درختکشی در تاریکی| ۱۸۰ هکتار «جنگل دستکاشت» اراک قربانی توسعه بیقانون

قصه این جنگلها، با بذرهایی شروع شد که در دهه ۵۰ در دل بیابانهای اطراف اراک کاشته شدند
هفت صبح| اراک، یکی از آلودهترین شهرهای ایران، حالا نهتنها گرفتار دود و غبار کارخانهها و وسایل نقلیه است، بلکه یکی از مهمترین منابع تنفسیاش را هم از دست میدهد: جنگلهای دستکاشت شمالشرقی شهر که روزگاری سپری سبز در برابر حمله آلایندهها بودند، امروز یکییکی قربانی تیشه توسعهای شدهاند که هیچ برنامهای برای حفظ محیط زیست ندارد.
قصه این جنگلها، با بذرهایی شروع شد که در دهه ۵۰ در دل بیابانهای اطراف اراک کاشته شدند؛ مساحتی حدود ۱۸۰ هکتار که با درختانی از گونههای مقاوم مانند زبانگنجشک و اقاقیا، دیواری سبز بین کارخانهها و بافت شهری ساختند تا دستکم کمی از خشم دودها کم شود. اما حالا، این دیوار فرو میریزد؛ بهجای آن، ساختمان میروید، خیابان کشیده میشود، و تابلوهای "در دست ساخت" به چشمان مردم دهنکجی میکنند.
سیاوش آقاخانی، فعال محیط زیست و مدیرعامل شبکه مردمنهاد منابع طبیعی استان مرکزی، از وضعیت موجود بهدرستی با عبارت «دستدرازی به تنفس اراکیها» یاد میکند. او میگوید: «فضای سبز، عنصر حیاتبخش کالبد شهر است و جنگلهای دستکاشت، تنها بازمانده تلاشها برای برقراری تعادل بین صنعت و زندگی در اراکاند. حذف این نوار سبز، یعنی حذف ریههای اراک.»
این درختها فقط یک زیبایی بصری نیستند؛ نقش فیلتر طبیعی هوا، حفظ پرندگان، بازچرخانی آب، و کاهش روانآبها را برعهده دارند. با از بین رفتن آنها، آفات بیشتر میشوند، بیماری درختان شدت میگیرد و اکوسیستم محلی در آستانه فروپاشی قرار میگیرد.
اما فاجعه فقط به قطع درختان ختم نمیشود. آقاخانی هشدار میدهد که سرانه فضای سبز در اراک نباید با شهرهایی مثل رشت یا ونیز مقایسه شود. او میگوید: «اراک شهری صنعتی با بار سنگین آلایندههاست. این شهر باید بر اساس شرایط خاصش، سهم بیشتری از فضای سبز داشته باشد.»
در حالی که گونههایی مثل اقاقیا به پایان عمر مفید خود نزدیک میشوند، شهرداری نه برای جایگزینی آنها برنامهای دارد و نه مانع ساختوسازها میشود. آقاخانی پیشنهاد میدهد ادارهای مجزا برای محیط زیست شهری در ساختار شهرداریها تشکیل شود تا از نابودی این منابع جلوگیری کند.
در طرف دیگر، حسن قربانی، رییس کمیسیون سلامت شورای شهر اراک نیز در گفتوگو با ایرنا اعتراف میکند که «اداره راه و شهرسازی با تکیه بر اسناد، زمینهایی را در اختیار گرفته و با تغییر کاربری بهتدریج این محدوده سبز را به مراکز مختلف ساختمانی تخصیص داده است.»
او قول پیگیری میدهد و از برنامهاش برای مطرح کردن این موضوع در نشست با استاندار مرکزی میگوید، اما به تجربه، این وعدهها سالهاست تکرار میشوند، بیآنکه درختی از تبر نجات یابد. امروز اما پرسش سادهای باقی میماند: در شهری که از آلودگی هوا جان میسپارد، چرا درخت میبرند؟ اگر کارخانهها را نمیتوانیم ببندیم، چرا حداقل سپر دفاعی شهر را حفظ نمیکنیم؟
پاسخ، در غفلت تاریخی، اولویتهای نادرست مدیریت شهری و فقدان مشارکت عمومی نهفته است. آنچه مسلم است، هر درختی که قطع میشود، فقط چوبی برای یک سازه تازه نیست؛ فریادی خاموش است از ریههای گرفته شهری که فرزندانش هر صبح با سرفه مدرسه میروند.
اراک، امروز نیازمند اقدامی فوری، صریح و دلسوزانه برای حفظ آنچه باقی مانده از جنگلهایش است. اگر این روند ادامه یابد، روزی نهچندان دور، شهروندان اراک بهجای پیادهروی در سایه درختان، با ماسک در سایه دیوارهای سیمانی حرکت خواهند کرد. حالا وقت تصمیمگیری است؛ نفس اراک را نجات دهیم، پیش از آنکه نفسش برای همیشه بند بیاید.