صفرهای مبهم؛ از دبش تا خاوری
حقایق درباره اعداد و ارقام واقعی مطرح شده در پروندههای جنجالی فساد و اختلاس
روزنامه هفت صبح، فاطمه رجبی| در هفتههای اخیر اگر فقط یکبار سراغ شبکههای اجتماعی رفته باشید حتما اسم فساد چای دبش کنار عدد بزرگ ۳میلیارد و ۳۷۰میلیون دلار به گوشتان خورده است؛ عددی که ریالی آن میشود چیزی نزدیک به 140هزار میلیارد تومان.
این عدد آنقدر بزرگ است که خیلی از ما اصلا تصوری از آن نداریم. به همین دلیل هم خیلیها سعی کردند با معادلسازی این عدد توضیح بدهند که چه کارهایی با این پول میشد انجام شود اما موضوعی که خیلیها به آن توجه نمیکنند این است که آیا این رقم، رقم نهایی کلاهبرداری است که انجام شده؟
یعنی سودی که به مفسدان یا همان متخلفان رسیده همینقدر بوده یا کل رقم جابهجا شده یعنی کل رقم پرونده اینقدر بوده است؟ جواب دادن به این سوال از چند جهت اهمیت دارد؛ اول اینکه وقتی اعداد بزرگ را بدون حساب و کتاب استفاده میکنیم بزرگی عددها برایمان شکسته میشود و نسبت به فسادهای چند ده هزار میلیاردی کمحس میشویم.
ثانیا جا برای بعضی بهانهتراشیها از سوی مسئولان باز میشود که بگویند ماجرا آنقدرها هم بزرگ نبوده است. بنابراین شاید بهتر باشد با رقمهای واقعی که خودشان بهاندازه کافی بزرگ هستند و نیاز به اغراق ندارند آشنا شویم.
مثلا در مورد همین فقره چای دبش وقتی ریز میشویم میبینیم رقم ۳میلیارد و ۳۷۰میلیون دلار در واقع کل عددی دلاری است که از سال ۹۷ در معاملات چای دبش ردوبدل شده است اما اینطور که وزارت جهاد کشاورزی میگوید در ازای این رقم، از ریال پرداخت شده البته به نرخ ارز نیمایی.
وزارت جهاد کشاورزی در توضیحاتی که دیروز منتشر کرده آورده: «کلیه ارزهای دریافتی این شرکت و توابع آن در قالب ارز نیمایی بوده و مابهازای ریالی آن قبل از تخصیص ارز، از طرف شرکتهای مزبور بهصورت کامل پرداخت شده است.»
برای اینکه متوجه شویم رقم دقیق فساد چقدر بوده باید ببینیم هر بار که این شرکت توانسته از ارز نیمایی استفاده کند، تفاوت نرخ ارز آزاد و نیمایی چقدر بوده اما اگر گرانترین دلار نیمایی سال ۱۴۰۱ را مدنظر قرار بدهیم (دولت میگوید در سال جدید ارزی به این شرکت تعلق نگرفته) به عدد ۲۸هزار و ۵۰۰ تومان میرسیم که با دلار ۴۵هزار تومانی قله سال ۱۴۰۱ اختلافی ۲۶هزار و ۵۰۰ تومانی دارد و دقیقا همین اختلاف به شکل دست بالا رانتی است که چای دبش از آن استفاده کرده است.
بنابراین وقتی ما میخواهیم درباره رقم فساد حرف بزنیم باید این عدد را ضرب در ۳میلیارد و ۳۷۰میلیون دلار کنیم نه اینکه رقم دلار آزاد را مبنا قرار بدهیم که بسیار کمتر از ۱۴۰هزار میلیارد تومان و عددی نزدیک به ۸۹ هزار میلیارد تومان خواهد بود که اگرچه باز هم عدد بسیار بزرگی است اما به واقعیت نزدیکتر است.
مشابه این ماجرا یعنی استفاده از کل عدد یک پرونده بهجای مبلغ تخلف یا فساد را در موارد دیگری هم دیدهایم مثلا در پرونده معروف به «فساد ۹۲هزار میلیارد تومانی فولاد مبارکه» هم بخش بزرگی از پرونده در واقع به کل هزینههای جابهجا شده همراه با تخلف برمیگشت نه اصل فساد و رانت.
مثلا در پرونده دیده میشد که ۲۶هزار میلیارد از آن ۹۲هزار میلیاردی که در پرونده قید شده بود به قراردادهایی مربوط میشد که با ترک تشریفات انجام شدهاند و برخی تشریفات قانونی در انعقاد آن قراردادها لحاظ نشده بود و نمیتوان گفت که این وسط یک فساد ۲۶هزارمیلیاردی در زمینه قراردادهای فولاد مبارکه رخ داده است .
یا در بخش دیگری که از آن با عنوان فساد ۵۷هزار میلیاردی در مورد همین پرونده در رسانهها بازتاب پیدا کرده بود، میبینیم که مثلا بخشی از محصول بهجای اینکه به فلان بخش تولیدی فروخته شود به بخش تولیدی دیگری فروخته شده اما هزینه دریافتی از آن تفاوتی نداشته است.
یعنی تخلف صورت گرفته اما از بابت آن زیانی متوجه فولاد مبارکه نشده است. در نهایت میتوان گفت کل معاملات مورددار که در مواردی استخدام نیروهای بازنشسته شده شرکت را هم در بر میگیرد به عدد بزرگ ۹۲هزار میلیارد تومان میرسد و نه میزان رقم دقیق فسادی که از این بابت به بار آمده است.