بیتکوین در غبار| موجی از گزارشها و اظهارنظرهای حاکمیتی علیه رمزارز ایجاد شده است
ماجرا چیست و آینده بازار کریپتو در ایران چه خواهد بود؟
هفت صبح| رمزارز به دغدغه حاکمیت تبدیل شده است. روز دوشنبه رئیس قوه قضائیه به معاون اول خود دستور داده تدابیر و تمهیداتی بیاندیشد تا جلوی متضرر شدن مردم و تاثیرگذاری سوء بر نظام پولی کشور را بگیرد و روز سهشنبه، سخنگوی این قوه بر مصوبه هیات دولت مبنی بر ممنوع بودن «فعالیتهای داخلی» رمز ارز تاکید کرده است. اینها به جز فشاری است که برخی رسانهها در چند روز اخیر بر «نوبیتکس» مهمترین صرافی رمزارز کشور وارد کردند. ماجرا چیست؟ چرا حاکمیت با رمزارز مشکل پیدا کرده است؟ آیا امیدی به رفع این مشکل وجود دارد و آیا سرمایهگذاری در این بازار امن است؟
بیشتر بخوانید :
صرافی نوبیتکس: ردفلگ شدن کاربران شایعه است
«ممکن است در روزهای اخیر برخی شایعههای شبکههای اجتماعی مربوط به پروژه تخریب تکراری برند نوبیتکس با کلید واژه “ردفلگ” برای شما نیز سوال ایجاد کرده باشد؛ در این مطلب به سوالات شما پیرامون این موضوع پاسخ خواهیم داد» متن کامل
رمزارز چیست؟
اول از همه اینکه آیا میدانید رمز ارز چیست؟ اگر نمیدانید اجازه بدهید در یکی دو پاراگراف آن را برایتان توضیح بدهیم. یک اسکناس از جیبتان بیرون بیاورید. این پول رسمی کشور است. درست است؟ معنای این پول چیست؟ معنایش این است که شما مثلا به اندازه ۱۰۰ هزار ریال یا ۱۰ هزار تومان از بانک مرکزی جمهوری اسلامی طلب دارید و وقتی میروید تا مثلا یک نوشابه بخرید، با دادن این پول به فروشنده، طلب خود را به او منتقل میکنید. حالا فروشنده ۱۰ هزار تومان از بانک مرکزی طلبکار است. درست است؟
ولی بسیاری از مبادلات امروزه ما به صورت نقدی انجام نمیشود. ما پولی را از حساب خودمان به کارت یکی دیگر واریز میکنیم. اتفاقی که میافتد این است که این وسط بانکها کارمزد از ما میگیرند. چرا؟ چون میگویند ما عملیات بانکی و حسابداری برای شما انجام میدهیم. پول را از حساب شما برمیداریم و به حساب یکی دیگر میریزیم و این کارمزد دارد.
رمزارز راهی است برای حذف واسطه بانک. در واقع وقتی شما با رمزارز مبادله میکنید نه بانک مرکزی وجود دارد که پول را منتشر کرده باشد و نه بانک واسطی وجود دارد که پول را از حساب شما به حساب دیگران واریز کند. پس چه؟
اطلاعات حسابها به صورت رمزنگاریشده در دفترچههایی نوشته شده است و این دفترچهها به هم متصل است. (البته داریم ماجرا را سادهسازی میکنیم). به آن دفترچهها بلاک و به این رشته از دفترچهها که به هم متصل هستند بلاکچین میگویند.
این سیستم به نحوی ترتیب داده شده که نه هیچ معاملهای کشف شود (مگر اینکه فردی خودش حساب خود را نامگذاری کند یا به اصطلاح روی آن تگ بزند) و نه هیچ معاملهای وجود داشته باشد که دوبار انجام شود. مثلا دوبار پول از حساب کسی کم شود. خب انجام چنین کاری نیاز به حساب و کتاب زیادی دارد. برای همین کامپیوترهای زیادی درگیر این حساب و کتاب هستند. ولی این کامپیوترها برعکس بانکها در یک جا متمرکز نیستند بلکه در همه جای جهان و فراهم شده توسط کامپیوترهای مختلف هستند. خب در قبال پول برق و تجهیزات این کامپیوترها چه چیزی گیر صاحبان آنها میآید؟ رمزارز. در واقع رمزارز محصول نهایی این فرآیند است. حالا این رمزارزها انواع مختلفی دارند: از بیتکوین تا تتر و ...
