مسئله غامض «ذرت»
درباره یک محصول کشاورزی که در حال تبدیل به یک تهدید اقتصادی، سیاسی و شاید امنیتی است
هفت صبح| طی چند روز گذشته فیلمی منتشر شد از آقای کامبیز بازرگان، رئیس انجمن علوم خاک ایران که داشت در مورد ذرت صحبت میکرد. او در این فیلم حدود یک دقیقه و سی ثانیهای که وب سایت نود اقتصادی منتشر کرد میگوید:
«ما الان دوستان ۸ میلیون تن ذرت وارد میکنیم...۴ میلیارد دلار پول میدهیم. چند میلیارد دلار نفت میفروشیم؟ بیست...سی میلیارد دلار. جرینگی چهار میلیارد دلار میدیم برای ذرت که گوشت مرغ تولید کنیم. چرا ذرت تولید نمیکنیم؟ آب و خاک نداریم وگرنه بلدیم ذرت تولید کنیم. ما ۹ میلیون تن ذرت لازم داریم، یکمیلیون تن تولید میکنیم، ۸ تاشو وارد میکنیم. به همین سادگی. آب و خاکم نداریم تولید کنیم. جا نداریم ذرت تولید کنیم. گاوهایمان هم ذرت میخواد، مرغهامون هم ذرت میخواد. حالا هی فشار بیاریم به زمین وارداتمان بیشتر میشه. از اون ور ضرر میکنیم. دیگه خود دانید باید تصمیم ملی بگیریم.»
با هم این صحبتها را کمی واشکافی کنیم:
اگر ما ۸ میلیون تن ذرت به قیمت ۴ میلیارد دلار وارد کنیم؛ برای هر تن ذرت، ۵۰۰ دلار پول میدهیم. این قیمتی معقول است. در آمریکا قیمت ذرت در حال حاضر بسته به کیفیت بین ۲۱۰ تا ۶۸۰ دلار برای هر تن است.
ما ذرت را برای چه وارد میکنیم؟ خود آقای بازرگان گفت. عمدتا برای خوراک دام و طیور. آمارهای سال ۱۴۰۲ نشان میدهد در کشور ۵۱۹ هزار دامداری گاو و گوساله وجود داشته که این میزان ۵ میلیون و ۴۰۰ هزار دام داشتند. از سوی دیگر طبق آمار سال ۱۳۹۸ که کمی هم قدیمی حساب میشود وزن مرغهای پرورشیافته در کشور ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار تن بوده است. طبق گزارش سه سال پیش خبرآنلاین، هر گاو روزانه ۲۴ کیلوگرم ذرت میخواهد و ۹۰ درصد غذای مرغها هم ذرت و کنجاله سویا است.
چقدر تولید میکنیم؟ در کل کشور ۱۶۰ هزار هکتار زمین کشاورزی برای ذرت وجود دارد که به طور متوسط هر هکتار، هفت و نیم تن ذرت میدهد. یعنی تولید کل کشور حدود یک میلیون و ۲۰۰ هزار تن است.
چرا نمیتوانیم تولید کنیم؟ ذرت، محصولی آببر است. در یک پژوهش در ایران که با روشهای آبیاری قطرهای میزان مصرف آب را تا حد زیادی کاهش داده بودند، به ازای هر ۱۸ کیلو ذرت، یک متر مکعب آب استفاده شده است. این یعنی برای ۸ میلیون تن ذرتی که ما کمبود داریم باید در بهترین حالت ۴۴۵ میلیون متر مکعب آب داشته باشیم. این میزان دو برابر کل حجم مخزن سد امیرکبیر یا همان سد کرج است. تازه این بهترین حالت است که باید برای تغییر آبیاری مزرعه از حالت سنتی به حالت پیشرفته، خرج هم کرد.
وضعیت خطرناک است؟ میشود گفت بله. ما در سال ۲۰۰۲، یک میلیون و ۳۰۰ هزار تن ذرت وارد میکردیم. بیست سال بعد و در سال ۲۰۲۲، این میزان به ۷ میلیون و ۴۰۰ هزار تن رسیده است. یعنی بیش از ۵ برابر افزایش ظرف بیست سال. این در حالی است که در این مدت جمعیت کشور فقط ۱/۲ برابر شده است. بنابراین افزایش جمعیت دلیل افزایش مصرف ذرت نبوده است بلکه تغییر ذائقه غذایی و افزایش مصرف گوشت سفید و گوشت قرمز باعث شده که میزان تقاضا برای ذرت بالا برود و کار به جایی برسد که طبق تحقیقات برخی موسسات اقتصاد کشاورزی، به زودی ایران مجبور شود، بیش از ۱۰ میلیون تن ذرت وارد کشور کند.
خطرهای ژئوپلتیک: خطر این مسئله البته ابعاد دیگری هم دارد. از پنج کشوری که بیشترین میزان تولید ذرت در جهان را دارند؛ امکان خرید از یک کشور یعنی چین که وجود ندارد چرا که این کشور خود به شدت به ذرت وابسته است و خود واردکننده است. از چهار کشور باقی مانده هم رابطه سیاسی ایران با سه کشور آمریکا (بزرگترین تولیدکننده ذرت جهان)، آرژانتین و اوکراین هم رابطه سیاسی مطلوبی نیست و فقط میماند برزیل که آن هم سیاست متلاطمی دارد.
پس چاره چیست؟ دو راه بیشتر مقابل پای سیاستگذار ایرانی نیست. یا کاهش تولید گوشت سفید و قرمز در کشور و تامین نیازهای این چنینی از خارج از کشور و یا افزایش میزان بهرهوری و نیز سطح زیر کشت ذرت در کشور. طبق تحقیقات یک موسسه کشاورزی، بیشترین میزان بهرهوری در مزارع ذرت جهان در امارات به دست آمده که حدود ۲۸ و نیم تن در هر هکتار بوده است. اگر ما بتوانیم به چنین میزان بهرهوری برسیم حتی با درنظر داشتن سطح زیر کشت فعلی در کشور میتوانیم حدود چهار و نیم میلیون تن از ذرت مورد نیاز را خودمان تولید کنیم. در غیر اینصورت روزگار خوشی در انتظار مرغها، گاوها و حتی خودمان نخواهد بود.