کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۶۲۰۵۵
تاریخ خبر:

دست به قیمت بنزین نزن‌! این موضوع چرا برای ما ‌حیاتی است؟

دست به قیمت بنزین نزن‌! این موضوع چرا برای ما ‌حیاتی است؟

پنج دلیل در پاسخ به این سوال قدیمی که ‌چرا ایرانی‌ها و اقتصاد ایران تا این اندازه روی نوسانات قیمت بنزین حساس هستند؟

هفت صبح| حتما یادمان نمی‌رود که افزایش ناگهانی قیمت بنزین در سال ۹۸ چه قیامتی به راه انداخت و آتشی را روشن کرد که هنوز هم کاملا خاموش نشده است. حالا هم می‌بینیم که «افزایش قیمت بنزین» موضوعی است که نامزدهای انتخابات سعی می‌کنند با استفاده از آن، رای‌دهنده‌ها را از نامزد رقیب بترسانند.

 

این تهدید آن‌قدر جدی و ترسناک به نظر می‌رسد که مشاور اقتصادی نامزد مقابل را به توضیح وا می‌دارد و خودش هم در شبکه ایکس به وضوح اعلام می‌کند که برنامه‌ای برای افزایش قیمت بنزین ندارد. در حالی‌که، وقتی به کشورهای دیگر مثلا همین ترکیه، بغل گوشمان نگاه می‌کنیم، می‌بینیم بنزین هم تا اندازه زیادی مانند هر کالای دیگری تحت‌تاثیر تورم قرار می‌گیرد و قیمتش نوسان پیدا می‌کند. تا جایی‌که، فقط در سال ۲۰۲۱، از کمتر از ۸لیر به بیش از ۱۱لیر رسید و این روند در ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ هم آن‌قدر ادامه پیدا کرد که پیش‌بینی رسیدن قیمت آن تا ۶۰لیر هم شنیده می‌شد. اما چرا این موضوع این‌قدر برای ما ایرانی‌ها حیاتی است؟

 

چرا افکار عمومی تا این اندازه به قیمت بنزین حساس است که تمام دولت‌ها حاضرند در معرض خطر کسری بودجه قرار بگیرند اما تن به احتمال یک آشوب همه‌جانبه در پی افزایش قیمت بنزین ندهند؟ پاسخ این سوال اصلا سر راست نیست اما می‌توان به چند دلیل مختلف پرداخت.

 

یک: بنزین و انتظارات تورمی

اقتصاد ایران به‌ویژه در حوزه قیمت‌ها، یکی از اقتصاد‌های کاملا بی‌ثبات است. در چنین اقتصادی ناخودآگاه تمام مردم به دنبال نشانه‌هایی برای افزایشی‌شدن قیمت‌ها هستند و به هر نشانه‌ای بسیار حساس می‌شوند. در این وضعیت برخی از کالاها، حکم نشانگر یا دماسنج تورمی پیدا می‌کنند. یکی از اصلی‌ترین کالاها، دلار است و البته یکی از مهم‌ترین آن‌ها، بنزین.  افزایش قیمت بنزین جدا از اینکه واقعا چه تاثیری روی قیمت تمام شده بقیه کالاها می‌گذارد، یک سیگنال قوی تورمی به افکار عمومی می‌دهد. 

 

آن‌قدر قوی که حتی یک افزایش اندک در قیمت بنزین می‌تواند پیش‌بینی یک موج تورمی عظیم ایجاد کند و در اقتصادی که با تورم رسمی نزدیک به ۸۰درصدی دست‌وپنجه نرم می‌کند، چه چیزی ویرانگرتر از یک موج تورمی بزرگ دیگر؟ بنابراین طبیعی به نظر می‌رسد که مردم روی قیمت بنزین بیش از آنچه واقعا باید حساس باشند، حساس‌اند. اما آیا همه چیز را می‌توان به تصورات و انتظارات مردم نسبت داد؟

 

دو: سهم بنزین از قیمت تمام‌شده کالاها

قیمت تمام‌شده کالاها در کشورهای مختلف متاثر از عوامل بسیار زیادی است که یکی از مهم‌ترین آن‌ها، حمل‌ونقل است. مخصوصا در کشوری مانند ایران که کشور پهناوری محسوب می‌شود.  آن هم با حمل‌ونقل ریلی خیلی‌ناقص و غیرکافی. پس اصلی‌ترین راه رساندن مواد خوراکی و غیر خوراکی از نقطه‌ای به نقطه دیگر، بیش از هر چیز استفاده از ماشین‌های سنگین است که بنزین و گازوئیل می‌سوزانند.

