مرز باریک اطلاع و اغوا | مراقب فورواردهای خبر باشیم
راستیآزمایی خبر باید در همه سطوح فردی، سازمانی و ساختاری نهادینه شود تا چرخه دروغ بشکند
هفت صبح،مینا هرمزی| یک روز صبح، مردم ایران طبق معمول گوشیهای خود را برداشته تا ببینند چه خبر است. در تلگرام، اینستا و توئیتر یک پیغام پخش شده است که «قراره بنزین گرون بشه!» همه با عجله این خبر را برای بقیه فوروارد میکنند. یکی به دوست خود، یکی به گروه فامیلی، یکی هم استوری میکند. چند ساعت بعد، صف پمپ بنزینها شلوغ میشود، همه نگران و عصبی میشوند. بعد آخر شب معلوم میشود خبر دروغ بوده است. این همان قدرت فیکنیوزها است. همانهایی که یک خبر جعلی را تولید و مثل ویروس پخش میکنند.
اخبار جعلی اطلاعات نادرست یا گمراه کنندهای است که به عنوان خبر منتشر میشود و میتواند روی افکار عمومی تاثیر بگذارد؛ این نوع اطلاعات بیشتر در زمان بحران تولید و منتشر میشود. بخشی از اخباری که روزانه در شبکههای اجتماعی منتشر میشوند، خبرهای جعلی هستند و گسترش این دست از اخبار در رسانههای اجتماعی به یک نگرانی جدی در سطح جهان تبدیل شدهاند.
با گسترش شبکههای اجتماعی و پیامرسانها، انتشار خبر بدون تایید منبع رسمی به امری عادی بدل شده است. مسائلی همچون نوسانات اقتصادی، حوادث طبیعی یا اعتراضات اجتماعی، بارها بستر گسترش شایعات و اطلاعات نادرست بودهاند.
اما چرا حالا فیک نیوز زیاد شده است؟ چرا جامعه تا این اندازه در برابر اخبار جعلی آسیبپذیر شده است؟ چرا شایعه با سرعت نور حرکت میکند و حقیقت در پیچوخم تردیدها جا میماند؟ چرا یک تیتر ساختگی یا ویدئوی برشخورده میتواند حیثیت افراد را بر باد دهد؟ با انبوهی از روایتهای ضد و نقیض چه باید کرد و چگونه آنها را از هم تشخیص داد؟
سوالاتی که کارشناسان حاضر در نشست تخصصی با عنوان «اخبار جعلی؛ تغییر مرز حقیقت» به نقد و تحلیل و پاسخگویی به آنها پرداختند. در این جلسه که با حضور کامبیز نوروزی(حقوقدان)، عمادالدین باقی (پژوهشگر حقوق بشر) و افشین امیرشاهی(روزنامه نگار) در دفتر توسعه آموزش رسانه برگزار شد، کارشناسان، ضمن بررسی دلایل شکلگیری و انتشار اخبار جعلی در جامعه و دلایل استقبال شهروندان از آنها، با توجه به تجارب خود، به بیان راهکارهایی برای مواجهه با اینگونه اخبار پرداختند.
شکلگیری فیک نیوزها در بستر نظام سیاسی و حاکمیتی
کامبیز نوروزی، حقوقدان بهعنوان نخستین سخنران این جلسه با بیان اینکه واژه فیک نیوز واژهای است که در سالهای اخیر و بهتبع توسعه محیط وب و افزایش انواع پلتفرمها و جمعیت کاربران رایج شده گفت: فیک نیوز یک پدیده جهانی است اما احتمالا در ایران خیلی بیشتر رواج دارد. دلیل بالابودن احتمالی تعداد فیک نیوزها را میتوان در نبود فضای آزاد رسانهای جستجو کرد. وقتی کاربر نتواند خبر صحیح و درست را در رسانه پیدا کند به ناچار به سمت منابع نامعتبر میرود، در واقع سیاستهای نظام سیاسی این مشکلات را ایجاد کرده است. بحران اقتصادی، عدم امنیت سیاسی و انواع فشارهای امنیتی کاری کرده که مطبوعات دیگر قادر نیستند کالای مورد نیاز مخاطبین خود را فراهم کنند و مرجع اصلی خبر باشند. در نهایت ناگزیر به پلتفرمها مراجعه میکنند که در این میان بسیاری فیک نیوز یا باج نیوز هم از این بازار ناقص سوءاستفاده میکنند.
