منشوری برای تربیت و اصلاح کودکان آسیبدیده

حمایت از کودکان باید از جنبه شعاری خارج شود و در عمل احساس امنیت روانی را در آنها ایجاد کند
هفت صبح، ربیعالله قربانی/ رئیس کل دادگاههای عمومی و انقلاب تهران | بسیاری از کودکان بزهکار، محصول شکستهای مکرر خانواده، فقر، تبعیض یا خشونت هستند و برای درمان این مسائل، همکاری با نهادهایی چون بهزیستی، آموزش و پرورش، شهرداری، کانون اصلاح و تربیت، سازمانهای مردمنهاد و رسانهها ضروری است.
در مجتمع قضایی شهید فهمیده که ویژه اطفال و نوجوانان است پروندههایی که رسیدگی میشود، تنها سرنوشت یک فرد را رقم نمیزند بلکه بر مسیر تربیت یک نسل تأثیر میگذارد و سلامت اجتماعی را تحت تأثیر قرار میدهد و حتی بر توسعه پایدار کشور اثرگذار است. مجتمع قضایی ویژه اطفال و نوجوانان، تنها یک نهاد رسیدگی نیست بلکه محور حمایت، اصلاح و بازگشت سالم کودکانی است که عمدتاً ناخواسته در مسیر ناصوابی قرار گرفتهاند.
برخورد با اطفال و نوجوانان در فرایند رسیدگی به پروندهها و در مرحله تخفیف، تعقیب، صدور و اجرای حکم باید به گونهای باشد که واقعاً به اصلاح این افراد منجر شود و نباید با ناامیدی رأی صادر کنیم و بگوییم بستر اصلاح فراهم نیست، به لحاظ وضعیت سنی، بستر فکری و شخصیتی برای بازسازی و تربیت این دسته از افراد وجود دارد. آرایی که در مجتمع قضایی شهید فهمیده ویژه اطفال و نوجوانان صادر میشود، میتواند منشوری برای تربیت و اصلاح کودکان آسیب دیده باشد.
حمایت از کودکان باید از جنبه شعاری خارج شود و در عمل احساس امنیت روانی را در آنها ایجاد کند. این امر ممکن نیست مگر اینکه کودکان را از لحاظ روانشناسی به خوبی بشناسیم و از خدمات مشاورهای بهرهمند شویم همچنین لازم است که همکاران قضایی و اداری در این مجتمع مستمر خود را در زمینه مطالعات روانشناسی و آشنایی با روشهای نوین اصلاح و تربیت کودک تقویت کنند.
رسیدگی به پروندههای اطفال نیازمند تخصص ترکیبی در حوزههای حقوق کودک، روانشناسی رشد، جامعهشناسی، عدالت ترمیمی، ارتباطات انسانی و حتی مطالعات فرهنگی است. هیچیک از ما به صرف تجربه یا دانش قبلی، از یادگیری در این عرصه بینیاز نیستیم؛ بنابراین باید سرپرست جدید مجتمع دورههای منظم آموزش تخصصی برای قضات، کارشناسان، مددکاران و حتی پلیس کودک را برنامهریزی و اجرا کند.
در برخورد با بزهکاران، نباید تنها بر کیفر تمرکز کنیم بلکه سیاست عدالت ترمیمی باید بهطور قویتری در نظر گرفته شود همچنین نوع برخورد با بزهکاران باید شامل مشاوره، آموزش و خدمات اجتماعی باشد تا هدف اصلاح کودک تحقق یابد.
باید به این نکته توجه داشت که عمده مجرمانی که با آنها مواجه هستیم، به دلیل شرایط خانوادگی و اجتماعی در مسیر انحراف قرار گرفتهاند؛ بنابراین، به درک عمیقتری از وضعیت آنها نیاز داریم و نباید آنها را صرفاً به عنوان بزهکار ببینیم.
باید خانواده را در فرآیند بازسازی کودک مشارکت دهیم. برنامههای حمایتی، آموزش والدین، مشاورههای خانوادگی و بازدیدهای مکرر پس از دادرسی، جزو الزامات عملکرد موثر مجتمع ویژه اطفال و نوجوانان است. یکی از مهمترین شاخصها در موفقیت این مجتمع، مشارکت مردمی و آگاهیرسانی است. هرچه مردم بیشتر با وظایف و مأموریت دادگاههای اطفال آشنا شوند، مشارکت آنها در حمایت از کودکان بیشتر خواهد شد.
محیط دادرسی باید برای کودکان قابل فهم و امن باشد و حضور والدین در جلسات دادرسی میتواند احساس امنیت را در آنها تقویت کند. رسیدگی به پروندههای مرتبط با اطفال و نوجوانان باید سریع، دقیق و متناسب با نیاز کودک و نوجوان باشد. باید به جای نگاه آماری، به این موضوع توجه کنیم که چه تعداد از افرادی که به ما مراجعه کردهاند، به زندگی سالم اجتماعی بازگشتهاند.
اگر در این مجتمع، کودکی بتواند بار دیگر به مدرسه بازگردد، امید را تجربه کند، محبت را بفهمد و به جامعه بازگردد، در مسیر موفقیت قرار گرفتهایم اما اگر فرایند دادرسی او را بیشتر به انزوا، ترس یا تکرار جرم سوق دهد، هرچند رأی قانونی باشد، باید به این فکر کنیم که نتوانستهایم به هدف اصلی خود در اصلاح و حمایت از او دست یابیم.