کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۴۷۵۲۰
تاریخ خبر:
نگاهی به آمار خشونت و آزار زنان شاغل در ایران

آزارهای پنهان زنان در محیط کار

آزارهای پنهان زنان در محیط کار

گزارشی از خشونت، آزار، تبعیض مزدی و ساختارهای مردسالارانه‌ای که زنان شاغل را زیر فشار و ناامنی شغلی قرار می‌دهد

هفت صبح، مسیحا اقتداریان|  آزار، خشونت و تبعیض علیه زنان در محیط‌های کاری ایران سال‌هاست زیر پوست جامعه جریان دارد، اما اغلب در سکوت پنهان می‌ماند. زنانی که برای حفظ شغل، امنیت یا حتی آبرو، بار رفتارهای تحقیرآمیز و پیشنهادهای نامتعارف را تحمل می‌کنند. این گزارش روایت‌هایی واقعی از این تجربه‌هاست.

 

سمیه زنی 34 ساله است که با دو فرزند قد و نیم قد مجبور است در خانه‌های مردم کار کند چرا که به قول خودش حقوق کارگری شوهرش کفاف کرایه خانه کوچک آنها در میدان شوش را هم نمی‌دهد. وی که چند سالی را به عنوان کارگر در یک کارگاه خیاطی در همان محدوده محل زندگی‌اش کار کرده است، در مورد کار قبلی‌اش می‌گوید: « صاحب کارگاه دیوانه‌ا‌م کرده بود.

 

هر بار به بهانه‌ای صدایم می‌کرد تا مثلا برایش یک استکان چای ببرم. اما همین که وارد اتاقش می‌شدم شروع می‌کرد به زدن حرف‌های چرت و پرت. یکبار می‌گفت رژ لبت قشنگه، یک بار موهات… تازه مرتیکه زن و سه تا بچه داشت. اعصاب آدم را خرد می‌کرد. حتی یکبار اعتراض کردم و خیلی خونسرد گفت؛ اگر بخواهی حرف زیادی بزنی همه‌جا می‌گویم خودت پیشنهاد رابطه داده‌ای!»

 

 به دستمالی که در دست دارد مقداری مایع پاک کننده می‌زند و ادامه می‌دهد: «دیدم نمی‌شود اینطوری کار کنم. مخصوصا اینکه هر روز هم فشار کارهایش بیشتر می‌شد. این‌همه فشار برای ماهی 5/7 میلیون آن هم بدون بیمه؟! این بود که زدم بیرون. به توصیه یکی از دوستانم شروع کردم به کار کردن در خانه مردم. البته اینجا هم اکثرا با دوستم برای کار می‌رویم. چون می‌ترسم تنهایی بروم خانه مردم. ولی خب... چه می‌شود کرد؟ مثل اینکه هر جا بروی آسمان خدا همین رنگ است! برای من دیپلمه، با این سن و سال کار دیگری پیدا نمی‌شود. 

 

 نگاهی به آمار خشونت و آزار زنان شاغل در ایران

برای درک ابعاد آزار و خشونت علیه زنان در محیط‌های کاری، مرور داده‌های موجود می‌تواند تصویری روشن‌تر از وضعیت کنونی ارائه دهد. اگرچه آمار رسمی و ملی محدود است، مطالعات محلی و پژوهش‌های موردی نشان می‌دهند که بخش قابل توجهی از زنان شاغل با انواع خشونت و تهدید مواجه‌اند.

 

در یک تحقیق اختصاصی بر پرستاران تهران، ۷۱درصد  از شرکت‌کنندگان تجربه خشونت در محیط کار، چه روانی، کلامی یا فیزیکی را گزارش کردند. در همین مطالعه، ۱۹.۱درصد تجربه آزار کلامی و ۵.۵درصد تجربه آزار یا خشونت جنسی را اعلام کرده‌اند. گزارش‌های رسانه‌ای نشان می‌دهد که آزار کلامی، جنسی و تهدید در محیط‌های کاری پایتخت به‌عنوان یکی از مصادیق جدی خشونت علیه زنان مطرح است. 