نوروزی با اشاره به اینکه در ایران، دولتها همواره از رسانههای نو واهمه داشتهاند، ادامه داد: از اوایل دهه ۷۰ فیلترینگ آغاز شد، اما هرگز اثرگذار نبوده است. امروز بین ۴۰ تا ۵۰ میلیون کاربر تلگرام، حدود ۳۰ میلیون کاربر اینستاگرام و نزدیک به ۳ میلیون کاربر توییتر در ایران وجود دارند که همگی با فیلترشکن از این پلتفرمها استفاده میکنند. دولت این تناقض را چگونه میخواهد پاسخ دهد؟ با این حال متاسفانه چنین القا میشود که برای مقابله با فیکنیوز قوانین کافی وجود ندارد. در حالیکه در قانون مجازات اسلامی و قانون جرایم رایانهای مواد لازم برای مقابله با انتشار اخبار نادرست پیشبینی شده است که میتوان با فیک نیوزها مقابله کرد.
نوروزی تصریح کرد: بنابراین راهکار واقعی مقابله با اخبار جعلی، شفافیت و آزادی رسانهها است. دولت باید به نهادهای صنفی مانند انجمن صنفی روزنامهنگاران اعتماد کرده و امکانات لازم را در اختیار آنها قرار دهد. مسئله اصلی، حراست از رویه پنهانکاری نظام سیاسی است. اگر همان آزادیهایی که در کشورهای دموکراتیک به شهروندان و رسانهها داده میشود در ایران نیز فراهم شود، آنگاه میتوان بهطور موثر با اخبار جعلی مقابله کرد.
مراقب فورواردهای خبر باشیم
در ادامه عمادالدین باقی با بیان اینکه بحث اصلی، تعامل بین رسانه و مخاطب است و رسانه بقایش در شمار مخاطب است، گفت: رسانه برای اینکه تاثیر بر مخاطب خود داشته باشد متوسل به روشهایی میشود که در افکار عمومی ایجاد انحراف میکند. اخبار جعلی بیشتر در رسانههای حکومتی، برونمرزی و انفرادی منتشر میشود. البته جنگ روانی با انتشار اخبار جعلی در نهایت به ضرر خود نظام تمام میشود که در صدا و سیما باید این موضوع رعایت شود. در واقع جعل خبر معضلی تاریخی است و روایتهای تاریخی را نیز با معضل بزرگی مواجه کرده است.
باقی در ادامه افزود: رسانههای مستقل و مدنی، رسانههای حکومتی و دولتی، رسانههای برونمرزی و اپوزیسیون، و رسانههای سلولی و انفرادی چهار دسته اصلی رسانه است. در این بین رسانههای مجاز و قانونی ضعیفتر از آن هستند که بخواهند خبر جعلی تولید کنند. این رسانهها نیز زیر ذرهبین هستند و هر لحظه ممکن است بهدلیل یک خبر دچار مشکل شوند و موجودیتشان به خطر بیفتد.
این پژوهشگر حقوق بشر خاطر نشان ساخت: رسانههای دولتی و حکومتی مانند صدا و سیما از نوعی مصونیت برخوردارند و معمولا تجربه نشان داده که به هیچ نهادی نیز پاسخگو نیستند. این را از روی تجربه شخصی خودم میگویم، سال پیش در اخبار ۲۰:۳۰، خبری کذب و ناجوانمردانه در مورد شخص من اعلام کردند، پیگیری کردیم، قول رسیدگی دادند اما حتی توضیح یا تکذیب نزدند. حتی برخی از افراد به دلیل خبر کذب از صدا و سیما شکایت هم کردند و منع تعقیب خورد. بنابراین شکایت هم به جایی نمیرسد.
وی اظهار داشت: از طرفی ما با رسانههای برون مرزی هم مواجه هستیم که بسیار پرمخاطب هستند و اساسا فلسفه وجودیشان جنگ روانی است. رسانههای انفرادی هم هستند که به هیچ جایی پاسخگو نیستند و حرفهای هم نیستند که بدترین نوع رسانه است. بدترین اتفاق زمانی رخ میدهد که رسانههای برونمرزی با رسانههای انفرادی پیوند میخورند. آنها این اخبار را پوشش میدهند و در شبکههای اجتماعی بازتاب میدهند، همین امر باعث میشود مشکل، بزرگتر و خطرناکتر شود. بنابراین باید خیلی مراقب فورواردهای خبر بود.
