کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۹۳۶۵۱
تاریخ خبر:
هفت‌صبح بررسی می‌کند؛ علت کاهش تعداد ازدواج‌ها و افزایش میانگین سن ازدواج در ایران

ازدواج با نیم قرن تجربه|‌ ۳۲ هزار ازدواج بالای ۵۰ سال چطور اتفاق افتاد؟

ازدواج با نیم قرن تجربه|‌ ۳۲ هزار ازدواج بالای ۵۰ سال چطور اتفاق افتاد؟

 الگوی ازدواج در ایران به‌وضوح در حال تغییر است و دیگر تشکیل زندگی در سنین میانسالی و مرز سالمندی موضوعی غیرعادی نیست

هفت صبح، راضیه زرگری| آمارها بهترین منابع برای آگاهی از تغییرات دیدگاهی و الگویی هر جامعه‌ای است. همین آمارها درباره ازدواج در ایران از یک تغییر تدریجی اما ریشه‌دار در بدنه جامعه حکایت دارد. پیوند زناشویی در ایران دیگر فقط آغاز مسیری هدفمند در جوانی نیست و گاهی می‌تواند شروعی دوباره باشد، حتی در پنجاه‌سالگی. بر اساس اعلام سازمان ثبت احوال کشور، در سالی که گذشت، بیش از ۳۲ هزار ازدواج برای افراد بالای ۵۰ سال در ایران ثبت شده است؛ آماری که در نگاه اول شاید عجیب به‌نظر برسد، اما نشان دهنده تغییراتی عمیق در ساختار اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران است.

 

افزایش سن ازدواج، کاهش تمایل به ازدواج‌های زودهنگام، تغییر نگرش نسبت به زندگی مشترک و رشد آگاهی فردی را می‌توان در توضیح این پدیده بیان کرد.  آمارهای رسمی سازمان ثبت احوال کشور همچنین نشان می‌دهد که طی دهه گذشته، هم تعداد کل ازدواج‌ها کاهش یافته و هم میانگین سن ازدواج افزایش پیدا کرده. بر اساس آخرین گزارش‌ها، میانگین سن ازدواج مردان در سال ۱۴۰۲ به ۲۸.۳ سال و برای زنان به حدود ۲۴ سال رسیده است.

 

با وجود کاهش نرخ ازدواج، پیوندهای جدیدی در سنین بالا شکل می‌گیرند؛ به‌ویژه در گروه سنی بالای ۵۰ سال که حالا دیگر نمی‌توان آن را استثنائی دانست. اما در پس خبر تک خطی «۳۲ هزار ازدواج بالای ۵۰ سال»، هزاران داستان انسانی نهفته است: زنی که پس از سال‌ها تنهایی به هم‌نشینی جدید رسیده یا مردی که پس از شکست اول، به زندگی دوباره‌ای دل بسته و یا دو همراه که در نیمه دوم عمر، به درک و احساسی عمیق‌تر از عشق رسیده‌اند.

 

رشد مفهوم «ازدواج اختیاری» به‌جای «ازدواج وظیفه‌ای»  

بر اساس آمارهای رسمی، حالا دیگر  ازدواج در سنین بالا نه‌تنها نادر نیست، بلکه روندی در حال رشد است. دلایل این پدیده هم متنوع‌اند: از ازدواج‌های مجدد پس از طلاق یا فوت همسر، تا بالا رفتن آگاهی اجتماعی و تمایل به استقلال بیشتر در تصمیم‌گیری‌های شخصی.
 
 
افزایش سن ازدواج، هم جنبه‌های مثبت دارد هم پیامدهای منفی؛ افراد در سنین بالاتر معمولاً با شناخت بهتری از خود و دنیای پیرامون ازدواج می‌کنند، که می‌تواند به ثبات بیشتر زندگی مشترک بینجامد. به تعویق افتادن ازدواج معمولاً به افراد فرصت می‌دهد که تحصیلات عالی یا مهارت‌های شغلی خود را کامل کنند، که می‌تواند رفاه اقتصادی و استقلال بیشتری به همراه داشته باشد و در نهایت با آگاهی بیشتر نسل جوان، بسیاری از ازدواج‌های ناشی از فشار خانواده یا سنت، جای خود را به تصمیم‌های آگاهانه‌تر داده‌اند.
 
