کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۰۲۳۵۷
تاریخ خبر:
سرمایه اجتماعی چگونه در زمان جنگ و بحران با تقویت اعتماد و همبستگی به حفظ انسجام ملی کمک می‌کند

مردم، ستون‌های نگهدارنده وطن در بحران

مردم، ستون‌های نگهدارنده وطن در بحران

صداهای مختلف جامعه باید در رسانه‌ها شنیده شوند تا انسجام ملی تقویت و شکاف‌ها ترمیم شوند

هفت صبح، حدیث ملاحسینی| سرمایه اجتماعی در بحران‌ها، به ویژه در زمان جنگ، نقشی حیاتی در انسجام جامعه، تقویت مقاومت اجتماعی و کاهش آسیب‌های ناشی از درگیری‌ها ایفا می‌کند. این مفهوم که بر پایه اعتماد، همکاری و همبستگی میان افراد و نهادهای اجتماعی بنا شده است، در شرایط بحرانی می‌تواند به عنوان یک نیروی پنهان اما قدرتمند عمل کند.

 

در جنگ‌ها، زمانی که ساختارهای رسمی حکومتی و اقتصادی دچار اختلال می‌شوند، سرمایه اجتماعی می‌تواند با تقویت شبکه‌های ارتباطی غیررسمی، تسهیل امدادرسانی و حمایت روانی از افراد، نقشی جایگزین و مکمل داشته باشد. بررسی این موضوع از جنبه‌های مختلف، از جمله نقش گروه‌های محلی، سازمان‌های مردم‌نهاد و ارتباطات بین‌فردی، می‌تواند درک بهتری از چگونگی تقویت سرمایه اجتماعی در مواجهه با بحران‌ها ارائه دهد. به بهانه حمله جنایتکارانه رژیم صهیونیستی به کشورمان با دو جامعه‌شناس درباره تقویت سرمایه اجتماعی در زمان جنگ گفت‌وگو کرده‌ایم که می‌خوانید. 

 

دوری از تفرقه افکنی، راه گذار از بحران 

«وحید شالچی» جامعه‌شناس و مدرس دانشگاه، بر این باور است که در شرایط بحرانی مانند جنگ، دو مسئله بسیار مهم و تعیین کننده است و آن‌ دو مسئله عبارتند از قدرت نظامی و سرمایه اجتماعی: «جامعه‌ای می‌تواند با موفقیت از شرایط بحرانی بیرون بیاید که بتواند با انسجام اجتماعی بیشتری آن وفاق لازم را به منظور دفاع از خودش فراهم بیاورد. از این جهت، بسیار مهم است که آن جامعه بتواند خودش را برای بحران آماده بکند. 

 

چرا که شرایط بحرانی به لحاظ سبک زندگی شرایط دشواری است. به هرحال مصیبت‌هایی وارد می‌شود و زیرساخت‌هایی در کشور آسیب می‌بیند. به همین جهت است که آن جامعه باید بتواند انسجام اجتماعی خودش را حفظ بکند. خوشبختانه جامعه ایران یک جامعه دیرینه‌ای است با ریشه‌های اجتماعی قدرتمند و ارزش‌ها و هنجارهایی که می‌تواند آن را حفظ بکند.

 

اما نکته اساسی‌ای که وجود دارد، این است که سیاست‌های رسمی باید بتوانند هم جهت با این داستان عمل کرده و بسیاری از سیاست‌های اشتباه را در زمان جنگ پی نگیرند. از جمله‌ این سیاست‌های اشتباه، دامن زدن به گفتمان‌های تفرقه‌انگیزی است که بخشی از جامعه را آزرده و رنجیده خاطر می‌کند. بنابراین، در چنین شرایطی باید ایده‌ها، مفاهیم و گفتمان‌‌هایی محور قرار گیرند که بیشتر افراد جامعه  با آن احساس نزدیکی و قرابت می‌کنند؛ گفتمان‌هایی که ارزش‌ها، اسطوره‌ها و نمادهای یک جامعه را دربر می‌گیرد».

 

صداهای مختلف را بشنویم این جامعه‌شناس معتقد است که در چنین شرایطی، باید به صداهای مختلف جامعه اجازه داد تا به زبان، بیان و از نقطه‌نظر خودشان به بحث انسجام اجتماعی ورود پیدا کنند: «باید رسانه‌های رسمی کشور جلوه‌گاه حضور این صداهای مختلف باشند. صداهای مختلفی که ذیل مفهوم ایران، دفاع از کیان کشور، ایستادگی در برابر متجاوز و محکوم کردن حمله به زیرساخت‌ها قرار می‌گیرد.

 

واقعیت این است که منابع و سرمایه کشور، شهروندان ایران،  استادان، دانشمندان و اماکن دانشگاهی کشور زیر حمله قرار گرفته‌اند. به همین جهت است که در این شرایط بحرانی، ما باید از هرگونه گفتمان تفرقه‌انگیز در تریبون‌های رسمی خودداری کنیم و اجازه بدهیم که بخش‌های مختلف جامعه از طریق همین تریبون‌ها سخن بگویند و حرف‌هایشان را بزنند». 

 

بحران، زمینه‌ای برای افزایش همبستگی 

ملی شالچی تاکید کرد که بحران‌ها هم می‌توانند فرصتی برای تقویت سرمایه اجتماعی باشند و هم باعث تضعیف آن شوند: «شرایط سخت، شرایطی است که می‌تواند به ما نشان دهد و روشنگر این باشد که برخی مسیرهایی که پیمودیم و از طریق آن‌ها به اختلافات دامن زدیم، چقدر مسیرهای اشتباهی بوده‌اند.

