لایک برای مجرمان| تحریف خطرناک شرورها

بازنمایی اراذل و اوباش در فضای مجازی بهعنوان قهرمان نوجوانان را به الگوبرداری از رفتارهای خشونتمحور سوق میدهد
هفت صبح، سیما فراهانی| پوشالی و تهی، اما پر از ادعا؛ به خیال خودشان جسورند، اما مسیر درستی را برای اثبات جسارتشان، انتخاب نکردهاند. قصد دارند قهرمان باشند، اما در واقعیت، تنها سایههایی از خود را به نمایش میگذارند. با چهرههایی خشمگین و رفتارهایی پرخاشگرانه، در تلاشند تا به دیگران ثابت کنند که قهرمانانی از جنس خودشان هستند. مدتهاست که با پیشرفت تکنولوژی، در دل شهرهای بزرگ، جایی که زندگی روزمره با چالشهای اقتصادی و اجتماعی گره خورده است، گروهی از جوانان به عنوان قهرمانان جدید ظهور کردهاند.
این قهرمانان، اما نه از جنس قهرمانان افسانهای، بلکه از دل واقعیتهای تلخ و دردناک جامعه برمیخیزند. آنها اراذل و اوباشی هستند که در فضای مجازی، با نمایش قدرتنماییهای خود، به نوعی سعی در جلب توجه و محبوبیت دارند. در ویدئوهای کوتاه خود، با حرکات تند و ادعاهای بزرگ، به نمایش قدرت میپردازند و در پی آن هستند که از طریق ترس و وحشت، احترام و اعتبار کسب کنند.
اما در پس این نمایشها، احساس عمیق ناامیدی و سردرگمی نهفته است؛ آنها نمیدانند که چگونه میتوانند به قهرمانان واقعی تبدیل شوند. آنها به جای جستجوی راههای مثبت و سازنده، خود را در دنیای مجازی محبوس کرده و به دنبال تأیید و محبوبیت از طریق رفتارهای خطرناک هستند. این جوانان، با انتخابهای نادرست خود، نه تنها خود را به قهرمانی نمیرسانند، بلکه به تکرار چرخهای از خشونت و بیعدالتی کمک میکنند.
تحریف خطرناک شرورها
بهمن سال 1403 نیروی انتظامی، در بیانیهای، سال ۱۴۰۴ را سال متفاوت برای اراذل و اوباش خواند. در این بیانیه به مجموعهای از طرحهای عملیاتی مانند «طرح رعد»، «اقتدار» و «ظفر» اشاره شد که طی آنها، صدها نفر از افراد سابقهدار و مرتبط با باندهای خشونتمحور در نقاط مختلف کشور بازداشت شدند.
سید محمد میرپنهان، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه جرمشناسی، با اشاره به چنین موضوعی، به خطرات «قهرمانسازی رسانهای» از این افراد اشاره میکند: «تصویرسازی رسانهای از برخی اراذل و اوباش در فضای مجازی، از طریق پلتفرمهای اشتراک ویدئو یا حسابهای اینستاگرامی، باعث شده تا برخی کودکان و نوجوانان آنها را الگوی قدرت، مقاومت یا شجاعت بدانند. این تحریف خطرناک، زمینه جامعهپذیری مجرمانه نوجوانان را فراهم میکند و دقیقاً جایی است که باید ورود رسانههای مسئول و آموزش و پرورش را جدیتر دید.
تحلیل عملکرد کشورهای منطقه نیز در این زمینه قابل توجه است. در میان آنها طبق گزارش امنیت اجتماعی وزارت کشور امارات متحده عربی در سال ۲۰۲۳، این کشور به ویژه شهر دبی، نمونهای موفق در مدیریت اراذل و باندهای خشونتزا به شمار میآید. در این کشور، با استفاده از فناوریهای نوین پایش شهری، استفاده گسترده از دوربینهای هوشمند و همکاری سریع میان پلیس، شهرداری و دادستانی، جرائم خشونتبار در سال ۲۰۲۳ تا ۷۵ درصد کاهش یافته است.»
میرپنهان، در کنار اقدامات قضایی و انتظامی، بر لزوم بازنگری قوانین کیفری نیز تأکید میکند: «هنوز هم در بسیاری از موارد، قانون مجازات اسلامی تعریفی شفاف و منسجم از جرم «اوباشگری» یا «شرارت اجتماعی» ارائه نمیدهد. این خلأ قانونی، هم مسیر را برای تفسیرهای سلیقهای باز میگذارد و هم دست پلیس و دادستانی را در برخی پروندهها میبندد. تنها با هماهنگی سهجانبه میان پلیس، دستگاه قضایی و نهادهای اجتماعی میتوان این بحران را مهار کرد و مطالبه عمومی برای امنیت، پشتوانهای است که باید از آن بهره گرفت.»
قدرتنمایی و چالشهای مجازی
دکتر سید مهرداد امیری، یک روانشناس جنایی، در گفتوگو با خبرنگار هفت صبح، دلایل چنین پدیدهای را بررسی میکند و میگوید: «این جوانان، که بیشتر در شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام فعال هستند، با انتشار ویدیوها و عکسهای خود، به نمایش اعمال خلاف و شرورانه میپردازند. آنها این رفتارها را به عنوان نمادی از قدرت و شجاعت میبینند و در واقع، نوعی کلکل با دیگران به راه میاندازند. تصور میکنند با این کار، به نوعی برتری اجتماعی دست پیدا میکنند. حتی اگر به خاطر این رفتارها بازداشت شوند، به نظر میرسد که برایشان اهمیتی ندارد؛ زیرا آنها تنها به دنبال تأیید و اعتبار در دنیای مجازی هستند.»