 

مطالعه‌ای دیگر در میان پرستاران ایران نشان داد که خشونت محیط کار شامل انواع سوءرفتار کلامی، تهدید، بدرفتاری و در برخی موارد خشونت فیزیکی، مشکل شایع در این شغل است و بخش قابل توجهی از زنان شاغل با آن مواجه‌اند.همچنین در پژوهشی دیگر در مورد ۸۱۷ زن شاغل در بخش صنعتی شهر کاشان، بیش از نیمی از شرکت‌کنندگان (۵۲.۵درصد) حداقل یک نوع خشونت شامل آزار کلامی، تهدید یا رفتار تحقیرآمیز را تجربه کرده بودند. نرخ آزار جنسی در این مطالعه ۱۲درصد و خشونت فیزیکی ۱۱.۵درصد گزارش شده است.

 

البته اکثر داده‌ها محدود به مطالعات موردی هستند و نمی‌توان نتایج آن‌ها را به کل زنان شاغل ایران تعمیم داد. علاوه بر این، بسیاری از قربانیان به دلیل ترس از پیامدهای شغلی یا اجتماعی از ثبت شکایت خودداری می‌کنند، که باعث می‌شود آمار رسمی و جامع در دسترس نباشد.

 

   ریشه‌های آزار و تبعیض زنان در محیط‌های کاری ایران

همانطور که گفته شد چالش‌های مرتبط با آزار، خشونت و تبعیض علیه زنان در محیط‌های کاری سال‌هاست که مطرح است ولی مانند بسیاری دیگر از آسیب‌های اجتماعی کمتر به آن پرداخته شده یا شاید مانند برخی دیگر چالش‌ها مانند ایدز یا سقط جنین و خودکشی به تابوهایی بدل شده که «ترجیح داده می‌شود» کمتر به آنها پرداخته شود.

 

چالشی که بیشتر در شرکت‌ها و سازمان‌ها و کارگاه‌های خصوصی دیده می‌شود تا دولتی. به بیانی در سازمان‌های دولتی، موارد آشکار آزار جنسی، چه فیزیکی و چه کلامی، کمتر مشاهده می‌شود چرا که ساختارهای نظارتی تا حدی مانع بروز رفتارهایی آشکار در این زمینه می‌شوند. با این حال، این به معنای نبود مشکل نیست و تجربه محدود به محیط‌های دولتی نمی‌تواند به کل جامعه تعمیم داده شود.

 

فقدان قوانین کار متناسب با نقش‌های چندگانه زنان نیز یکی دیگر از مشکلات بنیادین در این زمینه محسوب می‌شود. در بسیاری از کشورهای جهان، زنان امکان بهره‌مندی از ساعات کار انعطاف‌پذیر، حمایت قانونی پس از زایمان، دورکاری و تخفیف‌های شغلی مرتبط با مسئولیت‌های خانوادگی را دارند، اما قوانین ایران عمدتاً بر اساس مدل کارمند مرد تمام‌وقت تدوین شده است. این مسئله باعث می‌شود زنان در ارزیابی‌های شغلی به دلیل انجام کار کمتر (به دلیل مسئولیت‌های خانوادگی) دچار افت کیفیت کاری شوند و زمینه برای تبعیض، محرومیت از ارتقاء، فشار روانی و گاه خشونت سازمانی فراهم شود.

 

 خشونت کاری علیه زنان، پدیده‌ای چند وجهی

در قانون کار مصوب 29 آبان 1369 جمهوری اسلامی ایران که مشتمل بر 12 فصل اشاره‌ای به موضوع خشونت در محل کار علیه کارگران زن نشده است. هر چند در فصل چهارم این قانون با عنوان «حفاظت فنی و بهداشتی کار» به التزام کارفرمایان برای در نظر گرفتن تدابیر و اقداماتی جهت حفاظت فنی و بهداشتی کارگران و محیط کار آن‌ها اشاره شده است اما اشاره‌ای به خشونت در محیط کار و نیز تعریف آن، انواع و اقسام آن و راه‌های جلوگیری از آن قید نشده است.

