تحلیل یک کارشناس اقتصادی درباره تأثیر تحولات سیاسی بر بازار ارز
نااطمینانیهای سیاسی و بازگشت ترامپ، نرخ دلار را فراتر از قیمت تعادلی برده است.
وحید شقاقیشهری، کارشناس اقتصادی، درباره عدم تأثیرگذاری اخبار مثبت بینالمللی، سیاسی و اقتصادی بر کاهش نرخ ارز در بازار آزاد اظهار داشت: با حضور دونالد ترامپ، پیشبرد مذاکرات دشوار شده و پیروزی جمهوریخواهان در کنگره، سنا و ریاستجمهوری آمریکا شرایط را پیچیدهتر کرده است.
وی با اشاره به اینکه فرصت مذاکرات در دوران بایدن از دست رفت، افزود: دولت گذشته در حل مسئله برجام تعلل کرد. سه سال پیش، پیش از قدرت گرفتن جمهوریخواهان، شرایطی مهیا بود که امکان مذاکره فراهم شود. اما با وقوع جنگ روسیه و اوکراین، آمریکا و اروپا درگیر این بحران شدند و ایران فرصت مناسبی برای آغاز مذاکرات داشت که به دلیل تعلل یا موانع داخلی از بین رفت.
شقاقیشهری تصریح کرد: اکنون با ترامپ و تیم افراطی او مواجهایم، در حالی که بازیگران منطقهای نیز به دنبال مختل کردن روند مذاکرات هستند. از رژیم اشغالگر تا عربستان و ترکیه، بسیاری از کشورها از توافقات ایران و غرب استقبال نمیکنند. به همین دلیل، در بازار ارز نیز واکنش مثبتی نسبت به تحولات داخلی و مذاکرات برجام مشاهده نمیشود.
وی با اشاره به اینکه مذاکرات در فضای روشنی قرار ندارد، تأکید کرد: ترامپ رفتارهای غیرقابل پیشبینی دارد و این شرایط را برای دولت چهاردهم در روند مذاکرات دشوارتر کرده است. با این حال، اگر دولت دیگری بر سر کار بود، ممکن بود شرایط حتی سختتر شود، زیرا در دولت فعلی اجماعی برای حل مسئله تحریم وجود دارد.
شقاقیشهری در ادامه با اشاره به افزایش قیمت دلار گفت: وضعیت فعلی بازار ارز کاملاً قابل پیشبینی بود. دولت چهاردهم با چالشی جدی روبهروست، اما اگر دولت مخالف حل مسئله تحریم بود، انتظارات تورمی و نااطمینانی از آینده بهمراتب شدیدتر میشد.
وی درباره نرخ تعادلی دلار در بازار آزاد اظهار داشت: در حال حاضر قیمت دلار از نرخ تعادلی بالاتر است. نرخ تعادلی آن حدود ۷۰ تا ۷۳ هزار تومان برآورد میشود، اما به دلیل تنشهای سیاسی و انتظارات تورمی، قیمت در بازار آزاد بالاتر از این میزان است. قیمتهای فعلی که بین ۸۴ تا ۸۵ هزار تومان نوسان دارند، غیرتعادلی بوده و خرید دلار در این محدوده ریسک بالایی دارد.
شقاقیشهری در پایان خاطرنشان کرد: خرید دلار با این قیمتها، سرمایهگذاری پرریسکی محسوب میشود، چرا که این نرخها بیشتر تحت تأثیر عوامل روانی و انتظارات تورمی قرار دارند تا واقعیتهای اقتصادی.