10 مشکل حاکمیت با رمزارزها
کجای این سیستم از نظر حاکمیت ایراد دارد؟ مشکل حاکمیت با مسئله رمزارز در واقع ۱۰ مسئله جدی است:
یک: استخراج: یعنی همان مرحله که کامپیوترها آن حسابوکتابها را انجام میدهند. مشکل چیست؟ مصرف برق بالا. در واقع ماینرها که آن محاسبات را انجام میدهند مصرف برق بالایی دارند و باید دائما روشن باشند و این موضوع به شدت به ماجرای کمبود برق یا ناترازی انرژی در کشور دامن زده شده است.
دو: مبادله: در ماههای اخیر خبرهای زیادی آمده که برخی از اجناس در ایران با رمزارز مبادله میشود. معنای این حرف را با توجه به مثالی که در ابتدا زدیم در نظر بگیرید. معنای این حرف این است که ما دیگر بدهکاری بانک مرکزی را قبول نداریم و به این نهاد پولی اعتمادی نداریم. در واقع این موضوع انحصار کنترل دولت بر مبادلات مالی را به هم میزند و طبیعتا دولت، نه فقط دولت ایران، از این موضوع نگران است.
سه: رهگیری: در دنیای رمزارز نمیشود فهمید چه میزان پول از طرف چه کسی برای چه کسی واریز شده است. حاکمیت از این موضوع نیز نگران است. چرا؟ چون ممکن است از این قابلیت هر استفادهای بشود. از استفاده برای عملیاتهای تروریستی گرفته یا تامین مالی نیروهای اپوزیسیون در کشور تا دور زدن سیستم مالیاتی.
چهار: کلاهبرداری: پروندههای رمزارز زیادی در دستگاه قضایی وجود دارد. یکی از آنها مثلا مشهور است به کینگ مانی. این افراد چه کردند؟ از مردم پول گرفتند ولی اساسا رمزارزی در کار نبوده است. یک ویترین برای مدتی درست کرده بودند و سپس یا فرار کردند یا اینکه اموال مردم را به شکلهای مختلف تبدیل و بعضا از کشور خارج کردند.
پنج: فریز شدن حساب: در شرایط تحریمی برخی از صرافیهای خارجی اغلب اوقات بدون هیچ هشدار قبلی، مبالغی که ایرانیان در کیفپولهای خود را دارند را بلوکه میکنند و این باعث ضرر کاربران ایرانی میشود.
شش: قیمتگذاری: یکی از بزرگترین مشکلات این است که قیمتگذاری این رمزارزها اساسا هیچ دخلی به ایران و حاکمیت ندارد. یعنی مثلا دولت امکان این را دارد که با ارزپاشی در کف میدان فردوسی تهران قیمت دلار بازار آزاد را پایین بیاورد ولی اساسا هیچ کنترلی روی افزایش یا کاهش قیمت بیت کوین ندارد و این قیمت معادلهای است که کل عوامل آن، عوامل اقتصاد جهانی است.
هفت: خروج سرمایه از کشور: در حال حاضر شما بدون هیچگونه محدودیتی میتوانید مبالغ هنگفت ریالی را ابتدا به رمرزارز تبدیل کرده و سپس در کسری از ساعت به حساب خودتان یا فردی دیگر در خارج از کشور واریز کنید. موضوعی که برای ارز امکان ندارد چون یا باید این کار را از طریق صرافی انجام بدهید یا اینکه به صورت نقدی که روی هر دو کنترل زیادی هست. (ضمن اینکه اساسا بانک مرکزی برای مبادلات بانکی سقف گذاشته ولی در رمرزارز چنین محدودیتی وجود ندارد مگر در برخی از صرافیهای مجاز ایرانی که مقررات بانک مرکزی و پلیس فتا را رعایت میکنند).
