علاءالدین، پلاسکو جدید تهران؟

شهردار منطقه 11: این بنا گواهی پایانکار ندارد و بارها اخطار عدم ایمنی گرفته است
هفت صبح، سیمین برادران| پاساژ علاءالدین، نبض بازار تلفن همراه پایتخت و یکی از شلوغترین مراکز خرید تهران، زیر پوسته پرزرق و برق خود، معمایی از ناایمنی و تخلفات ساختمانی را پنهان کرده است. روزانه هزاران شهروند وارد ساختمانی میشوند که نه پایانکار دارد، نه زیرساختی مطمئن و نه نمایی ایمن برای مقابله با حادثهای چون آتش. در شرایطی که فاجعه پلاسکو هنوز از حافظه جمعی ایرانیان پاک نشده، تکرار آن در علاءالدین تنها به یک جرقه بستگی دارد.
ساختمانی ناایمن در چند صد متری پلاسکو
ساختمان علاالدین که در سال ۱۳۷۴ ساخته شده است هنوز پایان کار ندارد و شهرداران بسیاری آمدند و رفتند اما با همه تلاشها نتوانستند ایمنی را به این ساختمان بازگردانند. از قالیباف تا زاکانی؛ همگی درصدد برآمدند اما باز همچنان این ساختمان صدر بناهای ناایمن است.
17 دی 1401 بخشی از پاساژ علاالدین و پشت نمای ساختمان که محل نگهداری ضایعات بود، دچار حریق شد. همچنین 26 تیر 1399، علاالدین حریق دیگری را تجربه کرد اما 20 آذر 1400 آتشسوزی گستردهای به دامن علاالدین افتاد. بر اساس گزارشها علت حادثه اتصال برق در یک دستگاه کولر گازی طبقه پنجم بود. این حوادث خوشبختانه تلفات جانی در پی نداشت اما به نگرانیها درباره این ساختمان دامن زد.
ماجرای ورود شهرداران به ساختمان ناایمن علاالدین
در دوره مدیریت محمدباقر قالیباف بر شهرداری تهران، طبقه هفتم پاساژ علاءالدین بهعنوان ساختوساز غیرمجاز شناسایی و حکم تخریب آن صادر شد. این طبقه بدون مجوز قانونی ساخته شده بود و پایان کار نداشت. محمدباقر قالیباف، شهردار وقت تهران، در واکنش به این تخلف گفت: «ما قانون را اجرا میکنیم و با هرکسی که خلاف قانون عمل کند، برخورد میشود.»
وی تأکید کرد که حتی اگر مالک پاساژ علاءالدین به اندازه کل بودجه شهرداری پول بدهد، باز هم طبقه هفتم تخریب خواهد شد. قالیباف با همه تلاشهایی که انجام داد نتوانست از پس این ساختمان بر بیاید. پس از آن در دوره شهرداری پیروز حناچی، شهردار اصلاحطلب، هم همچنان پاساژ علاءالدین بهعنوان یکی از ساختمانهای ناایمن تهران شناخته میشد.
اوضاع در دوره مدیریت علیرضا زاکانی هم تغییر محسوسی نکرد. اقداماتی برای ایمنسازی این پاساژ انجام شد از جمله تشکیل پرونده قضایی، صدور اخطارهای متعدد به مالک برای رفع نواقص ایمنی، قرار دادن موانع بتنی (نیوجرسی) در ورودی پاساژ بهعنوان هشدار و جلوگیری از تردد و تهدید به تعطیلی پاساژ در صورت عدم رعایت موارد ایمنی اما در نهایت منجر به تغییر اساسی در وضع ایمنی علاءالدین نشد.
علاءالدین همچنان ناایمن است
16 اردیبهشت 1404 مهدی چمران، رئیس شورای شهر تهران در خصوص پاساژ علاالدین اعلام کرد که این پاساژ خاص است و نمونهایست که عدم ایمنی و آرامش در کسب و کار را رقم زده است. مسئله مهم بحث ازدحام و فعالیت مغازهها در کنار هم است. اگر خطری باشد تخلیه آنجا خیلی دشوار است؛ شهرداری در حال تلاش است اما انتظار داریم شهردار جدید کار شهردار قبلی را دنبال کند.
