تخت جمشید و نغمههای خطرناک

برگزاری کنسرت در محوطه باستانی تختجمشید نگرانی کارشناسان و ایراندوستان را به همراه داشته است
هفت صبح، محمد عبدالعلیپور| میراث فرهنگی، گنجینهای است که از نسلهای گذشته به امانت به ما سپرده شده و وظیفه حفظ آن برای آیندگان بر دوش ماست. در سراسر جهان، از اهرام مصر تا کولوسئوم رم، کشورها با دقت و استانداردهای سختگیرانه از این آثار حفاظت میکنند.
یونسکو، بهعنوان نگهبان میراث جهانی، بر لزوم ارزیابیهای علمی و شفافیت در هرگونه فعالیت در نزدیکی این سایتها تأکید دارد. تجربه جهانی نشان میدهد که برگزاری رویدادهای فرهنگی در مکانهای تاریخی، مانند کنسرتها در آکروپلیس یونان، تنها با مطالعات دقیق لرزهنگاری، مدیریت جمعیت و نظارت مستمر امکانپذیر است.
در ایران، تختجمشید بهعنوان نماد هویت پارسی، نیازمند چنین دقتی است. اما آیا برنامهریزیهای کنونی برای رویدادهای فرهنگی در این مکان، با استانداردهای جهانی همخوانی دارد؟ آیا لرزشهای ناشی از بلندگوها، وزن تجهیزات یا حضور هزاران نفر، به ستونهای 2500 ساله آسیب نمیرساند؟ این پرسشها ما را به تأمل در مسئولیت جمعیمان وا میدارند: آیا در هیاهوی نمایشهای فرهنگی، حفاظت واقعی از میراثمان را فراموش کردهایم؟
کنسرت در تختجمشید: افتخار یا مخاطره؟
برگزاری کنسرت در محوطه تختجمشید، یکی از برجستهترین آثار جهانی ایران، در سالهای اخیر بحثبرانگیز شده است. تابستان 1403، علیرضا قربانی، خواننده برجسته ایرانی، برای سه شب در فضای بیرونی این مجموعه اجرا کرد و بیش از 24 هزار نفر را به این مکان تاریخی کشاند.
همچنین در 15 شهریور 1404 (6 سپتامبر 2025)، ارکستر فیلارمونیک ارمنستان به مناسبت صدسالگی خود، کنسرتی بینالمللی در تختجمشید برگزار کرد که با حضور بیش از 1500 نفر و با هدف تقویت دیپلماسی فرهنگی ایران و ارمنستان انجام شد. این رویدادها، هرچند بهعنوان نمادی از افتخار فرهنگی معرفی شدند، پرسشهایی جدی درباره حفاظت از این میراث جهانی بهوجود آوردند. آیا چنین برنامههایی، بدون پشتوانه علمی و ارزیابی دقیق، به ستونهای باستانی تختجمشید آسیب نمیرسانند؟
وعدههای مبهم در برابر تاریخ شکننده
مسئولان محلی برای توجیه برگزاری این کنسرتها اعلام کردند که محل اجراها در فاصلهای امن از بناهای تاریخی انتخاب شده و مشاورههایی نیز با کارشناسان انجام شده است. اما این ادعاها، بدون انتشار گزارشهای فنی و ارزیابیهای دقیق، تنها به وعدههای کلی شباهت دارند. آیا این اقدامات نمایشی برای جلب توجه رسانهای کافی است؟ آیا برگزاری چنین رویدادهایی به مرمت یا پایداری تختجمشید کمک کرده است؟
پاسخ منفی است. نبود شفافیت در ارائه گزارشهای کارشناسی و عدم انتشار دادههای علمی درباره تأثیر این رویدادها، نشاندهنده خلأ جدی در مدیریت میراث فرهنگی است.از منظر اجتماعی، این رویکرد میتواند اعتماد عمومی به نهادهای مسئول را تضعیف کند. جامعهای که تختجمشید را نماد هویت خود میداند، انتظار دارد تصمیمگیریها درباره این میراث با دقت و شفافیت انجام شود، نه با شعارهای مبهم.
ارتعاشات و ترکها: خطری که نادیده گرفته میشود
کارشناسان بارها هشدار دادهاند که ارتعاشات صوتی ناشی از بلندگوها و فشار ناشی از حضور جمعیت و تجهیزات سنگین میتواند به ساختارهای باستانی آسیب برساند. سنگهای تختجمشید، که بیش از دو هزار و پانصد سال قدمت دارند، در برابر لرزشها و فشارها شکنندهاند.
