چرا بازار طلا برای سرمایهگذاران خرد و کلان جذاب است؟

فراز و فرود بازار طلا در سایه تورم و بیثباتی اقتصادی صورت گرفت.
درست بعد از آخرین تعطیلات نوروزی، بازار طلا برخلاف همیشه نه تنها شلوغ نبود، بلکه در سکوتی عجیب فرو رفت. قیمتها یکی پس از دیگری اصلاح شدند و سکه امامی که روزگاری در محدودههای بالای 103میلیون تومان نفس میزد، چند پله پایینتر آمد. طلا که همیشه در روزهای بعد از تعطیلات با هیجان تازهای معامله میشد، اینبار از تب و تاب افتاده بود. اما از دید فعالان بازار طلا، این آرامش از آن نوع آرامشهایی نیست که دوام داشته باشد؛ بیشتر شبیه آرامش قبل از طوفان است. فعالان بازار با چشمهایی تیزبین به نمودارها خیره شدهاند. هر تغییری در بازارهای جهانی، مخصوصاً حرکتهای اونس، میتواند این سکوت را بشکند. آمریکا دوباره با تعرفههای تجاری سروکلهاش پیدا شده و رفتارهای آوانگارد ترامپ در قدرت، ریسکهای ژئوپلتیکی را بیشتر کرده است. هر تنش جدیدی در دنیا، برای طلای جهانی مثل بنزین روی آتش عمل میکند و بازار ایران هم خیلی سریع واکنش نشان میدهد. مازیار بهروزی، یکی از فعالان بازار طلای کشور، حرفهایی دارد که از دل کف بازار میآید. نه بر اساس نمودار، نه تحلیل پیچیده، بلکه از میان هزاران معاملهای که هر روز در پاساژها و طلافروشیها شکل میگیرد. او میگوید طلا دیگر فقط زیور نیست، جانشین پول نقد شده. کاسبان هم دیگر مثل قدیم فقط دنبال چک و سفته نیستند، طلا میخرند و پول نقد خود را شب به شب تبدیل به طلا میکنند تا از شرارههای تورم در امان بماند. آنها میدانند که طلا، همیشه مشتری خودش را دارد.
وقتی از او میپرسیم قیمت طلا تا کجا بالا میرود، مکثی میکند و بعد با اطمینان میگوید: «تا آخر امسال ده میلیون و دویست هزار تومن رو قطعا میبینه. شاید زودتر، شاید توی سه ماه اول، ولی میرسه.» او این پیشبینی را با نگاهی به روند سالهای قبل مطرح میکند؛ میگوید سال گذشته در حالی که انتظار میرفت قیمت هر گرم طلا از شش میلیون و خردهای فراتر نرود ولی نرخ 8 میلیون را هم پیش از عید مشاهده کردیم. حالا با تورم، جهش دلار، قیمت اونس جهانی و جو روانی، عددهای جدید دور از انتظار نیستند.
بازار طلا در ایران فقط با منطق حرکت نمیکند. خیلی وقتها هیجان مردم بیشتر از هر تحلیلی قیمت را بالا و پایین میبرد. وقتی قیمت بالا میرود، همه هجوم میبرند برای خرید. نه برای سود، بلکه برای اینکه از قافله عقب نمانند. اما وقتی قیمتها افت میکند، کسی دل خرید ندارد. بهروزی با خنده میگوید: «تو ایران وقتی طلا گرون میشه، خریدار بیشتر میشه. وقتی ارزون میشه، فروشنده بیشتره. برعکس همهجای دنیا.» این رفتار هیجانی، فضای بازار را غیرقابل پیشبینی میکند. اما همین غیرقابل پیشبینی بودن، بازار طلای ایران را هیجانانگیزتر از همیشه کرده. در نبود بازار سهام پویا یا نرخ سود بانکی جذاب، طلا برای بسیاری از مردم تبدیل شده به پناهگاه امن.
از سوی دیگر، برخی شرکتها حتی پستهکاران کرمانی، با واردات طلا بازیگر مهمی در این عرصه شدهاند. آنها طلا وارد میکنند، پخش میکنند و این چرخه خرید و فروش را در بازار داخلی گرم نگه میدارند. بازار بزرگ تهران، هنوز هم قلب تپنده طلاست؛ جایی که قیمتها تعیین میشوند، معاملات شکل میگیرند و شایعات از دل مغازهها بیرون میزنند. اگر کسی امروز به فکر سرمایهگذاری باشد، طلا دوباره یکی از اصلیترین گزینههاست. با این حال، وارد شدن به این بازار فقط بر پاشنه طمع سود نمیچرخد. نوسانهای شدید، تغییرات نرخ ارز، شوکهای سیاسی و البته فضای روانی جامعه، همگی معادلات را به هم میریزند.
اما یک چیز مشخص است: طلا، برخلاف ارز یا بورس، همیشه مشتری خودش را دارد. در کوچه و بازار، در جیب کاسبها و حتی در کیف مردم عادی. تا وقتی که ریال بیثبات باشد، تا وقتی که آینده اقتصادی نامطمئن باشد، طلا با تمام زرق و برقش، یک قدم جلوتر از همه بازارها خواهد ماند.
سال ۱۴۰۴ شاید سال طلا باشد. شاید سالی که طلا نه فقط در ویترین مغازهها، بلکه در حساب سرمایهگذاران بدرخشد.