رای مردم علیه وزرای راه و نیرو

طبق نظرسنجیها وزیر نیرو با بیش از ۴۳درصد رای منفی در صدر نارضایتی و وزیر راه با حدود 38 درصد رای منفی در رتبه دوم قرار دارد
هفت صبح| همه چیز از یک نظرسنجی ساده شروع شد. یکی از خبرگزاریهای کشور هفته اول خرداد، سوالی را در معرض دید کاربرانش گذاشت: کدامیک از وزرای اقتصادی دولت، ضعیفتر عمل کردهاند؟ پاسخها فراتر از غافلگیرکننده و در واقع هشداردهنده بودند.
در مدتی کوتاه نزدیک به ۲۵ هزار نفر در این رأیگیری شرکت کردند. در پایان، دو اسم بیش از بقیه به چشم آمدند: عباس علیآبادی وزیر نیرو و فرزانه صادق مالواجرد وزیر راه و شهرسازی. دو چهرهای که حالا از یکسو زیر ذرهبین نمایندگان مجلساند و از سوی دیگر در افکار عمومی، نمادهایی از ناکارآمدی بخشهایی از دولت بهشمار میروند.
تابستانی که هنوز نیامده، برق را برد
عباس علیآبادی وقتی سکان وزارت نیرو را در دست گرفت، وعده داد دوران خاموشیهای بیبرنامه، قطعیهای ناگهانی و بحرانهای مزمن آب تمام خواهد شد. اما حالا پیش از آنکه گرمای تیرماه از راه برسد، بسیاری از شهرها بار دیگر با همان مشکلات قدیمی روبهرو شدهاند.
در استانهایی مثل خوزستان، فارس، سیستان و بلوچستان و حتی بخشهایی از تهران، قطعی برق بدون اطلاع قبلی اتفاق میافتد. کولرها خاموش میشوند، چراغ مغازهها بیهوا خاموش میگردند، کارخانجات کوچک وبزرگ دچار وقفه میشوند و صدای اعتراض بالا میرود.
اما داستان فقط برق نیست. آب هم هست. یا بهتر بگوییم، نبودِ آن. در مناطقی که زمانی رودخانهها از وسط روستا عبور میکردند، حالا تانکرهای پلاستیکی به خط شدهاند. کشاورزان با دستان ترکخورده و صورتهای آفتابسوخته، چشمانتظار وعدههایی ماندهاند که هرگز اجرایی نشدند.
آنها از سدهایی میگویند که بهجای نجات، تباهی آوردند. از قناتهایی که خشک شدند و از چاههایی که دیگر جوابی نمیدهند.در میان همه این بحرانها، وزارت نیرو ساکت بهنظر میرسد. سکوتی که حالا با ۴۳.۸۱ درصد رأی منفی در نظرسنجی تابناک، به فریادی عمومی تبدیل شده است.
وعدههایی که سقف نداشتند
اگر رفتن برق دردناک است، نداشتن سقف استخوانسوز است. فرزانه صادق مالواجرد در روز معارفهاش گفت میخواهد کابینهای بسازد که «صدای مردم بیخانه» باشد. اما حالا، صدای مردم نه از پشت تریبون وزیر، بلکه از پنجرههای اجارهای بالا رفته است.
درست در سالی که قرار بود یک میلیون واحد مسکونی به بهرهبرداری برسد، بسیاری از پروژههای مسکن ملی هنوز ایدههای روی خاک هستند. ساکنان شهرهای جدید همچنان در لیست انتظارند. نه سندی در دست دارند، نه خانهای برای تحویل گرفتن.
همزمان بازار اجارهبها بیمحابا بالا میرود. تهران با متوسط رشد 40 درصدی قیمت اجاره در یک سال، به کابوس مستأجران تبدیل شده است. زوجهای جوان، یا باید به حاشیه رانده شوند یا به خانههای والدین بازگردند. آرزوی داشتن سرپناه، برای بسیاری به افسانهای دستنیافتنی شبیه شده است.
در حوزه حملونقل نیز وضعیت بهتر نیست. هر روز خبر جدیدی از تصادفهای خونبار جادهای میرسد. زیرساختهای ریلی فرسودهاند، هواپیماها کهنه و پروژههای بیناستانی اغلب در مرحله وعده ماندهاند.با این شرایط، عجیب نیست که فرزانه صادق مالواجرد با ۳۷.۷۲ درصد رأی منفی، دومین وزیر ناکارآمد از نگاه مردم باشد.
دو نام دیگر؛ هنوز در حاشیه، اما...
در کنار علیآبادی و صادق مالواجرد، دو وزیر دیگر هم در این نظرسنجی حضور داشتند: محمد اتابک (وزیر صمت) با ۹.۴۲ درصد آرا و احمد میدری (وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی) با ۹.۰۵ درصد.عدد پایین رأی منفی برای این دو، نه لزوماً نشانه رضایت عمومی است و نه اثبات موفقیت.
بلکه شاید نشاندهنده آن است که توجه عمومی هنوز روی بحرانهای ملموستر متمرکز است. قیمت خودرو، بازار لوازم خانگی، بیمههای اجتماعی، وضعیت بازنشستگان و معیشت کارگران، همگی موضوعات مهمی هستند که اگر بیپاسخ بمانند، در آیندهای نهچندان دور، نام این وزرا را نیز در لیست نامحبوبها قرار خواهند داد.
مجلس در کمین؛ آیا قطار استیضاح حرکت میکند؟
در راهروهای مجلس صداهایی شنیده میشود. برخی از نمایندگان از جمعآوری امضا برای استیضاح وزیر نیرو سخن گفتهاند. برخی دیگر نیز از جلسات پشتپرده برای بررسی عملکرد وزارت راه خبر دادهاند. گویا صبر خانه ملت هم در حال تمام شدن است.شاید دولت هنوز روی حمایت بدنه سنتی مجلس حساب میکند، اما نظرسنجیها چیز دیگری میگویند. وقتی هزاران نفر، بیپرده رأی منفی میدهند، نمیتوان فقط با وعده و مصاحبه، ورق را برگرداند.
وقتی افکار عمومی از سیاست پیشی میگیرد
مردم همیشه زودتر از سیاستمداران متوجه بحران میشوند. آنها وقتی برق میرود، خاموشی را با تمام وجود لمس میکنند. وقتی اجارهنامه را تمدید میکنند، گرانی را در تپش قلبشان حس میکنند. برای همین هم، رأیشان واقعیتر از هر تحلیل رسانهای است.
نظرسنجی تابناک، فارغ از ابعاد فنیاش یک پیام روشن دارد: مردم از دو حوزه حیاتی یعنی انرژی و مسکن راضی نیستند.این نارضایتی، پشت یک صفحه سایت و یک کلیک خلاصه نشده است. بلکه خودش را در سفرهها، قبضها و قراردادهای اجاره نشان میدهد.حالا نوبت دولت است که تصمیم بگیرد. صدا را بشنود یا نادیده بگیرد. اصلاح کند یا ادامه دهد. اما در هر حال، قطار نارضایتی در ایستگاه سیاست و لابی توقف نمیکند.