مطالعات علمی نشان میدهد که فرکانسهای صوتی بالا میتوانند ترکهای میکروسکوپی در سنگها ایجاد کنند که بهمرور به فرسایش و تخریب منجر میشود.مدیر پایگاه جهانی تختجمشید از تدوین طرح جامع حفاظتی خبر داده که قرار است بهزودی به شورای راهبردی ارائه شود. اقداماتی مانند خرید زمینهای اطراف، توسعه موزه و بازسازی بخشهایی از مجموعه نیز در دست انجام است.
اما چرا این اقدامات پیش از برگزاری کنسرتها تکمیل و اعلام نشدند؟ چرا گزارشهای کارشناسی درباره تأثیر ارتعاشات و فشار جمعیت منتشر نمیشوند؟ این سکوت، زنگ خطری است که نشان میدهد حفاظت از میراث، قربانی نمایشهای رسانهای شده است.
شفافیت و استانداردهای جهانی: راه نجات میراث
حفاظت از میراث فرهنگی نیازمند رویکردی علمی و مسئولانه است. یونسکو و کنوانسیونهای بینالمللی تأکید دارند که هرگونه فعالیت در نزدیکی سایتهای جهانی باید با ارزیابیهای دقیق و نظارت مستقل همراه باشد. تجربه جهانی، مانند کنسرتهای آکروپلیس، نشان میدهد که چنین رویدادهایی تنها با انجام آزمایشهای لرزهنگاری، محدود کردن تعداد شرکتکنندگان و استفاده از تجهیزات کمفشار امکانپذیر است.
برای برگزاری رویدادهای فرهنگی در تختجمشید، این میراث بینظیر جهانی که نماد هویت و تاریخ پارسی است، باید رویکردی مسئولانه و علمی در اولویت قرار گیرد. پیش از هر برنامهای، از کنسرتهای موسیقی گرفته تا جشنوارههای فرهنگی، لازم است گزارشهای فنی و ارزیابیهای دقیق خطرات احتمالی بهصورت شفاف و عمومی منتشر شوند. این گزارشها باید شامل دادههای علمی درباره تأثیر ارتعاشات صوتی، فشار جمعیت و وزن تجهیزات بر ساختارهای باستانی باشند تا جامعه و کارشناسان بتوانند از سلامت فرآیند اطمینان یابند.
شفافیت در این زمینه نهتنها اعتماد عمومی را تقویت میکند، بلکه نشاندهنده تعهد جدی به حفاظت از میراثی است که متعلق به همه نسلهاست.علاوه بر این، رعایت استانداردهای جهانی، بهویژه پروتکلهای یونسکو، امری غیرقابلاجتناب است. این استانداردها، که حاصل تجربیات بینالمللی در حفاظت از آثار تاریخیاند، بر نظارت دقیق نهادهای مستقل و انجام آزمایشهایی مانند لرزهنگاری تأکید دارند.
چنین اقداماتی تضمین میکنند که بناهای شکننده تختجمشید، با قدمتی بیش از 2500 سال، از آسیبهای احتمالی در امان بمانند. در نهایت، هیچ دستاورد فرهنگی، هرچند ارزشمند، نباید به قیمت وارد آمدن کوچکترین خدشه به این میراث تمام شود.
حتی یک ترک جزئی روی ستونها یا دیوارهای تختجمشید، زخمی جبرانناپذیر بر پیکر تاریخ است که نهتنها هویت ملی ما را تضعیف میکند، بلکه مسئولیت ما را در برابر نسلهای آینده زیر سوال میبرد. بنابراین، رویکردی محتاطانه و علمی باید جایگزین تصمیمگیریهای شتابزده و نمایشهای رسانهای شود تا تختجمشید بهعنوان امانتی ارزشمند برای آیندگان حفظ گردد.
میراث فرهنگی امانت است
برگزاری کنسرت در تختجمشید، اگرچه میتواند بهعنوان ابزاری برای دیپلماسی فرهنگی و معرفی هویت ایرانی به کار رود، بدون پشتوانه علمی و شفافیت، به بازی خطرناکی با تاریخ تبدیل میشود. تختجمشید، نهتنها متعلق به امروز، بلکه امانتی برای نسلهای آینده است.
هر تصمیم بیمبالاتانه میتواند به فروپاشی یک ستون یا دیوار منجر شود و هیچ وعدهای نمیتواند این خسارت را جبران کند. جامعه ایرانی، که به میراث خود افتخار میکند، باید از مسئولان مطالبهگر باشد: شفافیت، ارزیابیهای علمی و رعایت استانداردهای جهانی، تنها راه حفاظت واقعی از تختجمشید است. به جای نمایش، میراثمان را با مسئولیت حفظ کنیم.