تاخیر علاءالدین در ایمنسازی ساختمان
مهدی قمی، شهردار منطقه 11 در گفتوگو با هفت صبح در خصوص آخرین وضعیت این ساختمان و اقدامات شهرداری تهران توضیحاتی ارائه میکند.
آیا ساختمان علاءالدین هنوز پایان کار ندارد؟
با توجه به تخلفات ساختمانی، عدم تعیین تکلیف کسری و حذف پارکینگها ، عدم تایید سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی و همچنین ثبت نشدن درخواست مالک در دفاتر خدمات الکترونیک شهر، این بنا فاقد گواهی پایانکار است.
شهرداری تهران چند اخطار ایمنی به این ساختمان داده است؟
در خصوص عدم رعایت ایمنی ساختمان اخطارهای متعددی در این راستا برای مالک صادر و ابلاغ و به ذینفعان اطلاعرسانی شده است.
علاءالدین چه مشکلاتی از منظر ایمنی و آتش نشانی دارد؟
تغییرات در سازه ساختمان هنگام اجرا و عدم رعایت الزامات ایمنی ، پرونده به سازمان آتش نشانی ارسال و دستورالعمل و الزامات صادر و مالک ملزم به رعایت آن بوده که بخشی از آن توسط مالک اجرا و مابقی از جمله تغییر نما در حال انجام است.
در حال حاضر برنامه شهرداری برای مقابله با ناایمنی این ساختمان چیست؟
در خصوص ایمنی دارای گزارش پیشرفت فیزیکی و اقدامات ایمنی و آتش نشانی در سال ۱۴۰۳ برای ایمن کردن ساختمان و اخذ دستورالعمل ایمنی کلی است، در ضمن اعلام پیشرفت فیزیکی بالای کار و تمهیداتی برای ساختمان در جهت اجرای نمای تایید شده در کمیته نماهای خاص معاونت شهرسازی و معماری شهرداری تهران است. با توجه به اینکه عزم جدی از سوی مالک جهت اخذ گواهی پایانکار تا این مدت نبوده لذا ایمن سازی ساختمان با تاخیر صورت پذیرفت.
نواقص ساختاری و تأسیساتی؛ خطر در کمین هزاران نفر
علاوه بر مشکلاتی چون استفاده از نمای غیر استاندارد و مشکلات ایمنی، فرداد عدالتخواه، شهردار ناحیه۱ منطقه۱۱ در بهمن ماه 1403 از یک خطر بزرگتر پرده برداشت. به گفته او، پاساژ علاءالدین زمانی که ساخته شد، ظرفیت تردد روزانهاش حدود هزار نفر بود.
اما امروزه وضع این ساختمان در حالتی قرار دارد که تردد روزانه آن به بیش از ۱۰ هزار نفر رسیده است. دلیل این افزایش تردد این است که هر واحد تجاری به چند نفر اجاره داده شده است. درواقع، یک واحد تجاری به جای یک نفر، به ۶ نفر اجاره داده شده که هرکدام مشغول به کار در این ساختمان هستند. این افزایش جمعیت در واحدها باعث شده تا ظرفیت سازهای که در ابتدا برای هزار نفر طراحی شده بود، به ۱۰ هزار نفر برسد و ساختمان را از نظر ایمنی غیرقابل استفاده کند.
علاءالدین تنها نیست
ساختمان علاءالدین یکی از ساختمانهای بحرانی تهران است. در این باره سازمان آتشنشانی تهران اعلام کرده که ۸۰ درصد از ساختمانهای دولتی در پایتخت فاقد تأییدیه ایمنی هستند. تهران حدود ۳۱۰۰ ساختمان پرمراجعه و حساس دارد که از میان آنها، دستکم ۷۵ ساختمان در وضعیت بحرانی قرار دارند و فوراً نیاز به ایمنسازی دارند. این ساختمانها شامل بیمارستانها، مدارس، ادارات دولتی، مراکز تجاری بزرگ، برجها و حتی برخی مراکز فرهنگی میشوند.
