طلا جای دلار را در ذخایر جهانی تهدید میکند

بازگشت طلا به جایگاه دوم ذخایر ارزی جهان و افزایش اهمیت آن در نظم پولی نوین بینالملل
هفت صبح، فرشید فرحناکیان| تحلیل تحولات اخیر در ساختار ذخایر ارزی جهانی نشان میدهد که طلا بار دیگر در حال بازیابی جایگاه تاریخی خود بهعنوان یک دارایی راهبردی و غیرسیاسی در نظام پولی بینالملل است. دادههای منتشرشده از سوی بانک مرکزی اروپا مندرج در گزارش اخیر فایننشال تایمز تأکید میکنند که طلا توانسته است از یورو پیشی گرفته و به دومین دارایی ذخیره ترجیحی بانکهای مرکزی در سراسر جهان تبدیل شود. از سال ۱۹۹۹ تاکنون، سهم طلا در ذخایر بینالمللی از حدود ۱۰ درصد به بیش از ۱۵درصد افزایش یافته که این روند، شاخصی معنادار از بازگشت اعتماد به این فلز گرانبها در میان تصمیمگیران مالی جهان به شمار میرود.
این تحولات در حالی رخ میدهد که ساختار سنتی ذخایر جهانی که برای دههها تحت سلطه دلار آمریکا بوده، با چالشهایی جدی مواجه شده است. بررسی دادههای صندوق بینالمللی پول نشان میدهد که از سال ۲۰۱۵ تاکنون، سهم دلار از ذخایر ارزی جهانی بیش از ۵ واحد درصد کاهشیافته است. بهموازات این روند، در سال ۲۰۲۲ بانکهای مرکزی کشورهای مختلف بیش از ۱۱۳۶ تن طلا به ذخایر خود افزودهاند؛ رقمی بیسابقه که بیش از هر چیز بیانگر بیاعتمادی فزاینده به پایداری ارزهای فیات در شرایط ناپایدار ژئوپلیتیکی و تورمی است.
از منظر تحلیلی، افزایش تقاضای طلا در میان بانکهای مرکزی را میتوان حاصل سه عامل اصلی دانست:
(1) افزایش ریسکهای ژئوپلیتیکی در سطح بینالملل که باعث شده بانکهای مرکزی به دنبال داراییهایی باشند که در برابر تحریمها و بحرانها مصون باشند.
(2) رشد سریع بدهی دولتها و سیاستهای پولی انبساطی در اقتصادهای بزرگ که به تضعیف ارزش ارزهای فیات و افزایش نگرانی درباره حفظ قدرت خرید منجر شده است.
(3) احیای رویکردهای چندجانبه و منطقهای در تجارت و امور مالی بینالملل، بهویژه از سوی کشورهایی که بهدنبال کاهش وابستگی به نظام مالی تحت رهبری آمریکا هستند.
در همین راستا، اجلاس ۲۰۲۴ گروه بریکس بهطور خاص به طرح پیشنهادی ایجاد یک ارز واحد مبتنی بر طلا برای تسهیل مبادلات بین کشوری و کاهش سلطه دلار پرداخت. این رویکرد از جنبه نمادین و عملیاتی، بازتابی از تمایل فزاینده به بازسازی نظم پولی جهانی بر مبنای داراییهای فیزیکی، غیرقابل تحریم و دارای ارزش ذاتی است؛ مشابه آنچه در دوران استاندارد طلا در فاصله سالهای ۱۸۷۰ تا ۱۹۳۰ تجربه شد.
روشنساز کلام
بازگشت طلا به جایگاه دوم در ذخایر جهانی بانکهای مرکزی، بیش از آنکه یک تحول صرفاً فنی در سبد داراییها باشد، نشاندهنده تزلزل عمیق در اعتماد به ساختار فعلی نظام مالی جهانی است. رشد تقاضا برای طلا، کاهش سهم دلار و تلاش برای طراحی ارزهای جایگزین با پشتوانه فیزیکی، همگی نشانههایی از تغییر رویکرد بانکهای مرکزی از وابستگی به ارزهای بدون پشتوانۀ طلا یا فیات (Fiat Currency) به سمت داراییهای باثبات، قابلاتکا و فاقد مخاطرات سیاسیاند.
در چشمانداز پیش رو، به نظر میرسد که طلا نهتنها بهعنوان یک دارایی امن، بلکه بهعنوان ابزار بالقوه بازطراحی نظم پولی جهانی مطرح خواهد بود. این روند، نیازمند توجه، مطالعه و تطبیق سیاستهای پولی و ذخیرهای در سطح بینالملل است تا کشورها بتوانند از مزایای آن در دوران نوسانات اقتصادی بهرهمند شوند.