عماالدین باقی مهندسی خبر را پیچیدهتر از جعل ساده یک خبر دانست و افزود: یکی از فجایع دنیای مجازی مهندسی خبر است. جعل خبر، فقط ساختن چیزی است که وجود ندارد؛ اما نوع پیچیدهتر آن، مهندسی خبر است که در همه رسانهها دیده میشود. مثل خبرهای سودان که رسانههای انگلیسی زبان به آن نمیپردازند یعنی جایی که رسانههای غربی به کشتار توجهی نکردند. چرا؟ چون به منافع مستقیم آنها مرتبط است.
سوء استفاده فیک نیوزها از فقدان اخلاق حرفهای
اما افشین امیرشاهی بهعنوان سومین سخنران این جلسه معتقد است که اصولا موضوعهای مرتبط با روزنامهنگاری، بسیار پیچیده و حساس هستند. به گفته وی وقتی به دستورالعملهای روزنامهنگاری مراجعه میکنیم، میبینیم که در عمل گاهی نمیتوانیم همه آنها را به طور کامل اجرا کنیم. مثل بیطرفی و انصاف، دقت و صحت اطلاعات، شفافیت در منبع، احترام بهحریم خصوصی، پرهیز از تیترسازی فریبنده، رازداری و حفاظت از منابع و...
سردبیر روزنامه هفتصبح با ذکر اینکه چند سالی است که راستیآزمایی (فکت چکینگ) در اخبار و اطلاعات به فعالیتهای روزنامهنگاران، فعالان رسانهای، بنگاههای خبری و روابط عمومیها اضافه شده، گفت: این ابزار به خبرنگاران و روزنامهنگاران کمک میکنند تا ضمن بررسی ادعاهای مطرح شده و درستی سنجی محتوا از گمراه شدن مخاطبان جلوگیری کنند.
اما چرا فیکنیوزها و فقدان اخلاق حرفهای یکی از خطرناکترین پدیدههای عصر ما هستند؟ سوالی که امیرشاهی در پاسخ به آن گفت: اصولا خبر جعلی مثل دود سیگار در اتاق دربسته است و همه را درگیر میکند، حتی کسانی که سیگاری نیستند هم تحت تاثیر آن قرار میگیرند. به عنوان نمونه یک نفر که فالوئر زیاد یا یک سایت و کانال تلگرامی خاص دارد مثلا یک خبر مینویسد که یک شرکت اقتصادی ورشکسته شده است یا ناترازی فلان بانک روی آینده قیمت ارز تاثیر دارد و مواردی از این دست و درنتیجه میبینیم فردای همان روز بسیاری از مردم به صرافیها میروند که دلار بخرند یا بفروشند. خب این قدرت فیک نیوز است. این بدان معناست که برخی از شهروندان خودشان رسانه شدهاند و تاثیرگذار هستند.
نقش بیاخلاقی و بیسوادی رسانهای در دامن زدن به اخبار جعلی
وی معتقد است که فیکنیوزها هم محصول بیاخلاقی هستند و هم محصول بیسوادی رسانهای. سردبیر روزنامه هفتصبح با انتقاد از اینکه رسانههای ما گاهی چنان از سرعت مست شدهاند که فراموش کردهاند کارشان «درست گفتن» است، نه «اول گفتن»؛گفت: من همیشه به همکارانم درباره برخی از خبرها گفتهام که مسابقه نداریم، اگر خبرهایی خیلی خاص و عجیب با ظاهر مهم منتشر شد، ما لازم نیست اول باشیم، باید مطمئن باشیم که خبرمان درست است. مثل داستان پینگ پنگ بازی کردن خاتمی که گفتند هوش مصنوعی است. در این مورد ما با اینکه از اصالت آن فیلم اطمینان داشتیم اما با توجه به شایعاتی که در مورد ماهیت آن وجود داشت با یکی از نزدیکان او تماس گرفتیم و بعد از تایید ایشان، تازه کلیپ را منتشر کردیم.