 

بنابراین، افزایش قیمت بنزین می‌تواند به نسبت، تاثیر زیادی روی قیمت کالا داشته باشد، وقتی به دست مصرف‌کننده می‌رسد.  از قضا، چنین استدلالی می‌تواند به انتظارات تورمی هم دامن بزند؛ یعنی به تولیدکننده‌ها و توزیع‌کننده‌ها که سال‌ها به بهانه‌های مختلف با سرکوب قیمت محصولاتشان از سوی دولت مواجه بوده‌اند، دلیل خوبی برای افزایش قیمت بدهد و مصرف‌کننده هم چنین انتظاری دارد؛ پس بیش از همه از دولت که باعث و بانی این افزایش بوده، عصبانی می‌شوند. 

 

در این بین اقتصاددان‌هایی هم هستند که ماشین حساب برمی‌دارند و می‌گویند که با توجه به انواع مشکلاتی که بر سر راه واردات و تولید وجود دارد، اتفاقا سهم حامل‌های انرژی از جمله گازوئیل و بنزین در قیمت تمام‌شده کالاها در ایران چندان زیاد نیست؛ مثلا موسی غنی‌نژاد می‌گوید که با افزایش 2برابری قیمت سوخت، قیمت کالاها به شکل عمومی فقط حدود 5/5درصد افزایش پیدا می‌کند. 

 

او یک قلم کالای اساسی یعنی شیر را که هم فاسدشدنی است و هم کالای پایه تمام تولیدات لبنی محسوب می‌شود، مثال می‌زند و می‌گوید: «کمتر از ۴درصد از قیمت تمام‌شده شیر را هزینه سوخت برای حمل‌ونقل و توزیع تشکیل می‌دهد» اما خود تولیدکننده‌ها چیز دیگری می‌گویند؛ اگرچه حتی رقمی که آنها پیش می‌کشند هم با توجه به تورم در ایران چندان وحشتناک نیست و دبیرانجمن صنفی تولیدکنندگان فرآورده‌های لبنی این سهم را بین ۲۰ تا ۲۵درصد می‌داند.  البته خیلی طبیعی است که افکار عمومی در ایران چنان از تورم روز به روز قیمت‌ها ضربه خورده باشند که حتی همین مقدار هم برای آنها غیرقابل‌قبول باشد.

 

سه: مسئله تاکسی های اینترنتی 

حتما یادتان هست که یکی از اصلی‌ترین پایه‌های اعتراض به افزایش قیمت بنزین که به سرعت فراگیر شد، راننده‌های تاکسی‌های اینترنتی و حتی تاکسی‌ها و راننده‌های بین شهری بودند. آنها کسانی بودند که به سرعت با شنیدن خبر برافروخته شدند؛ گروه‌های تلگرامی‌شان پر شد از صدای وحشت و اعتراض. این واکنش تند را بگذارید کنار جمعیت بسیار بزرگ راننده‌های خدماتی در ایران تا بفهمید خشم آنها چه نیروی عظیمی ایجاد می‌کند. ضمن اینکه افزایش هزینه‌های آن‌ها، چطور به شکل زنجیره‌وار به قیمت تمام کالاها از خوراکی‌ها گرفته تا حتی اجاره‌خانه سرایت می‌کند. 