 

همچنین می‌تواند به ما نشان دهد که چگونه ما مردمان ایران منافع مشترک، اسطوره‌ها و ارزش‌های مشترکی در این سرزمین داریم و بیش از آنچه که تصور می‌کردیم به هم نزدیک هستیم. به عبارت دیگر، بحران ضمن درگیر کردن همه آحاد و بخش‌های جامعه،‌ می‌تواند زمینه‌ای را فراهم کند که به شکیبایی بیشتر و حل مشکل کمک کند. 

 

در این موقعیت، باید قدر و منزلت لازم به همه مردم داده شود تا وحدت و انسجام ملی از دل بحران به وجود بیاید. درواقع، این یک امکانی است که می‌تواند همبستگی ملی را افزایش می‌دهد، اما اگر به دستی عمل نشود و به اختلافات دامن زده شود، نمی‌تواند نتیجه‌بخش باشد». او در ادامه گفت: «ایران زمانی می‌تواند برقرار بماند و به پیشرفت و توسعه برسد که همه ویژگی‌های پیچیده جامعه ایرانی مورد توجه قرار گیرد.

 

هویت ایرانی، هویتی چند تکه، پیچیده و در عین حال منسجم است. بنابراین، لازم است که به همه ابعاد و لایه‌های این هویت توجه شود و نباید تنها یک بخش از آن را برجسته کنیم و از سایر قسمت‌های آن غافل شویم. اگر چنین اتفاقی بیفتد، ما مسیری را می‌پیماییم که به تضعیف انسجام ملی منتهی می‌شود».  این مدرس دانشگاه خاطرنشان کرد که در مواقع بحران مشکلات افزایش پیدا می‌کند و از طرف دیگر توان و قدرت سازمان‌های رسمی برای اداره امور به شدت کاهش می‌یابند.

 

در اینجاست که فقط توان مردمی می‌تواند به حل چالش‌ها کمک کند: «در عرصه‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بحران‌ها افزایش پیدا می‌کند و تنها این قدرت فوق‌العاده مردم است که می‌تواند گره‌گشا باشد. آن حس مثبت باهم بودن، احترام متقابل و محبت به همدیگر است که این قابلیت را دارد که از ما در برابر این شرایط سخت محافظت کند. وگرنه سازمان‎‌های رسمی در شرایط بحرانی قدرت محدود و کمی دارند». 

 

کلیدی‌ترین راه کمک 

«محمدمهدی لبیبی» جامعه‌شناس معتقد است که در دوران بحران، سرمایه اجتماعی کلیدی‌ترین چیزی است که به داد آدم‌ها می‌رسد. چرا که وقتی سرمایه اجتماعی باشد و به دیگری اعتماد داشته باشیم در دوران سختی هم به او کمک می‌کنیم: «در کشورهایی که سرمایه اجتماعی بالایی دارند، در دوران بحران شرایط چندان سختی را تجربه نمی‌کنند.چون شکل ارتباط آدم‌ها با یکدیگر به صورت ارگانیکی است و نه مکانیکی. بدین معنا که آدم‌ها جامعه را یک موجود زنده‌ای می‌دانند و خودشان را هم مثل یک عضوی از این موجود زنده می‌پندارند که احساس می‌کنند اگر کمکی نکنند، آن جامعه دیگر بقای خودش را از دست می‌دهد». 

 

 او در ادامه تصریح کرد: «سرمایه اجتماعی یعنی این که آدم‌ها نیازهای جمعی را بر نیازهای فردی ترجیح دهند.  آن وقت است که در زمان گرفتاری‌ها تلاش می‌کنند که به همدیگر کمک کنند و خالصانه هم کمک می‌کنند و بدون هیچ چشمداشتی. این اقدام یک اقدام قلبی و درونی است و نه یک چیز بیرونی و اجباری. درنهایت، آن چیزی که به جامعه کمک می‌کند، سرمایه اجتماعی ناشی از روابط صمیمانه و صادقانه‌ بین افراد است که درش اعتماد وجود دارد».

 

لبیبی معتقد است در جوامعی که سرمایه اجتماعی کم است مدیریت بحران از بالا اعمال می‌شود. درحالی که در جوامع با سرمایه اجتماعی قوی، عکس این مسئله صادق است: «در جوامع با سرمایه اجتماعی ضعیف سازمان‌ها، نهادها و مراکزی که کمک رسانی می‌کنند وارد عمل می‌شوند تا به مردم آرامش دهند، جایی را برای استراحت آن‌ها فراهم کنند و در لحظات سخت به کمک و یاری آدم‌ها بیایند.

 

علاوه بر این، ممکن است از راه برنامه‌های رسانه‌ای سعی کنند به جامعه آرامش تزریق کنند. اما اگر سرمایه اجتماعی بالا باشد نقش نهادهای مردمی، خیریه‌ها و گروه‌های غیرحکومتی و غیردولتی پررنگ است. این‌ها وارد میدان می‌شوند و به مردم در دوران بحران کمک می‌کنند و این خیلی مهم است و نقش بسیار موثری دارد».

 

آخرین تحولاتاجتماعیرا اینجا بخوانید.
کدخبر: ۶۰۲۳۵۷
تاریخ خبر:
ارسال نظر