هشت: ابزارسازی برای سیاستهای دیگر: برخی از اصولگرایان به جد باور دارند که ماجرای همستر، یک برنامه غربی برای کشاندن مردم به تلگرام در آستانه انتخابات ریاست جمهوری بود تا با توجه به محیط غربی تلگرام آنها پیامهای مثبتتری در مورد پزشکیان و منفیتری در مورد کاندیداهای اصولگرا بگیرند و به این ترتیب شد که اصولگرایان انتخابات را باختند. حالا همستر چه بود؟ یک بازی تلگرامی که مدعی بود در انتها به کاربران خود رمزارز خواهد داد.
9 : ظهور بنگاههای بزرگ: مشکل دیگر ظهور بنگاههای بزرگی است که تجربه اسنپ یا دیجی کالا نشان داده که حاکمیت خیلی از اینکه در آنها سهمی نداشته باشد و مدیریت آنها را نتواند در دست بگیرد حس اطمینان نمیکند. یکی از این بنگاهها همین نوبیتکس است. یک صرافی رمزارز که حالا ۸ میلیون کاربر دارد.
10: کاهش جذابیت بانک و بورس: پیش از اینکه رمزارزها بیاید شما سرمایه راکد خود را یا در بانک میگذاشتید یا اینکه به بازار سرمایه میبردید (یا حتی با آن دلار و طلا میخریدید) ولی حالا با نرخ سود کمتر از تورم بانکها و وضعیت بازار بورس و البته خطراتی که خرید طلا و ارز هم از نظر سرقت و هم از مالیاتی دارد؛ بازار رمزارز به یک بازار جذاب تبدیل شده است. البته جذابیت بازار رمزارز در ایران به جز عدم جذابیت بازارهای دیگر به احتمال سودآوری کلان در بازار رمزارز در مدت کوتاه و نیز دور زدن تحریم برای خریدهای بینالمللی و البته کند بودن دولت در تنظیمگری این حوزه نیز مرتبط است.
همچنین عوامل دیگری مثل امکان خرید و فروش سریع و آسان، نبود صف فروش طولانی و عدم حضور دولت و دستکاری بازار هم به عنوان عوامل دیگر اقبال به بازار رمزارز بیان شده است. حدس زده شده که در حال حاضر ۱۲ میلیون نفر در ایران کار ترید یا تجارت رمرارز انجام میدهند. با در نظر داشتن این آمار و با توجه به جمیعت، ایران سومین کشور در جهان از نظر میزان تریدرهای رمزارز است.
راهحل چیست؟
خب حاکمیت برای حل این مسائل چه کرده و میخواهد چه کند؟
برخی از امور که چارهای داشته، مورد تصمیمگیری قرار گرفته است. مثلا شرکت برق از نزدیک مصرف برق خانگی را کنترل میکند و اگر حس کرد خانهای خیلی مصرف بالایی دارد برای چک کردن اینکه آیا در آنجا ماینر وجود دارد یا نه، بازرس میفرستد. پلیس هم به این موضوع ورود کرده است. به مردم گفتهاند اگر کسی ماینر داشت و معرفیاش کردید جایزه خواهید گرفت و دست آخر اینکه آییننامه درست کردند که اگر کسی میخواهد ماینر داشته باشد پول برق بیشتری بدهد و به صورت قانونی این کار را بکند. از سوی دیگر استفاده از رمزارز برای مبادلات داخل کشور ممنوع شده است. ولی بدون تعارف باید گفت که این ممنوعیت فقط در سطح حرف است و نمیشود برای مقابله با آن کاری کرد.
یک فکر بکر!
برای همین ایدهای به برخی ذهنها رسیده است. این برخی چه کسانی هستند؟ بانک مرکزی که میخواهد انحصار خود را حفظ کند، بورس و بانکها که از بازار رمزارز متضرر هستند، افراد با دغدغه امنیت کشور که فضای فعلی رمزارز را یک تهدید میبینند و نه یک فرصت و شاید برخی رقبای بزرگان بازار رمزارز در ایران.