 

شکوفه کشوری، فعال حوزه حقوق زنان و آسیب‌شناس این حوزه، معتقد است که خشونت علیه زنان در محیط کار نه یک رفتار پراکنده، بلکه پدیده‌ای سیستماتیک، بین‌ساختاری و عمیقاً ریشه‌دار در فرهنگ سازمانی، سیاست‌گذاری شغلی و الگوهای قدرت جنسیت‌محور است. شکوفه کشوری، مدعی است که این نوع از خشونت‌ها هم ریشه در ساختارهای اجتماعی دارد و هم ناشی از باورها و رفتارهای آدم‌ها می‌شود در به دنبال ضعف نظام‌های حمایت حقوقی، نبود مکانیسم‌های پاسخ‌گویی و عادی‌سازی تبعیض به وجود می‌آید و تبعات گسترده‌ای بر امنیت شغلی، سلامت روانی، بهره‌وری سازمانی، عدالت حرفه‌ای و سرمایه اجتماعی برجای می‌گذارد.

 

وی با مروری بر تاریخچه خشونت‌ها علیه زنان در محیط‌های کارگری می‌گوید: وقتی نخستین قانون‌های حمایتی از زنان را با قانون حمایت از برده‌ها مقایسه می‌کنید به خوبی به مشترکات آن پی می‌برید چرا که هر دو دسته قوانین از انسان‌هایی حمایت می‌کرد که دارایی گروهی دیگر محسوب می‌شدند.

 

زنان نیز در عصر برده‌داری، مانند برده‌ها دارایی پدران و برادران و سپس همسران بودند. بعد از حضور زنان در محل‌های کار، در ساعت‌های کاری در اختیار مدیران و دارایی آنان به‌حساب می‌آمدند. تا دهه ۲۰ میلادی به زنان گفته می‌شد که اگر پیش‌آمدهای جنسی اجتناب‌ناپذیر و محتمل در محیط کار را نمی‌توانند قلبا بپذیرند، یا باید با آن کنار بیایند یا از کارشان استعفا دهند. 

 

شکوفه کشوری با ذکر اینکه در عالم واقع، بسیاری از زنان به خاطر مشکلات مالی مجبور به تن دادن به خواست‌های نامعقول کارفرمایان هستند می‌افزاید: امروز خشونت علیه زنان در محیط کار، صرفاً مجموعه‌ای از بدرفتاری‌ها نیست؛ بلکه نمود یک گفتمان مسلط مردسالار است  که می‌توان آن را در لایه‌ها و سطوح و نوع مختلف بررسی کرد. لایه‌های خشونتی که از زمان استخدام زنان آغاز می‌شود و ادامه پیدا می‌کند.

 

وی از خشونت ساختاری، به عنوان اولین دسته از این نوع خشونت‌ها نام برده و می‌گوید: این نوع از خشونت طیف وسیعی را شامل می‌شود از تبعیض در استخدام، نابرابری در دستمزد و محدودیت فرصت‌های ارتقای شغلی گرفته تا کنایه، بی‌اعتنایی، تحقیر حرفه‌ای و... است. در واقع این لایه‌ها در کنار یکدیگر، «معماری خشونت» را در سازمان شکل می‌دهند؛ معماری‌ای که بدون اصلاح آن، رفتارهای فردی نیز درمان نخواهد شد.

 

وی با ذکر اینکه بخش عمده‌ای از خشونت شغلی علیه زنان از باورهای سنتی، سوگیری جنسیتی ناخودآگاه و کلیشه‌های تاریخی ناشی می‌شود می‌افزاید: به زبان ساده وقتی کارفرمایان به زن به عنوان نیروی کار «مکمل» مردان نگاه می‌کنند، یا وقتیکه نگاه ابزارگونه به حضور زنان در سلسله‌مراتب شغلی وجود دارد یا زمانیکه ملاک سنجش کیفیت کار زنان، جنسیت است و نه شایستگی، مسلم است که باید منتظر مشاهده ادامه روند خشونت و رفتارهای غیرمتعارف علیه آنها در محیط‌های کاری باشیم.

