چرا دامداری در ایران نمیصرفد؟

قیمت نهادههای دامی در پنج سال گذشته حدود 500 درصد رشد کرده است
هفت صبح| در ایرانِ امروز، گوشت قرمز دیگر نه یک ماده غذایی روزمره، که کالایی لوکس و دور از دسترس بسیاری از خانوارها شده است. قیمت هر کیلو گوشت گوسفندی به مرز یک میلیون و ۱۰۰ هزار تومان رسیده و گوشت گوساله نیز در محدوده ۹۵۰ هزار تومان معامله میشود. این جهش قیمتی، همزمان با افزایش نرخ ارز، بار دیگر نشان داد که وعدههای دولت مبنی بر عدم وابستگی کالاهای اساسی به دلار و تورم، در عمل تحقق نیافتهاند.
بحران گوشت فقط در قیمت خلاصه نمیشود. پشت این عددهای سنگین، زنجیرهای از مشکلات ساختاری در دامپروری ایران نهفته است. نادر پاپی، عضو هیئت علمی موسسه تحقیقات علوم دامی کشور، با نگاهی عمیقتر به این موضوع، از اهمیت راهبردی دام سبک در تأمین امنیت غذایی سخن میگوید.
به گفته او، بیش از ۴۹ میلیون رأس گوسفند و ۱۶ میلیون رأس بز در کشور وجود دارد که حدود ۴۵ درصد گوشت قرمز ایران را تأمین میکنند. این دامها هم منبع تولید هستند و هم معیشت ۲.۸ میلیون نفر عشایر و روستاییان را نیز پوشش میدهند و در مناطق مرزی، بهعنوان نوعی پدافند غیرعامل، نقش امنیتی ایفا میکنند.
با این حال، پرورش دام سبک در ایران با چالشهای فنی و مدیریتی متعددی روبهروست. نرخ پایین رشد دام، تلفات بالای بره و بزغالهها، تولید اندک شیر و تمرکز صرف بر گوشت، از جمله مشکلات فنی هستند. در حوزه اقتصادی نیز نوسانات شدید قیمت خوراک، حضور واسطههای متعدد، نبود نظام قیمتگذاری استاندارد، کاهش علاقه نسل جوان به دامداری و تعدد نهادهای تصمیمگیر، توسعه این بخش را با مانع مواجه کردهاند.
در سالهای اخیر، واحدهای صنعتی پرورش دام نیز رشد کردهاند. این واحدها با تولید متمرکز و مدیریت حرفهای، مزایای خاص خود را دارند، اما به دلیل وابستگی شدید به واردات خوراک، نیاز به سرمایهگذاری سنگین و کاهش نقش روستاییان در تولید نتوانستهاند، نظر سرمایهگذاران را جلب کنند. در واقع، بدون سیاستهای حمایتی از دامداران سنتی و صنعتی، بحران گوشت حل نمیشود و آن را به شکل دیگری بازتولید میکند.
برای عبور از این بحران باید اصلاح نژاد دامهای بومی، ارتقای آموزشهای علمی برای دامداران، کاهش وابستگی به واردات خوراک از طریق استفاده از پسماندهای کشاورزی، ایجاد مدیریت یکپارچه و تعیین متولی واحد برای دام سبک و حمایت هدفمند از دامداران خردهپا انجام شود. این اقدامات، اگر از سوی دولت بهصورت هماهنگ و ساختاری اجرا میشد قطعا هم به افزایش تولید و هم به کاهش قیمت گوشت کمک میکرد و هم امنیت غذایی و اجتماعی کشور نیز تضمین میشد.
در مقطع کنونی دولت با تاکید بر حفظ قیمت کالاهای اساسی اذعان داشته که گوشت قرمز در ایران دیگر فقط یک محصول نیست؛ نمادی از آرامش اجتماعی است که در نتیجه تلاقی ارز، سیاست و معیشت بروز میکند. اگر دولت واقعاً میخواهد قیمت کالاهای اساسی را از دلار جدا کند، باید ابتدا زنجیره تولید را از وابستگی ارزی خارج کند. در غیر این صورت، گوشت قرمز از سفره مردم حذف خواهد شد و به نشانهای از ناکارآمدی سیاستگذاری در حوزه معیشت تبدیل میشود.
تبعات افزایش قیمت نهادههای دامی
در امتداد بحران قیمت گوشت قرمز، یکی از عوامل کلیدی که دامپروری در ایران را از صرفه اقتصادی خارج کرده، جهش بیرویه قیمت نهادههای دامی است. خوراک دام شامل ذرت، جو، کنجاله سویا و مکملهای تغذیهای است که در سالهای اخیر با نوسانات شدید مواجه بوده و بهطور مستقیم تحت تأثیر نرخ ارز قرار گرفته است. این وابستگی ارزی، تولیدکنندگان را در برابر کوچکترین تغییرات بازار جهانی آسیبپذیر کرده و هزینههای تولید را بهطور تصاعدی افزایش داده است.
در شرایطی که دولت وعده داده بود کالاهای اساسی نباید به دلار گره بخورند، نهادههای دامی همچنان با نرخ آزاد ارز وارد میشوند. بهعنوان نمونه، قیمت هر کیلو کنجاله سویا که در سال ۱۳۹۹ حدود ۳۵۰۰ تومان بود، اکنون به بیش از ۲۵ هزار تومان رسیده است. ذرت و جو نیز با رشد بیش از ۵۰۰ درصدی در پنج سال گذشته، عملاً بخش بزرگی از هزینههای دامداری را بلعیدهاند. این در حالی است که هیچ سازوکار پایداری برای تأمین داخلی یا جایگزینی این نهادهها تدوین نشده است.
دامداران سنتی، بهویژه در مناطق محروم، دیگر توان خرید خوراک با این قیمتها را ندارند. بسیاری از آنها ناچار به کاهش تعداد دام، فروش زودهنگام یا حتی خروج کامل از چرخه تولید شدهاند. در واحدهای صنعتی نیز، وابستگی به واردات خوراک و نبود حمایتهای هدفمند، سودآوری را بهشدت کاهش داده است. نتیجه این وضعیت، کاهش عرضه گوشت، افزایش قیمت در بازار و حذف تدریجی گوشت از سفره خانوارهای متوسط و ضعیف است.
در سالهای اخیر دامپروری از صرفه اقتصادی افتاده و به یک فعالیت پرریسک و ناپایدار تبدیل شده است. اگر دولت قصد دارد امنیت غذایی را حفظ کند و قیمت گوشت را از نوسانات ارزی جدا سازد، باید ابتدا به اصلاح ساختار تأمین نهادههای دامی بپردازد؛ از تولید داخلی گرفته تا مدیریت واردات، حذف واسطهها و حمایت از دامداران خردهپا. بدون این اصلاحات، دامپروری در ایران بهجای ستون امنیت غذایی، به نقطهضعف معیشتی تبدیل خواهد شد.