او با اشاره به این که برخی از خبرنگاران و برخی از رسانهها دنبال لایک و انتشار اول هستند، گفت: اینجا مسئله حقیقت ممکن است فدا شود. یعنی گذشتن از مرز حرفهای کارمان. گاهی برخی از فیکنیوزها بیرون نمیآید، از همینجا، از خود ما شروع میشود.
به اعتقاد وی چالش بعدی در مورد اصالت خبر، بررسی آن از زاویه اخلاقی است. امیرشاهی در این زمینه با ذکر اینکه اخلاق در رسانه، مثل روغن در موتور است که تا وقتی هست، دیده نمیشود، اما وقتی تمام شود، صدایش در میآید، گفت: معتقدم که مشکل امروز این نیست که دروغ زیاد شده. مشکل این است که دروغ، لباس حقیقت پوشیده. خبرنگاری که میخواهد بماند، باید بین دیدهشدن و درستماندن یکی را انتخاب کند.اخلاق رسانهای یعنی جرئت گفتن «نمیدانم» وقتی مطمئن نیستی. سکوت کردن وقتی هنوز مدرکی در دست نداری. ترجیح بدهی ده دقیقه دیرتر بنویسی، اما درست بنویسی.
شکست اعتماد عمومی به همت فیک نیوزها!
این روزنامه نگار با ذکر اینکه فیکنیوزها از مهمترین منابع انتشار اخبار جعلی و شایعات هستند در مورد تاثیر فیکنیوزها بر اعتماد عمومی و اخلاق رسانهای نیز گفت: اعتماد عمومی مثل شیشه است؛ وقتی شکست، هیچ چیزی جای آن را پر نمیکند. فیکنیوزها گاهی این شیشه را در مقیاس ملی خرد میکنند. در جامعهای که هر روز صدها خبر از هزار منبع منتشر میشود، مردم دیگر نمیدانند به کدام صدا گوش بدهند. بیاعتمادی فراگیر میشود. بیاعتمادی به رسانهها، به مسئولان و به یکدیگر. چرا؟ چون مردم مدام در معرض اخبار منفی، اغراقشده یا جهتدار قرار دارند. در حقیقت اعتماد از رسانهها آغاز میشود و اخلاق رسانهای نیز در همان نقطه میمیرد که حقیقت قربانی «کلیک» میشود.
سادهترین راه حل، حذف فیلترینگ است
اما برای رویارویی و مقابله با خبرهای جعلی و فیک نیوزها چه باید کرد؟ چالشی که محور دومین بخش از نشست یاد شده بود.کامبیز نوروزی، حقوقدان در این زمینه معتقد است بانی اصلی توسعه فیکنیوزها در ایران، نظام سیاسی بوده و رویکرد انکاری و امنیتی نظام سیاسی باعث ناتوانی در شناخت و سازماندهی فضای مجازی شده است. وی با بیان مثالی در این زمینه گفت: مثلا در ماده ۸ آییننامه داخلی شورای عالی فضای مجازی آمده است که اوراق و اسناد کتبی، الکترونیکی، صوتی و تصویری ارائه شده در جلسات شورا و مشروح مذاکرات شورا دارای طبقهبندی حفاظتی هستند.
چرا باید طبقهبندی حفاظتی باشد؟ مجلس که یکی از ارکان حاکمیت به مراتب بالاتر از شورای عالی فضای مجازی است، مذاکراتش علنی منتشر میشود. با این رویکرد، اصولا توانایی شناخت جهان جدید را نخواهیم داشت و طبیعتا قادر نخواهیم بود آن را سازماندهی کنیم.نوروزی با ارائه راهکارهای عملی در این خصوص گفت: سادهترین راهحل این است که فیلترینگ برداشته شود و دسترسی آزاد به پلتفرمها فراهم شود. در عوض سایتها و پیجهایی که فیکنیوز و اخبار جعلی منتشر میکنند، باید مسدود شوند.
انسان خردمند اختیار خود را به دست رسانهها نمیسپارد
عمادالدین باقی نیز در این بخش از نشست با اشاره به اینکه باید بر اعتبار منبع خبر تکیه کنیم؛ منابعی که موثق بودن آنها محرز است، گفت: با این حال، انسان خردمند حتی اختیار خود را بهطور کامل به دست رسانهها نمیسپارد! مهمترین راهکار ایجاد مرجعیت معتبر رسانهای است. سرگردانی مردم در تشخیص خبر درست از نادرست ناشی از نبود چنین مرجعی است. اگرچه مطبوعات کاغذی به دلیل رعایت استانداردهای حرفهای اغلب مرجعیت دارند، اما اثرگذاری آنان در مقایسه با رسانههای پرطرفدار غیرکاغذی، کمتر است. در این میان صداوسیما میتوانست این نقش را ایفا کند، اما اکنون این جایگاه را از دست داده است.