 

   ابزاری به نام «قدرت» مردانه

این فعال حقوق زنان از توزیع نامتوازن «قدرت» در محیط‌های کاری نیز به عنوان یکی دیگر از عوامل بروز پدیده یاد شده؛ نام برده و می‌گوید: در بسیاری از سازمان‌ها، ساختار قدرت به شکل هرمی، مردمحور و غیرپاسخ‌گو تعریف شده است. این وضعیت باعث می‌شود تا همچنان شاهد بروز انواع خشونت‌های جنسی و قلدری شغلی تحت عنوان «دستور اداری» یا «انتظار سازمان» باشیم و در عین حال، باز هم زنان بسیاری در برابر تهدیدهای پنهان و آشکار، احساس بی‌پناهی کنند و اگر هم بخواهند این موارد را گزارش دهند، برایشان گران تمام شود و آنها نیز به خاطر حفظ آبرو و در عین حال به دلیل نیازهای مالی سکوت می‌کنند! در واقع در چنین شرایطی قدرت سلسله‌مراتبی تبدیل به ابزار خشونت جنسیتی می‌شود و زنان در موقعیت آسیب‌پذیر قرار می‌گیرند. حتی شرایط به گونه‌ای است که بسیاری از زنان مطلقه هراس دارند که اعلام کنند از همسرشان جدا شده‌اند.  

 

کشوری با بیان اینکه فضای کاری خصوصی تفاوت چشمگیری با بخش دولتی دارد تصریح می‌کند: در بخش‌های خصوصی نظارت‌های ساختاری کمتر است و کارفرما یا مدیر می‌تواند قدرت خود را بدون محدودیت اعمال کند و حتی به آزارهای جنسی در قالب‌هایی که گفته شد منتهی شود.


از چالش‌های اقتصادی تا نگاه کارفرمایان

عبدالله دولت‌آبادی، پژوهشگر مسائل اجتماعی و جامعه‌شناسی در گفت‌وگو با «هفت صبح» درباره وضعیت زنان در بازار کار ایران می‌گوید: معمولا بانوان شاغل را می‌توان به دو دسته اصلی تقسیم کرد. بخش اول دخترانی هستند که پس از پایان تحصیلات، یعنی بین  ۲۴ تا ۲۸ سالگی، اگر ازدواج نکنند، نیاز به اشتغال در آنان افزایش و می‌خواهند به هر طریقی وارد بازار کار شوند. گروه دیگر، بانوان مطلقه یا بیوه‌ای هستند که غالباً سرپرست یک یا دو کودک خردسال‌اند و ناگزیر باید وارد بازار کار شوند. با این حال حقیقت این است که ورود زنان به بازار کار با خلأ جدی همراه است.

 

این پژوهشگر مسائل اجتماعی ادامه داد: این جوانان بی‌تجربه یا زنان سرپرست خانوار به یکباره وارد فضایی می‌شوند که رفتارهای حریصانه و زیاده‌خواهانه برخی کارفرمایان، به‌ویژه تازه به دوران رسیده‌ها، رایج است؛ افرادی که جهان را با منطق ارباب‌ رعیتی می‌بینند و اشتغال بانوان را نوعی وابستگی تلقی می‌کنند. در میان فرزندان کارفرمایان نیز که دغدغه شغلی ندارند، این نگاه تحقیرآمیز نسبت به زنان شاغل مشهودتر است.

 

او در پایان خاطرنشان کرد: در چنین فضایی، بانوانی که برای استقلال اقتصادی تلاش می‌کنند، ناچارند با رفتارهای آزاردهنده مواجه شوند و برخی مجبورند برخلاف میل درونی خود فشارها و توقعات نابه‌جا را تحمل کنند. حتی زنان متأهل نیز ممکن است در دام این مناسبات ناسالم گرفتار شوند و این یکی از بزرگ‌ترین آسیب‌های جامعه شهری امروز ایران است. تا زمانی که سازوکاری شفاف و مستقل برای گزارش آزار وجود نداشته باشد و شاهدان قربانی را تنها نگذارند، نمی‌توان انتظار داشت وضعیت اشتغال زنان به استانداردهای منطقه‌ای نزدیک شود. مسئله، حضور زنان نیست؛ مسئله امنیت این حضور است.

 

آخرین تحولاتاجتماعیرا اینجا بخوانید.
کدخبر: ۶۴۷۵۲۰
تاریخ خبر:
ارسال نظر