کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۱۹۹۲۸
تاریخ خبر:
رفت و آمد در شهر، این‌ روزها وقت‌گیرتر از همیشه است

ترافیک سنگین تهران و خوشه‌های خشم‌

ترافیک سنگین تهران و خوشه‌های خشم‌

حجم خودروهای سرگردان از خیابان‌ها تا کوچه‌پس‌کوچه‌ها هم‌کشیده شده است

هفت صبح|  تهران، پایتخت پرهیاهوی ایران، این روزها به پارکینگ بزرگی تبدیل شده که ترافیک آن نه‌تنها در خیابان‌های اصلی، بلکه در کوچه‌پس‌کوچه‌هایش نیز رخنه کرده است؛ به طوری که  مسیر میدان تجریش تا خیابان پیروزی که معمولاً باید در کمتر از یک ساعت طی شود، بیش از دو ساعت از عمر راننده‌ای را گرفت که با چشمانی خسته و اعصابی خرد، میان بوق‌ها و تراکم خودروها به مقصد رسید.

 

این تجربه، تنها یک نمونه از واقعیت تلخی است که ساکنان این کلانشهر با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند. ترافیک سنگین‌ که ریشه در عدم رعایت قوانین رانندگی، نبود فناوری مؤثر برای مدیریت جریان ترافیک، اتکا به روش‌های سنتی مانند نظارت میدانی پلیس راهور‌ و اختلال شدید در شبکه GPS دارد، تأثیرات عمیقی بر اقتصاد، وقت، روح و روان‌ و خشم عمومی جامعه گذاشته است. 

 

تأثیر بر اقتصاد: هزینه‌های پنهان ترافیک

ترافیک سنگین، اقتصاد شهر را به زانو درآورده است. زمان از دست رفته در ترافیک، معادل با کاهش بهره‌وری نیروی کار است. گزارش‌ها نشان می‌دهد ‌در کلانشهرهایی مانند تهران، اتلاف وقت در ترافیک سالانه میلیاردها تومان به اقتصاد خسارت وارد می‌کند.

 

کسب‌وکارهایی که به حمل‌ونقل وابسته‌اند، از جمله تاکسی‌های آنلاین و پیک‌های موتوری، با اختلال GPS که مسیریابی را مختل کرده، ضررهای هنگفتی متحمل می‌شوند. رانندگانی که روزی چند ساعت بی‌هدف در خیابان‌ها سرگردانند، نه‌تنها درآمدشان کم می‌شود، بلکه هزینه‌های اضافی مانند سوخت و تعمیرات خودرو به دوششان سنگینی می‌کند. این وضعیت، چرخه‌ای از فقر و نارضایتی اقتصادی را تقویت می‌کند که گریبانگیر لایه‌های مختلف جامعه، از کارگران تا کسبه‌ شده است.

 

عدم استفاده از فناوری‌های هوشمند برای مدیریت ترافیک، مانند سیستم‌های پایش زنده یا چراغ‌های راهنمایی هوشمند، این مشکل را تشدید کرده است. در حالی که شهرهایی مانند پاریس و توکیو با بهره‌گیری از فناوری، جریان ترافیک را بهینه کرده‌اند، تهران همچنان به پلیس راهور وابسته است که با حضور میدانی محدود، نمی‌تواند پاسخگوی این حجم از خودروها باشد. این ناکارآمدی، هزینه‌های زیرساختی و انسانی را افزایش داده و سرمایه‌گذاری در توسعه اقتصادی شهر را با چالش مواجه می‌کند.

 

طلایی که در ترافیک دود می‌شود 

اگر وقت طلاست،  از دست دادن این طلای ارزشمند در مسیرهایی شبیه ‌تجریش تا پیروزی، تنها یک نمونه از زمانی است که هر روز از شهروندان تهرانی ربوده می‌شود. برای بسیاری، ترافیک به معنای از دست دادن ساعات کاری، ملاقات با خانواده، یا حتی استراحت است. دانش‌آموزی که باید به موقع به کلاس برسد، ممکن است ساعت‌ها در ترافیک بماند. مادری که با عجله به دنبال خرید است، ناچار می‌شود زمان بیشتری را در خودرو سپری کند.

 

این اتلاف وقت‌ بر زندگی شخصی اثر می‌گذارد. اختلال در شبکه GPS‌ که استفاده از معابر شهری را برای رانندگان دشوار کرده، این مشکل را دوچندان کرده است. رانندگان، بدون دسترسی به مسیریابی دقیق، مجبورند با آزمون و خطا مسیرهای جایگزین را پیدا کنند که اغلب به بن‌بست یا ترافیک شدیدتر منجر می‌شود. این وضعیت، زمان سفر را به‌طور غیرقابل‌پیش‌بینی افزایش داده و برنامه‌ریزی روزمره را مختل کرده است. در نتیجه، مردم تهران روزبه‌روز بیشتر درگیر چرخه‌ای از تأخیر و استرس می‌شوند که کیفیت زندگی‌شان را کاهش می‌دهد.

 

فشار روانی در خیابان‌های شلوغ 

هر بوق بلند، هر سبقت غیرقانونی و هر لحظه معطلی در ترافیک، مانند ضربه‌ای آرام اما مداوم بر روح و روان رانندگان و عابران است. ترافیک سنگین تهران، با عدم رعایت قوانین از سوی برخی رانندگان، فضایی پرتنش ایجاد کرده که سلامت روان جامعه را تهدید می‌کند.

 

گزارش‌های میدانی نشان می‌دهد که استرس ناشی از ترافیک، به افزایش اضطراب، تنش، درگیری لفظی و خشم عمومی ساکنان شهر منجر شده است. کودکی که ساعت‌ها در  خودرو منتظر می‌ماند یا کارمندی که با عصبانیت به محل کار می‌رسد، هر دو قربانی این فشار روانی هستند.

 

تصور کنید راننده‌ای که با اعتماد به اپلیکیشن مسیریابی، وارد کوچه‌ای باریک می‌شود، اما ناگهان متوجه می‌شود که سیگنال قطع شده و در میان خودروهای دیگر گیر افتاده است. این سردرگمی، احساس ناتوانی و خشم را برمی‌انگیزد. افزون بر این، نبود فناوری‌های کنترلی مانند دوربین‌های هوشمند یا سیستم‌های هشدار، رانندگان را در برابر تخلفات دیگران بی‌دفاع کرده و احساس ناامنی روانی را افزایش داده است.

 

در چنین شرایطی، ترافیک نه‌تنها یک مشکل فیزیکی، بلکه یک معضل روانی عمیق تبدیل می‌شود. بوق‌های مکرر، فحاشی‌های خیابانی‌ و درگیری‌های کوچک بین رانندگان، نشانه‌هایی از این خشم پنهان هستند. عدم رعایت قوانین، مانند عدم رعایت حق تقدم یا توقف در محل‌های ممنوعه، به‌عنوان جرقه‌ای عمل می‌کند که آتش خشم را شعله‌ور می‌کند. وقتی راننده‌ای می‌بیند که دیگران بدون توجه به خط‌کشی‌ها حرکت می‌کنند، احساس بی‌عدالتی در او بیدار می‌شود و این خشم به دیگران سرایت می‌کند. این وضعیت، به‌ویژه در ساعات شلوغی، به درگیری‌های لفظی یا حتی فیزیکی منجر شده است.

 

آخرین تحولاتاجتماعیرا اینجا بخوانید.
کدخبر: ۶۱۹۹۲۸
تاریخ خبر:
ارسال نظر