افتخاری به نام حبس کشیدن
آنهایی که قلدری را راهی برای معروف شدن انتخاب میکنند، ویژگیهای شخصیتی خاصی دارند که این روانشناس به برخی از آنها اشاره میکند: «اکثر این افراد از مناطق کمبرخوردار و حاشیه شهرها میآیند. در مصاحبههایی که با آنها انجام شده، به وضوح میتوان دید که بسیاری از آنها با مشکلات اقتصادی و اجتماعی دست و پنجه نرم میکنند.این جوانان معمولاً از خانوادههای ضعیف و آسیبدیده اجتماعی هستند و در دوران کودکی با مشکلاتی چون افسردگی و قلدری مواجه بودهاند.
این شرایط سخت و دشوار، آنها را به سمت رفتارهای خلاف و مجرمانه سوق داده است. این قهرمانسازی مجازی نه تنها بر خود این افراد تأثیر میگذارد، بلکه بر روی جامعه نیز اثرات منفی دارد. قشر جوان و نوجوان که تحت تأثیر این رفتارها قرار میگیرند، ممکن است به تقلید از این الگوهای منفی بپردازند. آنها به این باور میرسند که رفتارهای خلاف میتواند موجب محبوبیت واحترام شود. برخی از این افراد به نوعی قهرمان در نظر گرفته میشوند و حتی فالوورهایی برای خود جمع میکنند. به عنوان مثال، برخی از آنها به زندان رفتن را افتخاری برای خود میدانند و به این باور رسیدهاند که این عمل، نشانهای از شجاعت است.»
قلدرهای کم سواد و تنها
استاد دانشگاه فرهنگیان تهران، به ویژگیهای بیشتر از این اوباش مشهور میپردازد و ادامه میدهد: «این افراد معمولاً از نظر سواد و تحصیلات هم در سطح پایینی قرار دارند. در دوران کودکی، این افراد با مشکلات زیادی مواجه بودهاند؛ از قلدری در مدرسه گرفته تا افسردگی و اختلالات روانی که به شکل عمیقی بر شخصیت و رفتارشان تأثیر گذاشته است.
بسیاری از این جوانان در محیطهای آموزشی موفق نبوده و نتوانستهاند به تحصیلات عالی دست یابند. آنها در شرایطی بزرگ شدهاند که هیچکس به آنها توجه نکرده و در نتیجه، به سمت کارهای خلاف و رفتارهای مجرمانه سوق پیدا کردهاند. با ظهور فضای مجازی، این افراد به دنبال جذب فالوور و ایجاد محبوبیت برای خود هستند. این تلاشها ناشی از نیاز به تأیید اجتماعی و جلب توجه دیگران است؛ چرا که آنها احساس میکنند که در دنیای واقعی جایی ندارند.»
قهرمانان دروغین
گاهی اوقات این مجرمان، خود را به جای قانون میگذارند، دست به کار میشوند و درنهایت با انجام اقدام شرورانه، از خودشان یک قهرمان میسازند. دکتر امیری در این باره میگوید: «نوجوانان و جوانان به ویژه در این شرایط آسیبپذیرتر هستند. آنها در پی یافتن هویتی برای خود، به قهرمانانی دروغین تبدیل میشوند. سیستمهای نظارتی و دولتی در این شرایط باید قویتر عمل کنند.
پلیس و نهادهای قانونی در حفاظت از حقوق مردم بیشتر و بهتر از گذشته دست به کار شوند. چراکه برخی از این مجرمان خودشان را فراتر از قانون میدانند. به یاد دارم که چند سال پیش، در تهران، دختری ربوده شد و پلیس هنوز اقدامی مؤثر انجام نداده بود.
در نهایت، گروهی از جوانان به کمک آمده و با خشونت او را آزاد کردند، یعنی آدم ربایان را پیدا کردند و با شمشیر او را زدند. این نوع رفتارها نشاندهنده، ناامیدیهای اجتماعی و جستجوی قهرمانی در دل تاریکیها است. بنابراین، برای اصلاح این وضعیت، نیاز به تغییرات اساسی در سیستمهای اجتماعی و آموزشی داریم تا بتوانیم به این جوانان کمک کنیم و آنها را از مسیرهای نادرست دور کنیم.»
واکنش جامعه و راهکارها
این روانشناس جنایی معتقد است این وضعیت نمیتواند ادامه پیدا کند. جامعه نیز باید به فکر راهکارهایی برای مقابله با این پدیده باشد: «نیاز به ایجاد الگوهای مثبت و قهرمانان واقعی در جامعه احساس میشود. سیستمهای نظارتی و قضایی باید به گونهای عمل کنند که اعتماد مردم را جلب کنند و نشان دهند که میتوانند از حقوق آنها دفاع کنند.
در این راستا، باید به جوانان آموزش داده شود که قهرمانان واقعی کسانی هستند که در زندگی روزمره خود با سختیها مبارزه میکنند و نه کسانی که از طریق رفتارهای خلاف به دنبال جلب توجه هستند. باید به آنها نشان داد که موفقیت و احترام در جامعه، نه از طریق قدرتنمایی و شرارت، بلکه از طریق تلاش، صداقت و کوشش به دست میآید.
در نهایت، قهرمانسازی در دنیای مجازی باید مورد بررسی قرار گیرد و با آگاهیبخشی و ارائه الگوهای مثبت، میتوان به کاهش این پدیده کمک کرد. این وظیفه همه ماست که با ایجاد فضایی سالم و مثبت، جوانان را به سمت رفتارهای سازنده و مفید هدایت کنیم. قهرمانان واقعی، کسانی هستند که با تلاش و کوشش، نه با رفتارهای خلاف، به موفقیت میرسند و در نهایت، میتوانند به عنوان الگوهایی برای نسلهای آینده معرفی شوند.»