فیلترشکنها؛ قاتل خاموش هوش هیجانی کودکان

دولتها باید از «صیانت» به «توانمندسازی» برای کودکان حرکت کنند؛ فیلترینگ راهحل نیست!
هفت صبح، محمدمهدی سیدناصری | در جهان پرشتاب امروز که تارهای نازک فناوری سراسر زندگی بشر را به هم گره زده و کودکی نیز دیگر معنای سنتی خود را از دست داده است، فضای مجازی به بخشی جداناشدنی از زیست روزمره کودکان بدل شده است؛ فضایی که دیگر نه صرفاً یک ابزار سرگرمی، بلکه بستری برای رشد شناختی، یادگیری، خلاقیت، ارتباطگیری و مشارکت اجتماعی کودکان است.
در چنین بستری، مفهوم «حق بر اینترنت» و «حق دسترسی آزاد به اطلاعات» بهعنوان شاخهای نوظهور از حقوق بشر کودک، پدیدار شده و خواهان به رسمیت شناختن، حمایت و تضمین اجرایی است. با این حال، در کشور عزیزمان ایران، متاسفانه سیاستهای گسترده فیلترینگ و سانسور اینترنتی، دیوارهایی بلند در برابر تجربهگری آزاد کودکان در فضای مجازی ایجاد کرده است.
دیوارهایی که به بهانه صیانت، نهتنها دروازههای آگاهی را مسدود ساخته، بلکه با سوق دادن کودکان به سوی فیلترشکنهای نامطمئن، آنها را در معرض خطراتی امنیتی، اخلاقی و روانی بیسابقهای قرار داده است. آنچه در این میان مغفول مانده، این است که کودکان نهتنها موجوداتی آسیبپذیر هستند که باید از مخاطرات فضای دیجیتال محافظت شوند، بلکه افرادی دارای حقوق مستقلاند که باید فرصت رشد، پرسش، جستوجو و انتخاب آگاهانه را داشته باشند.
میان «صیانت» و «محرومسازی» باید تمایزی اساسی قائل شد؛ زیرا کودک در خلأ اطلاعات و آگاهی، بهجای مصونیت، در معرض نوعی آسیب خاموش و عمیقتر قرار میگیرد: آسیب ناآگاهی، انزوا، سرکوب خلاقیت و بیگانگی از جهان معاصر. سیاستهای فیلترینگ در ایران عزیزمان، بسیاری از منابع آموزشی و اطلاعاتی را مسدود کرده است. این محدودیتها، دسترسی کودکان به محتوای آموزشی، علمی و فرهنگی را کاهش داده و بر کیفیت آموزش تاثیر منفی گذاشته است.
بر اساس گزارشهای موجود، بسیاری از دانشآموزان و دانشجویان برای دسترسی به منابع مورد نیاز خود، مجبور به استفاده از ابزارهای دور زدن فیلترینگ شدهاند. استفاده گسترده از فیلترشکنها در میان کودکان و نوجوانان، آنها را در معرض تهدیدهای امنیتی قرار داده است. بسیاری از این ابزارها، ناامن بوده و ممکن است اطلاعات شخصی کاربران را به خطر بیندازند. علاوه بر این، استفاده از فیلترشکنها میتواند کودکان را به محتوای نامناسب و مضر هدایت کند.
بر اساس کنوانسیون حقوق کودک، کودکان حق دارند به اطلاعات مناسب و مفید دسترسی داشته باشند. محدودیتهای اینترنتی در ایران، این حق را نقض کرده و مانع از رشد فکری و اجتماعی کودکان میشود. در بسیاری از کشورها، دسترسی به اینترنت بهعنوان یک حق اساسی شناخته شده و سیاستهایی برای تضمین این حق اجرا میشود.
در کشورهای پیشرفته، سیاستهایی برای حفاظت از کودکان در فضای مجازی اجرا میشود که شامل آموزش دیجیتال، نظارت والدین و استفاده از فیلترینگ هوشمند است. این کشورها تلاش میکنند تا تعادل بین حفاظت از کودکان و آزادی اطلاعات را حفظ کنند. در مقابل، سیاستهای سختگیرانه و گسترده فیلترینگ در ایران، نتایج معکوسی داشته و کودکان را بیشتر در معرض خطر قرار داده است.
کودکان امروز، شهروندان دیجیتال فردایند. اگرچه آنها هنوز به سن رای دادن نرسیدهاند، اما در جهانی رشد میکنند که آیندهاش به شیوه تعامل امروز ما با فناوری و آزادی گره خورده است. فیلترینگ گسترده و غیرهوشمند در ایران، نهتنها نتوانسته سپری موثر در برابر آسیبهای فضای مجازی ایجاد کند، بلکه با محدود ساختن دسترسی کودکان به منابع آموزشی، علمی و فرهنگی، نوعی تبعیض دیجیتال و شکاف اطلاعاتی در زیست آنها نهادینه ساخته است.
استفاده ناگزیر از فیلترشکنها، کودکان را از دایره ایمنی دیجیتال خارج میکند و آنان را در معرض محتواهای مخرب، بدافزارها، تهدیدهای روانی و ارتباطات ناشناس و آسیبزا قرار میدهد؛ خطری که در فقدان سواد رسانهای و غفلت ساختاری، جدیتر از هر تهدیدی بر امنیت ذهن و روان کودک سایه افکنده است.
در چنین شرایطی، مسئولیت دولتها صرفاً در فیلترکردن خلاصه نمیشود؛ بلکه در طراحی سیاستهایی هوشمندانه، چندلایه و متوازن تعریف میشود که همزمان هم از کودک محافظت کند و هم به او بالهای پرواز در دنیای دانش، فرهنگ و مشارکت را ببخشد. برای رسیدن به حکمرانی مطلوب در فضای مجازی کودکمحور، باید حق بر اینترنت، حق دسترسی آزاد به اطلاعات و حق بر آموزشهای دیجیتال ایمن و مفید بهعنوان اصول بنیادین حقوق بشر کودکان به رسمیت شناخته شود.
ایران میتواند و باید با الگوبرداری از کشورهای موفقی چون فنلاند، استونی، آلمان و هلند، زیرساختهایی برای فیلترینگ هوشمند، آموزش رسانهای و مشارکت فعال خانوادهها و نهادهای مدنی ایجاد کند. آینده دیجیتال کودکان ایران، نیازمند تغییر نگرش از رویکرد «بازدارنده و انکاری» به رویکرد «توانمندساز، آموزشی و مشارکتی» است. در پایان باید یادآور شد که کودکی، صرفاً مرحلهای از زندگی نیست، بلکه سرمایهای ملی و جهانی برای ساختن فردایی بهتر است. محرومساختن این نسل از حقوق دیجیتال، محرومساختن آنان از عدالت، رشد و شکوفایی در جهانی است که بیش از همیشه به آگاهی، آزادی و خلاقیت نیاز دارد.