روابط خارج از عرف؛ جامعه نامتعارف
در نگاه نخست ممکن است این روابط برای برخی افراد هیجانانگیز و حتی «مدرن» به نظر برسند، اما تحقیقات روانشناسی تصویر دیگری را نشان میدهند.
محمدجواد گرجی| چند سالی است که جامعه ایرانی با نوعی از روابط عاطفی و اجتماعی روبهرو شده که از نظر بسیاری از کارشناسان، خارج از عرف و سنتهای پذیرفتهشده به شمار میرود. این روابط نه تنها برخی تابوهای گذشته را زیر پا گذاشتهاند، بلکه مفاهیمی را وارد زندگی نسل جدید کردهاند که با سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی فاصلهی زیادی دارند.
در گذشتهای نهچندان دور، حتی ازدواج یک پسر مجرد با زنی مطلقه در جامعه نوعی تابو محسوب میشد و نگاهها به آن منفی بود. هرچند عدهای این نگاه را نادرست میدانستند، اما دستکم چنین موضوعی همچنان در چارچوب ازدواج و خانواده تعریف میشد. امروز اما الگوهای جدیدی از روابط شکل گرفته که اساساً خارج از ساختار خانواده یا حتی تعهدهای عاطفی سنتی هستند.
یکی از نمونههای شناختهشده این نوع روابط، «شوگر ددی» یا «شوگر مامی» است. در این مدل، فردی با اختلاف سنی زیاد ـ گاه بیش از ۲۰ سال ـ وارد رابطهای میشود که بر پایهی منافع مالی یا رفاهی شکل میگیرد. چنین روابطی نه تنها در فرهنگ ایرانی جایگاهی نداشته، بلکه حتی در بسیاری از جوامع غربی نیز با نقدهای جدی مواجه است. جامعهشناسان معتقدند این نوع رابطه بیش از آنکه بر پایه عشق و صمیمیت باشد، بر نوعی معامله و رفع نیاز مالی یا جنسی بنا شده است.
اما شوگر ددی تنها یک نمونه است. در ادبیات نسل جدید، اصطلاحات دیگری هم شنیده میشود: «دوستی با مزایا» یا همان Friends with Benefits که به دوستی همراه با روابط جنسی بدون تعهد گفته میشود؛ «رابطه آزاد» یا Open Relationship که در آن دو نفر متعهدند ولی اجازه دارند همزمان با افراد دیگری رابطه داشته باشند؛ «پلیآموری» (Polyamory) که به چندعشقی با رضایت همگان اطلاق میشود؛ و یا «وان نایت استند» (One-night Stand) که به روابط گذرای یکشبه اشاره دارد.
در نگاه نخست ممکن است این روابط برای برخی افراد هیجانانگیز و حتی «مدرن» به نظر برسند، اما تحقیقات روانشناسی تصویر دیگری را نشان میدهند. پژوهشهای بینالمللی (مانند مطالعات انجمن روانشناسی آمریکا) حاکی از آن است که روابط بدون تعهد در درازمدت میتوانند منجر به احساس بیارزشی، اضطراب، افسردگی و حتی انزوای اجتماعی شوند. زیرا انسان ذاتاً موجودی است که به پیوندهای پایدار و مطمئن نیاز دارد. وقتی رابطهای صرفاً برای رفع یک نیاز موقت شکل بگیرد، پس از فروکش کردن هیجان اولیه، فرد با خلأ عاطفی عمیقی مواجه میشود.
از سوی دیگر، این نوع روابط با بنیانهای فرهنگی و دینی جامعه ایرانی نیز ناسازگار است. در فرهنگ اسلامی، روابط عاطفی و جنسی تنها در چارچوب ازدواج مشروعیت مییابند و هرگونه رابطه خارج از این چهارچوب بهطور صریح رد شده است. حتی اگر نگاه صرفاً عرفی هم داشته باشیم، جامعهای که نتواند خانواده را بهعنوان بنیادیترین نهاد اجتماعی حفظ کند، دیر یا زود با آسیبهای اخلاقی و روانی گسترده روبهرو خواهد شد.
باید به یک نکته اساسی توجه کرد: رواج چنین سبک زندگیهایی تنها نتیجه «انتخاب فردی» نیست، بلکه محصول تغییرات عمیق فرهنگی، رسانهای و جهانیسازی است. شبکههای اجتماعی، فیلمها و سریالهای خارجی، و حتی الگوبرداری از سلبریتیها در فضای مجازی، نقش مهمی در عادیسازی این روابط دارند. نسلی که بیشتر وقت خود را در اینترنت میگذراند، به مرور مفاهیمی را طبیعی میپندارد که هیچ نسبتی با بستر فرهنگی و اخلاقی جامعهاش ندارد.
خطر بزرگ اینجاست که چنین روابطی در کوتاهمدت شاید برای افراد جذاب و سرگرمکننده باشد، اما در بلندمدت با ایجاد پوچی و از دست رفتن حس تعلق، جوانان را در معرض افسردگی، اضطراب و حتی افکار خودکشی قرار میدهد. آمارهای جهانی نشان میدهد کشورهایی که روابط آزاد در آنها رواج بیشتری داشتهاند، با چالشهای جدیتری در حوزه سلامت روان، خشونت خانگی و فروپاشی خانواده مواجه شدهاند.
برای مقابله با این روند، تنها هشدار دادن کافی نیست. خانوادهها باید آگاه شوند و سواد رسانهای خود و فرزندانشان را افزایش دهند. آموزش مهارتهای زندگی در مدارس و دانشگاهها ضروری است تا نسل جوان یاد بگیرد چگونه نیازهای عاطفی و روانی خود را به شکل سالم تأمین کند. همچنین باید جایگزینهای جذاب و سالمی مثل فعالیتهای فرهنگی، ورزشی و هنری برای جوانان فراهم شود تا به جای پناه بردن به روابط بیپایه، در مسیرهای مثبت انرژی خود را صرف کنند.
در نهایت، جامعهای که ارزش خانواده، تعهد و اخلاق را تضعیف کند، دیر یا زود با هزینههای سنگینی روبهرو خواهد شد. فروپاشی نظام اخلاقی تنها یک تهدید نظری نیست؛ تجربه بسیاری از جوامع نشان داده است که بیتوجهی به این موضوع، نسلی بیثبات، بیانگیزه و بیپناه به بار میآورد. اگر امروز برای اصلاح این روند گام برنداریم، فردا دیر خواهد بود و پیامدهای آن گریبان همه ما را خواهد گرفت.