بازرگانان ممتاز روی صحنه تالار وحدت

نشان امینالضرب؛ از بالش تا پسته، تایر، آهن و اینترنت
هفت صبح| چهرههای برگزیده اقتصادی امسال از بین کارخانهداران قدیمی و فعالان بازارهای تایر، پسته، آهن، پارچه و چای انتخاب شدند. البته دربین آنها یک چهره دیگر هم حضور داشت که نه از بازار، بلکه از دانشگاه آمده بود. آنها یکشنبهشب روی صحنه تالار وحدت رفتند و با تندیسهای امینالضرب در دست با روسای اتاق بازرگانی تهران عکس گرفتند. تندیس امینالضرب یک لوح و تقدیرنامه شبیه به برگههای بیارزش مسابقات پولی و عنوانهای سفارشی نیست. این جوایز ثمره یک عمر فعالیت سالم و خلاقانه اقتصادی هستند.
امسال هم هفت چهره برای این عنوان انتخاب شدند که این گزارش به نام و اسم و رسمشان پرداخته است. سیاوش شهشهانی، استاد ریاضی دانشگاه شریف: چهره آکادمیکی که از آن حرف زدیم، سیاوش شهشهانی است. همین سه روز پیش در صفحه سه، گزارشی درباره ورود اینترنت به کشور منتشر شده بود که در مرکزیت قصه آن نام سیاوش شهشهانی قرار داشت.
شهشهانی را دانشجوهای شریف خیلی خوب می شناسند. او استاد محبوب درس ریاضی بوده. شهشهانی متولد سال 1310 شهر تهران است. در بهترین دبیرستانهای تهران درس خوانده و بعد برای تحصیل در این رشته به آمریکا میرود. بعد از فارغالتحصیلی ابتدا در دانشگاههای معروف آمریکایی به تدریس میپردازد اما 4 سال قبل از انقلاب راهی تهران می شود. این همان زمانی بود که سید حسین نصر، رئیس مشهور وقت این دانشگاه در سراسر دنیا به دنبال چهرههای برتر علمی میگشت تا اساتید ایرانی را دوباره به کشور برگرداند.
چند سال بعد از حضور در این دانشگاه، شهشهانی به همراه استادهای دیگر ریاضی و فیزیک همدوره خود یک مرکز تحقیقاتی راهاندازی میکنند که بعدا به پژوهشگاه دانشهای بنیادی مشهور میشود. همین موسسه بود که زمینه ورود اینترنت به کشور را پلهپله فراهم میکند. تلاشهای او برای این مسیر باعث شده که نام شهشهانی را با اینترنت بشناسند. قبل از این، نشانهای مهمی مانند چهره ماندگار و جایزه انجمن ریاضی کشور هم به این چهره دانشگاهی اهدا شده است.
جواد خوانساری، پیشکسوت صنعت مهندسی راه و ساختمان و رئیس هیات مدیره شرکت هریسون: جواد خوانساری سال 1318 در اراک به دنیا آمده است. پدر و پدربزرگش در بازار فعال بودند و بهجز این به کارهای ساختوساز علاقه داشتند. به خاطر همین هم موسسات، مراکز و خلاصه مجتمعهای زیادی در اراک میسازند. بیدلیل نیست که خیابانی در مرکز شهر به نام خوانساریها ثبت شده است.
جواد خوانساری دانشجوی رشته مهندسی عمران دانشگاه پلیتکنیک بود. سال 1344 که از دانشگاه فارغالتحصیل میشود ابتدا در پروژههای ساختمانسازی و راهآهن کشور فعالیت میکند تا اینکه در سال 1346 به همراه خانواده سهام شرکتی به نام هریسون را میخرد که کار خود را در آن ادامه دهد. هریسونها تا امروز جادههای مهمی در کشور و مجتمعهای صنعتی زیادی ساختهاند.
محمود زینی، بنیانگذار و مدیرعامل کارخانه لایکو: مجموعه صنعتی لایکو همان شرکتی است که آن را با منسوجات خواب میشناسیم. مدیرعامل آن سال 1320 در مراغه به دنیا آمده. در جوانی برای تحصیل به دانشگاه شهید بهشتی میآید و کمی بعد همراه دوستانش یک شرکت مشاوره سرمایهگذاری راهاندازی میکند. ادامه در صفحه 03
زینی که اقتصاد خوانده بود مدیرعامل این موسسه میشود. حین همین کارها با کارخانه معروف «تریکو» قراردادی برای احیای این صنعت منعقد میکند. همین ماجرا باعث شد که او وارد بازار پوشاک و پارچه شود. آشنایی با بازار منسوجات او را به سمت تاسیس اولین کارخانه محصولات کالای خواب میکشاند. کارخانهای که حالا سرویسهای بالش، تشک و پارچه آن در همه شهرهای کشور مشهور است.