 

برای اینکه به تاثیرگذاری کاهش درآمدها یا همان افزایش هزینه‌های این گروه پی ببرید کافی است بدانید که طبق برآوردها نزدیک به ۷میلیون راننده تاکسی اینترنتی داریم. این را اضافه کنید به نزدیک ۷۰۰هزار نفر راننده تاکسی‌های شهری و بین شهری تا ببینید نزدیک به 9 درصد از کل جمعیت ایران روی رانندگی، به عنوان درآمد، حساب کرده‌اند.اگر این رقم را ضربدر خانواده‌های این راننده ها کنیم به رقم و درصد ترسناک تری می رسیم.  نکته مهم اینکه حالا این گروه بزرگ می‌دانند که به احتمال زیاد، وعده‌هایی که درباره سهمیه بنزین به گوششان می‌خورد هم این گونه نیست که صد درصد رنگ عملی‌شدن به خودشان بگیرند. 

 

نکته مهم اینکه خیلی از این افراد در حاشیه شهرهای بزرگ زندگی می‌کنند و رفت‌وآمد برای خودشان هم هزینه‌ای ثابت محسوب می‌شود که می‌تواند روی درآمدشان تاثیر زیادی بگذارد، پس حساسیت آن‌ها، بر قیمت بنزین که حساسیتی کاملا منطقی هم به نظر می‌رسد، یک فاکتور خیلی مهم در نارضایتی گسترده و عمومی درباره قیمت بنزین محسوب می‌شود.

 

چهار: یا ماشین یا بنزین، آقای دولت انتخاب کن

موضوع دیگری که قیمت بنزین را برای ایرانی‌ها حساس می‌کند و یکی از نقاط تفاوت بزرگ آنها با شهروندان کشورهای دیگر در این زمینه محسوب می‌شود محدودیت‌های سنگین در مورد خودرو است. ایرانی‌ها در دور جدید محدودیت واردات بیشتر از شش سال است که از داشتن ماشین مدل جدید خارجی محروم شده اند.  همزمان به دلیل تحریم‌ها و افزایش نرخ دلار هم قیمت تمام شده خودرو به شدت بالا رفته و هم کیفیت خودروهای داخلی به شدت پایین آمده است. 

 

پس اساسا ماشین داشتن برای ایرانی‌ها چه از نظر خرید چه از نظر نگهداری و مصرف سوخت گران تمام می‌شود و آنها به خودشان حق می‌دهند که وقتی نمی‌توانند خودرو را قیمت منطقی بخرند و قطعات آن را با قیمت منطقی تهیه کنند و خودرویی با مصرف سوخت پایین داشته باشند دیگر زیر بار افزایش قیمت بنزین نروند.

 

در واقع حرف ایرانی‌ها خطاب به دولت این است که اگر قرار بر دولتی بودن است پس هم ماشین و هم بنزین باید دولتی باشند و اگر بنا بر آزاد بودن است هر دو باید آزاد شوند و نمی‌شود که دو طرفه بر مردم فشار آورد. ضمن اینکه ماجرا از این جهت هم برای راننده‌های تاکسی اینترنتی و غیر اینترنتی و بین شهری اهمیت پیدا می‌کند چرا که استهلاک و مصرف سوخت ماشینی که با آن کار می‌کنند آنقدر بالا هست که منطقی است اگر بخواهند دیگر قیمت بنزین به هزینه‌های آنها تحمیل نشود.

 

پنج: همین یک تفریح مانده

یکی دیگر از عوامل حساسیت ایرانی‌ها به قیمت بنزین را می‌توان در فقدان روش‌های متنوع سفر رفتن دانست. اگر در چند سال اخیر سراغ خرید بلیت قطار و هواپیما رفته باشید و به سیستم حمل و نقل درون شهری شهرهای توریستی هم توجه کرده باشید خواهید فهمید که چرا ایرانی‌ها ترجیح می‌دهند با ماشین شخصی سفر کنند و افزایش قیمت بنزین این تنها راه باقی مانده برای آنها را هم مسدود می‌کند. ضمن اینکه خیلی از مشاغل خدماتی وابسته به همین ماجرا هستند و اگر سفرها از این که هست هم کمتر بشود احتمالا چند میلیون نفر با کاهش جدی درآمد مواجه خواهند شد.

 

 

 

کدخبر: ۵۶۲۰۵۵
تاریخ خبر:
ارسال نظر