نمونههایی از ساختمانهای ناایمنی که پیش از این اعلام شده شامل پاساژ علاءالدین، ساختمان بستنی پاک، انبارخانه کارگر، بیمارستان بوعلی، ساختمان وزارت صمت (سابق)، برخی ساختمانهای اطراف چهارراه استانبول و... هستند.
مشکلات رایج این ساختمانها از نبود پایانکار آغاز میشود؛ مجوزی که سالهاست صادر نشده اما فعالیت در این بناها همچنان ادامه دارد. بسیاری از این ساختمانها از زیرساختهای ایمن بیبهرهاند: سیمکشیهای خطرناک، پلههای اضطراری غیراستاندارد، آسانسورهای مسدود، سیستمهای اطفای حریق غیرفعال و نمایی از جنس کامپوزیت که فقط یک جرقه کافیست تا کل سازه را به شعله بکشد. در مواردی مثل پاساژ علاءالدین، نمای کامپوزیت اشتعالزا، عدم وجود پارکینگ با وجود تعهد مالک، و نبود دسترسی اضطراری برای خودروهای امدادی، عملاً سازه را به تلهای مرگبار برای مردم بدل کرده است.
اما چرا این بحران همچنان ادامه دارد؟ پاسخ روشن است؛ مقاومت برخی مالکان در برابر ایمنسازی، عدم همکاری نهادهای دولتی با شهرداری، و کندی فرساینده فرآیندهای قضایی. بسیاری از اخطارها جدی گرفته نمیشوند، دستورها اجرایی نمیشوند، و مردم بیخبرند از اینکه روزانه از کنار یا درون چه تهدیدی عبور میکنند. حتی در مواردی، دستگاههای قضایی به سختی وارد عمل میشوند، و تنها در شرایط فشار عمومی یا فاجعه، واکنشی قابل لمس رخ میدهد. به نظر می رسد تا زمانی که ارادهای یکپارچه از سوی نهادهای اجرایی، نظارتی، قضایی و حتی رسانهای شکل نگیرد، تهران بر لبهی تیغ باقی خواهد ماند.
به کلمه اخطار آلرژی داریم!
مهدی بابایی / رئیس کمیته ایمنی شورای شهر تهران | مدیریت شهری در این دوره و در برنامه 1404 سیاستی را تدوین کرده که هدف آن کاهش ریسک و حادثه است. مدیران در دورههای قبلی اغلب به دنبال تامین تجهیزات و توسعه ایستگاهها در سازمان آتشنشانی بودند و در این سیاستگذاری هم موفق بودهاند. در حال حاضر 135 ایستگاه آتشنشانی، نیروی انسانی متخصص و ماشینآلات به روز در تهران داریم که نشان از موفقیت سیاست قبلی دارد اما نکته قابل تامل این است که باید پیشگیری مقدم باشد.
ما در شورای شهر تهران روند10 سال اخیر را بررسی کردیم و متوجه شدیم که هر سال مجموع حریق بیش از 3 درصد رشد داشته است. همچنین حریقهای درون ساختمانی که اغلب منجر به فوتی و یا مجروح شدن شهروندان میشده سالی یک درصد رشد داشته است. در برنامه 1404 الزام کردیم که شهرداری تهران و آتش نشانی نسبت به توقف رشد و کاهش حادثه اقدام کند. البته سیاستگذاری سختگیرانهای در این عرصه داشتیم.
بدین ترتیب گفتیم در سال 1401 و 1402 باید رشد حادثه متوقف شود ولی در سال 1403 و 1404 حوادث حریق را کاهش دهیم. بر همین اساس این رویکرد پیشگیرانه در دستور کار قرار گرفت و قرار شد تا پیگیری ویژه ای در خصوص لیست ساختمان های ناایمن و الزام مالکین به ایمن سازی ساختمانها صورت گیرد.
