت سکه در بازار آزاد نداشت. حتی در برخی مقاطع، منجر به افزایش تقاضا و رشد بیشتر قیمتها شد. این کار با گستردگی کمتر چندباری هم در نوسانهای بازار در دولت رئیسی تکرار شد و نتیجه خاصی نداشت و اتفاقات تحرکات را در بازار بیشتر کرد و به آن رونق داد.
حنایی که دیگر رنگ ندارد
کارشناسها میگویند دلیل کار نکردن چنین راه حلهایی در بازار ایران قدرت زیاد عوامل غیراقتصادی است. آنها میگویند که اتفاقاتی مانند تهدیدهای ترامپ و بازگشت تحریمها و... با نیروی خیلی زیاد در حال بالا بردن انتظارات تورمی در ایران هستند و تا وقتی که آن بخش مدیریت نشود هر چقدر تلاش بشود که با ابزارهای اقتصادی مثل جمع کردن نقدینگی و سنگین کردن عرضه و دادن سیگنال و... بازار را کنترل کرد، نتیجه مثبت نخواهد بود و حتی میتواند اوضاع را بدتر کند.
چطور؟ به این صورت که حتی پولهایی که قرار نبوده وارد بازار سوداگری بشوند را به طمع سودهای زیادی به این بازار بکشاند یعنی کسی که پول اضافهای ندارد و اصلا قصد افزایش سرمایه در بازارهایی مثل دلار و سکه و طلا را نداشته با شنیدن چنین خبری و باز شدن چنین امکانی از هرجایی که میتواند حتی قرض کردن و فروختن کالاهای غیرسرمایهای، تلاش میکند از این فرصت استفاده کند.
ضمن اینکه در تمام سالهای گذشته بانک مرکزی با انواع سیگنالها سعی کرده بازار را کنترل کند اما دیگر سیگنالهایی که از جانب این نهاد یا هر نهاد تصمیمگیر دیگری صادر میشود تاثیر آنچنانی در بازار ندارد، در واقع انگار مردم فکر میکنند بانک مرکزی هر برنامهای هم داشته باشد، سکه سال آینده آنقدر گرانتر خواهد بود که شرکت در این پیش فروش ارزشش را داشته باشد.
چرا اینقدر ارزان؟
گروه دیگری از کارشناسان به قیمت گذاری بانک مرکزی انتقاد میکنند آنها میگویند اگرچه چنین اقدامی چندان موثر نیست اما حتی اگر بانک مرکزی خیال میکند با این کار میتواند بازار را کنترل کند نباید سکه را پایینتر از ارزش ذاتی و حبابدررفته حراج کند.
طبق فرمول محاسبه ارزش واقعی سکه که تابعی از طلای جهانی است در حال حاضر قیمت واقعی و بدون حباب سکه در ایران بیشتر از ۶۱ میلیون تومان است و توزیع سکه به نرخی پایینتر از آن توزیع رانت از جیب تمام مردم به نفع کسانی است که میتوانند چنین سرمایه گذاریهایی بکنند. این توزیع رانت در حالی انجام میشود که پیش بینیها حاکی از کاهش قابل توجه طلای جهانی نیست و احتمال اینکه با کاهش نرخ طلای جهانی ناگهان ارزش ذاتی سکه کاهش قابل توجهی پیدا کرده و این نرخ گذاری منطقی به نظر برسد خیلی کم است.
حراج به دارایی ملی
نکته مهمی که بعضی از منتقدان به آن اشاره میکنند این است که با توجه به همه حساب و کتابهایی که بالاتر خواندید، دولت نه تنها با این کار رانت توزیع میکند بلکه از یک منبع بسیار مهم و استراتژیک یعنی طلا این کار را میکند. در شرایطی که به دلیل وضعیت خاصی حاکم بر جهان بانک های مرکزی دنیا در حال افزایش ذخایر طلای خود هستند ایران که یکی از کشورهای در معرض تهدید است چطور دست به این حاتم بخشی از اموال مردم و آیندگان میزند؟
بورس قربانی شد
گذشته از همه اما و اگرهایی که حراج سکه داشته، اتفاقی که دیروز برای بازار سرمایه افتاد هم غیرقابل چشمپوشی بود. فعالان بورس میگویند که اصلیترین دلیل یکپارچه قرمز شدن بازار سهام در روز شنبه بیرون کشیدن پولها برای شرکت در حراج سکه بوده است.
آنها میگویند با توجه به انتظارات سنگین تورمی، مردم پول هایشان را از بازارهایی مثل دلار و سکه و طلا بیرون نمیکشند بلکه روی بازار سرمایه ریسک میکنند و پولی که هنوز با ته مانده امیدشان در این بازار نگه داشته بودند سر از حراج سکه در میآورد. البته بعضی از کارشناسها دلایل دیگری هم برای قرمز بودن دیروز بازار ارائه میکنند اما هیچ کس نقش حراج سکه را نادیده نمیگیرد.
ضمن اینکه بورسیها میگویند اساسا این مدل حراج از سوی بانک مرکزی پا کردن در کفش بورس است و غیرقانونی محسوب میشود. دیروز جواد جهرمی، مدیرعامل بورس کالا در نامهای به معاون حقوقی رییسجمهور نوشت که صدور اوراق بهادار به این شکل و بدون طی کردن تشریفات قانونی به نوعی دور زدن بورس و انجام کارهایی است که باید از مسیر بورس رد شود.
او در آخر هم نوشت: «با توجه به تفکیک وظایف و اختیارات نهادهای نظارتی در حوزه پولی و بازار سرمایه، هر گونه طراحی ابزارهای جدید در سیاستهای پولی و مالی کشور باید با رعایت قوانین و پس از طی مراحل قانونی انجام شود و لازم است طرح گواهی سکه بانک مرکزی تا پیش از اصلاح یا طی شدن مراحل قانونی از دستور کار این نهاد خارج شود.» اما بعید است دولت به خواسته او توجه کند.