 
افراد بیشتر از گذشته ازدواج را به عنوان انتخابی برای کیفیت زندگی می‌بینند، نه صرفاً یک الزام فرهنگی یا خانوادگی. با این حال افزایش سن ازدواج تبعاتی هم دارد که باید واقع‌گرایانه به آن نگاه کرد. به تعویق انداختن ازدواج و رد کردن موارد به هر دلیل، درصد افرادی را که تجرد قطعی و تشکیل ندادن خانواده را انتخاب می‌کنند، افزایش می‌دهد و به علاوه زوج‌های سن بالا به احتمال زیاد قید بچه‌دار شدن را می‌زنند. 

 

  پدیده‌ای به اسم دیرهمسری

محمود مشفق، جمعیت شناس است. او معتقد است الگوی ازدواج در کشور در حال تغییر است که این تغییر هم جنبه‌های مثبت دارد و هم منفی. یکی از ویژگی‌های انتقال جمعیت، ازدواج دیرهنگام است که در گذر دوم جمعیتی اتفاق می‌افتد. در این میان بسیاری از افراد هستند که به تجرد مطلق نزدیک می‌شوند.
 
 
 
مرز سن تجرد قطعی برای خانم‌ها حدود ۴۵ سال و برای آقایان ۵۰ سال است؛ مشفق به هفت صبح می‌گوید: اگر ازدواج‌ها را از نظر زمان‌بندی تقسیم‌بندی کنیم، نوع اول ازدواج‌های زود هنگام و زیر سن قانونی یا همان کودک همسری است؛ نوع دوم ازدواج‌های مرسوم است که در دهه سوم و چهارم زندگی اتفاق می‌افتد. نوع سوم دیر همسری یا دیر ازدواج کردن است که به دلایل مختلف می‌تواند اتفاق بیافتد. اینکه افراد دیرتر به سطح و جایگاه مناسب اقتصادی و اجتماعی می‌رسند.
 
 
در جوامعی که دستخوش تغییرات توسعه‌ای می‌شوند، رشد شهرنشینی را داریم، شاخص‌های تحصیلات‌عالی افزایش پیدا می‌کند و از طرفی یک سری هماهنگی‌ها برای پایان تحصیلات رسمی و ورود به بازار کار وجود دارد که به طور کلی 70 درصد افراد به صورت متاخر وارد بازار کار می‌شوند و استقلال اقتصادی دیرتر اتفاق می‌افتد. به همین نسبت رسیدن فرد به شرایط تهیه مسکن مناسب و مستقل و بسیاری شاخصه‌های دیگر که باعث تشکیل دیر هنگام خانواده می‌شود.»
 
 
الگوی ازدواج در ایران به‌وضوح در حال تغییر است. در کنار این واقعیت که سن ازدواج بالاتر رفته، انگیزه‌ها شخصی‌تر شده‌ و دیگر تشکیل زندگی در سنین میانسالی و مرز سالمندی موضوعی غیرعادی نیست.اما با وجود چالش‌هایی مثل کاهش باروری و افزایش تجرد، آیا این تحولات می‌توانند نشانه‌ای از بلوغ اجتماعی جامعه ایرانی باشند؟ 
 

وقتی الگوها تغییر می‌کند

یک پرس و جوی ساده در میان دوست و آشنایان خودمان نشان می‌دهد که بخش قابل توجهی از این ازدواج‌ها بین افرادی اتفاق افتاده که یا هر دو قبلاً تجربه زندگی مشترک داشته‌اند که شکست خورده یا یکی از آن‌ها قبلاً ازدواج کرده است. برخلاف گذشته که ازدواج در سن بالا با دید منفی اجتماعی مواجه بود، حالا بسیاری این تصمیم را به اقدامی آگاهانه برای داشتن همراهی مناسب در سال‌های میانسالی و سالمندی می‌بینند.