لزوم تقویت اخلاق رسانهای در سه سطح
امیرشاهی اما بهعنوان روزنامه نگاری که بیش از سه دهه از عمر خود را صرف قلم زدن در عرصه مطبوعات و رسانهها کرده معتقد است که راهکار کمرنگ کردن بساط اخبار جعلی در جامعه، تقویت اخلاق رسانهای آنهم در سه لایه از اصلاح فردی، سازمانی و ساختاری است. وی در مورد اصلاحات ضروری در سطح فردی گفت: خبرنگار باید در برابر قلمش پاسخگو باشد. آموزش سواد رسانهای و اصول اخلاق حرفهای باید بخشی ثابت از تربیت روزنامهنگار باشد. اما الان خبرنگاران تحت فشار سرعت و رقابت شدید برای دیدهشدن هستند و ترس از از دست دادن شغل یا کاهش بازدید، مانع تصمیمات اخلاقی میشود.
وی ادامه داد: درسطح سازمانی نیز رسانهها باید واحدهای «راستیآزمایی داخلی» داشته باشند. همانطور که ویراستار غلط املایی را اصلاح میکند، فکتچکر باید صحت داده و نقلقول را بررسی کند. شفافسازی درباره منابع و اصلاح خطاها پس از انتشار، نشانه ضعف نیست، بلکه نشانه بلوغ رسانهای است. این در حالی است که بسیاری از رسانهها واحد فکتچک مستقل ندارند و سیاستها و ساختار مدیریتی، بیشتر بر سرعت انتشار و جذب مخاطب تمرکز دارد تا صحت و دقت.
امیرشاهی همچنین در تشریح جزئیات سومین لایه یعنی اصلاح در سطح ساختاری و سیاستی نیز گفت: سطح ساختاری و سیاسی، مهمترین تاثیر را در مقابله با فیک نیوز دارد. حکمرانی رسانهای باید از کنترلمحور به شفافیتمحور تغییر کند. رسانه آزاد و پاسخگو، بهترین ابزار مقابله با فیکنیوز است. وقتی رسانه رسمی امکان پرسشگری و دسترسی به دادههای واقعی داشته باشد، شایعه و دروغ خودبهخود زمین میخورند.
راستی آزمایی خبر تنها در اختیار رسانه نیست
امیرشاهی به نقش پاسخگویی شفاف مسئولان به عنوان یکی دیگر از راهکارهای کمتر شدن نقش اخبار جعلی، شایعات و فیکنیوزها اشاره کرده و گفت: بسیاری از مسئولان و کنشگران رسمی کشور سخنانی بر زبان میآورند که درست و غلط بودن حرفهایشان مشخص نیست و حرف را بدون توجه به تبعات و نتایج مترتب بر آن بر زبان میرانند. حرفها و سخنانی که مخاطب را گمراه و بیاعتماد میکند. یک مثال ساده به موضوع مسمومیت دانشآموزان بر میگردد.
بیش از سه ماه مردم شاهد انواع خبرها و اطلاعات از این حادثه بودند که بهطور دائم تکرار میشد. اطلاعرسانیهای رسمی درباره این حادثه معیوب، نارسا و مبهم بود. در حالی که این اطلاع رسانیهای معیوب به رواج شایعات و اخبار فیک منجر شد. اما اطلاعات منسجم و قابل پذیرش از سوی دستگاههای مسئول با وجود همه پیگیریهای روزنامه نگاران منتشر نمیشد. درباره بسیاری از مسائل مهم روز نیز شرایط همین طور است. در حالیکه اگر مسئولان شفاف صحبت کنند کم کم اعتماد عمومی نسبت به اخباری که از سوی آنها به عنوان مرجع منتشر میشود، بیشتر و بیشتر میشود و همین عاملی خواهد شد برای کاهش نقش اخبار جعلی و در کنار آنها، فیک نیوزها.