ایدهپردازان آن ایده میدانند که ایران تحریم است و امکان استفاده از برخی صرافیهای خارجی برای ایرانیان وجود ندارد و ریسک فریز شدن رمزارز بالاست. (صرافی رمزارز جایی است مثل بازار بورس که شما در آن از دیگران رمزارز میخرید یا به آنها میفروشید.) خب در این شرایط که ایرانیان به راحتی نمیتوانند از صرافیهای خارجی استفاده کنند و کاربران اغلب وابسته به صرافیهای داخلی هستند؛ اگر بتوانیم روی صرافیهای داخلی کنترل یا حتی مدیریت داشته باشیم بخش بزرگی از مشکل حل شده است.
یعنی هم میشود فهمید که چه کسی چقدر رمزارز دارد، هم میشود فهمید که چه کسی برای کدام کیف پول (و نه اینکه برای چه کسی) چقدر پول فرستاده و ... از سوی دیگر ممکن است در برخی مقاطع خاص هم بتوان روی قیمتهای برخی رمزارزها مثل تتر که معادل یک دلار است کنترل ایجاد کرد و البته مانع از آن شد که هر رمزارزی به اصطلاح در این صرافیها لیست شود یا قابل خرید و فروش و به این ترتیب در مقابل موجهایی مانند همستر ایستاد.
به این ترتیب از اواخر خرداد و در حالی که مملکت درگیر انتخابات بود، یک گزارش مفصل علیه صرافی نوبیتکس در خبرگزاری ایرنا منتشر شد و هفته پیش هم گزارش دوم در خبرگزاری رسمی کشور منتشر شد و پس از آن این شایعه منتشر شد که کیف پول این صرافی لو رفته و حالا دیگر همه پولهای این صرافی چون مرتبط با ایران است بلوکه خواهد شد و در کمال تعجب و در یک اقدام عجیب، حتی برخی رسانهها مردم را تشویق به خروج پول خود از این صرافی کردند. این در حالی است که شیوع ویروسی این موضوع در میان ۸ میلیون کاربر این صرافی میتوانست یک بحران امنیتی برای کشور ایجاد کند. چیزی شبیه ماجرای موسسات مالی و اعتباری.
چه خواهد شد؟
کارشناسان البته معتقدند که ریسک فشار به صرافیهای داخلی به جز مسئله تنشهای اجتماعی این است که ممکن است پولها به صرافیهای خارجی که ریسک تحریم کمتری دارند یا دکسها یعنی صرافیهای غیرمتمرکز منتقل شود و در شرایطی که در حال حاضر بالاخره پول در ایران است؛ در آن صورت به خارج از کشور منتقل شود. از این روست که صاحبان آن ایده هم به شکل انقلابی و یکباره عمل نمیکنند و احتمالا در کوتاهمدت شاهد تغییری اساسی در وضعیت رمزارز در کشور نخواهیم بود نشان به این نشان که دیروز گفته شده قرار است سندی کلان برای رمزارزها نوشته شود که یعنی آغاز راهی بلند در فضای بوروکراتیک و حاکمیتی ایران.
ولی راستش را بخواهید؛ با خیزی که حاکمیت برداشته در بلندمدت، قطعا اتمسفر رمزارز ایران تغییر خواهد کرد. به نفع کاربران یا به ضرر آنها؟ به نفع سیستم اقتصادی ایران یا به ضرر آنها؟ سرنوشت رمزارز در ایران بیش از هرچیز به سرنوشت برخورد حاکمیت با صرافیهای داخلی رقم خورده است. اگر صرافیهای داخلی کنترل حاکمیت را بپذیرند، احتمالا در آینده بلندمدت حتی مبادلات مالی با رمزارز در ایران هم پذیرش شود ولی اگر اینگونه نباشد و مقاومت کنند؛ آن وقت آینده رمزارزها در ایران تیره و تار است.