 

به بیان دیگر افراد بیشتر به رضایت فردی و کیفیت زندگی مشترک فکر می‌کنند تا صرفاً رفع نیاز اجتماعی یا خانوادگی.  مشفق در همین خصوص به تغییر ارزش‌ها در جامعه اشاره می‌کند؛ افراد جامعه که سطح تحصیلاتشان افزایش پیدا می‌کند، از الگوی تنظیم شده  ازدواج‌های سابق که طبق نظر بزرگترها بود خارج می‌شوند که در مواردی هم آسیب‌زاست و به ازدواج سفید و روابط خارج از عرف دختر و پسر منجر شود.

 

با این حال این افراد یا کسانی که در دهه‌های پیشین ازدواج ناموفقی داشتند، وقتی به میانسالی نزدیک می‌شوند، با دید بازتر و ملاک‌های تغییریافته مجددا ازدواج می‎کنند.  فاکتور دیگر تغییر ارزش‌ها و الگوهای ازدواج از منظر این جمعیت‌شناس شکسته شدن الگوهای سن دختر و پسری است که قرار است با هم ازدواج کنند. اختلاف سن و اینکه کدام بزرگتر باشد.

 

«به لحاظ سنی هم آن قالب رسمی و توازنی که در دهه‌های پیش مرسوم بود، شکسته شده. اینکه حتما پسر باید بزرگتر باشد و اختلاف سن زوجین چند سال باشد. این الگوها الان کمرنگ شده و مخصوصا در ازدواج‌هایی که در دهه چهارم و پنجم زندگی شخص اتفاق می‌افتد، دیگر به سن و سال کمتر توجه می‌شود و ملاک‌های دیگر پر رنگ می‌شود.»

 

کاهش شانس باروری، اصلی‌ترین پیامد منفی دیر همسری

این مدرس دانشگاه توضیح می‌دهد که به همین دلیل عده‌ای دچار گریز از ازدواج می‌شوند و به طور مطلق ازدواج نمی‌کنند. ترس از اعتماد به یک فرد دیگر و آسیب‌های جدایی در آنها باقی می‌ماند. در این میان هم خیلی‌ها تاخیر یافته تن به ازدواج مجدد می‌دهند و بعد از پشت سر گذاشتن دوران سخت بعد از جدایی، عاقلانه‌تر رفتار می‌کنند برای انتخاب همسرشان در مرتبه دوم. 

 

در نهایت کاهش شانس باروری اصلی‌ترین پیامد منفی دیر همسری یا همان ازدواج بعد از 50سالگی است. مشفق در این رابطه می‌گوید:«مسئله این است که در تاخیر انداختن سن ازدواج افراد از بازه سنی باروری خارج می‌شوند و همین مسئله می‌تواند به مسئله مهم کاهش نرخ باروری در کشور ما دامن بزند. به علاوه  افزایش فاصله نسلی پدیده دیگری است که متاثر از تأخیر در ازدواج و فرزندآوری است و می‌تواند به شکاف بیشتر بین نسل‌ها و دشواری در انتقال تجربه‌های زیسته منجر شود.» 

 

زنان و مردانی‌ در‌ جست‌وجوی‌ آرامش

کاهش تعداد ازدواج‌ها و افزایش میانگین سن ازدواج در ایران نشان‌دهنده تغییرات ساختاری در خانواده‌های ایرانی است. این تغییرات می‌توانند تأثیرات گسترده‌ای بر جمعیت و ساختار اجتماعی کشور داشته باشند. به گفته مشفق پدیده ازدواج موضوع ساده‌ای نیست و با فاکتورهای زیادی باید سنجیده شود.

 

کسانی که ازدواج ناموفق داشتند ممکن است به راحتی تن به ازدواج مجدد ندهند. تعداد این افراد هم با توجه به آمار طلاق کم نیست؛ به ویژه اینکه بسیاری از طلاق‌ها در یک تا سه سال اول زندگی مشترک اتفاق می‌افتد. یعنی چیزی که فرد در ذهنش ساخته خیلی زود فروپاشیده می‌شود. 

 

کدخبر: ۵۹۳۶۵۱
تاریخ خبر:
ارسال نظر