محمدرضا جابرانصاری، از بنیانگذاران گروه صنعتی سپاهان: محمدرضا جابرانصاری متولد سال 1328 و فارغالتحصیل دانشگاه شریف است. او سال 1352 به همراه پدرش گروه صنعتی سپاهان را که یک شرکت لوله و پروفیل است تاسیس میکند. به جز همه شرکتهای زیرمجموعه آهن سپاهان، او یک شرکت ساختمانی هم دارد و همچنین از اعضای موسس بانک کارآفرین و خاورمیانه هم بوده است.
محمدرضا تقیگنجی از بنیانگذاران گروه صنعتی رازی و رئیس هیات مدیره کارخانه یزد تایر: گنجی سال 1339 به دنیا آمده و با اینکه در نوجوانی شاگرد مغازه پدرش بوده اما راه تجارت شیشه که پدرش در آن فعالیت میکرد، ادامه نمیدهد و شرکت بازرگانی خودش را در آستانه انقلاب تاسیس میکند. آن زمان که جوانی کمسن و سال بوده مشغول واردات موکت به کشور میشود و از این نقطه به بعد در میدانهای صنعتی مختلفی فعالیت میکند.
مثلا بعد از انقلاب وارد حوزه چسب شده و کارخانه معروف چسب رازی را راهاندازی کرده است. او و همکارانش بعد از چسب، وارد عرصه لاستیک شدند و شرکت تایر گلدستون را تاسیس میکند. البته دهه 90 سهام یزدتایر را هم میخرند. اسم بیمه رازی را هم احتمالا شنیدهاید. این یکی هم شرکت دیگری بود که سال 1382 او و برادرانش تاسیس کردند که البته حالا دیگر مالکیت آن را برعهده ندارند و فروخته شده. کارخانه نخ تایر از دیگر محصولات آنها بوده.
محسن جلالپور، مدیرعامل شرکت گسترش بازرگانی کرمان: به این مرد کرمانی میگویند پدر پسته ایران. اگر هر فرد دیگری هم یکچهارم پسته سبز دنیا را تولید میکرد به او هم میگفتند پدر/مادر پسته ایران. مجموعا 400 هکتار باغ پسته باعث شد که او مدتی ریاست اتاق پسته کشور و سپس اتاق بازرگانی کرمان را داشته باشد. قرار نیست با یک قصه کلیشهای با مردی روبهرو باشیم که از خانوادهای فقیر برآمده اما او هم کار کردن را از نوجوانی شروع کرده و لی در تجارتخانه پدریاش .او در یک خانواده تاجر به دنیا آمده.
پدربزرگش تاجر غلات و پدرش هم در تجارتهای کرک و پشم فعال بوده. ابتدای دهه 60 وارد دانشگاه میشود اما همزمان یک پای دیگرش را در بازار میگذارد. البته مسیر پدری را از بازار پشم به بازار پسته تغییر میدهد. جلالپور بعد از بازار پسته وارد مسیر سیمان میشود و کارخانه سیمان ممتاز کرمان را تاسیس میکند. اسم او با معادن مس هم پیوند خورده است. به جز این یک شرکت سرمایهگذاری هم تاسیس کرده از طریق آن وارد حوزه استارتاپی شده است.
احمد گرامی رئیس هیات مدیره گروه صنعتی گلستان: او رئیس کارخانه 75 ساله گلستان است. همان کارخانهای که به محض آوردن اسمش، لوگوی قرمز رنگ آن در ذهن حاضر میشود. همین فروشگاههای هفت که در کشور میبینیم، زیرمجموعه گلستان هستند. احمد گرامی سال 1331 متولد شده و در برکلی آمریکا هم تحصیل کرده است. دهه 70 پدرش ریاست مجموعه گلستان را به او و برادرش میسپارد. تا آن زمان گلستان یک شرکت بستهبندی چای و پسته بود اما از زمان ورود او محصولات برنج و ادویه هم به کالاهایی که گلستان تولید میکرد، اضافه شد.
آنها یک گروه خودرویی هم به نام فردا دارند. همین کراساورهایی که با نام افامسی در خیابان میبینید محصولات وارداتی فرداموتور هستند. البته آن زمانی که واردات خودرو محدودیتهای امروز را نداشت این خاندان میتسوبیشی و کوماتسو و بعدا هیوندای و کیاموتورز وارد میکردند.