شهرداری در گذشته فقط اخطار میداد
معروف ترین لیستی که از قدیم مورد بحث است همان 129 ساختمان بحرانی است. حدود 5 سال قبل، شهرداری تهران و آتشنشانی به جز صدور اخطار کاری نکرده بودند یعنی صرفا اخطار صادر میشد و متاسفانه مالکین توجه جدی نداشتند. البته شهرداری تهران در آن برهه اقدام قضایی جدی انجام نداده بود. در این دوره پیرو سیاستگذاری در برنامه 1404، شهرداری تهران موظف شد تا پیگیری ویژهای در خصوص ایمنسازی ساختمانهای ناایمن انجام دهد.
129 ساختمان معروف در دستور کار اول قرار گرفت و در حال حاضر به 60 ساختمان رسیده است. 69 ساختمان از لیست خارج شد به طوری که میتوانستند تائیدیه ایمنی دریافت کنند. در کنار اینها، شهرداری موظف شد تا به ساختمانهای ردههای بعدی ورود کند. ما ردهبندی برای ارزیابی داریم به این ترتیب که ابتدا ساختمانهای بحرانی و سپس پرخطر، میان خطر و کم خطر اولویت دارند. بنا شد در ردهبندیهای دیگر سالی حداقل 1300 ساختمان از لیست خارج شود، یعنی ایمنسازی شوند و تائیدیه ایمنی بگیرند.
مصوبهای برای کنترل ساختمانهای ناایمن
آتش نشانی به تنهایی نمیتوانست پیگیر ساختمانهای ناایمن باشد چرا که ساختار سازمانی آتش نشانی، عملیاتی است و زیر ساختهای لازم برای پیگیری حقوقی و قضایی و... را ندارد. بنابراین ما در شورای شهر مصوبهای داشتیم که مناطق و نواحی شهرداری تهران ملزم شدند پیگیر موضوعات ساختمانهای ناایمن شوند. از آن زمان که مناطق و نواحی پای کار آمدند سرعت بیشتر شد و توفیقات در تعیین تکلیف ساختمان ناایمن صورت گرفت.
داربست ناایمن
یکی از این ساختمانهای ناایمن علاءالدین است و یکی از موضوعات ناایمنی این ساختمان، بحث نمای آن بود که در برههای حریقی رخ داد و به دلیل اینکه قسمتی از اصول ایمنی را رعایت کرده و ایستگاه آتش نشانی کوچکی ساخته بود قبل از اینکه آتش نشانان برسند، حریق کنترل شد ولی مالک ملزم به تغییر و ایمن سازی نما شد. ایمنسازی نما شروع شده و 15 درصد پیشرفت فیزیکی دارد اما سرعت ایمنسازی نما بسیار کند است و قابل قبول نیست و وجود داربستها در معبر خود ناایمنی جدیدی ایجاد کرده و باید مالک به زودی اقدام کند. البته مالک وعده داده تا پایان خرداد فرآیند نماسازی جدید را به نتیجه برساند اما ما از سرعت کار ناراضی هستیم و این فرآیند باید تسریع شود.
بیش از 10 اخطار به علاالدین
شهرداری بیش از ده بار به علاالدین اخطار داده است و تشکیل پرونده قضایی شده چون اطلاعات کلیه 129 ساختمان به قوه قضائیه ارسال شده و مدعی العموم هم پیگیری لازم را انجام می دهد. کمک قوه قضائیه در اقدام مالک موثر بوده است ولی واقعیت این است که سرعت کند بوده و امیدواریم قوه قضائیه مالک را الزام کند تا با سرعت بیشتری ایمن سازی صورت گیرد.
ایمنی در اولویت نبود
در دورههای قبل آنگونه که باید موضوع ایمنی در اولویت مدیریت شهری نبوده است. سیاستگذاریها بیشتر به جای پیشگیری به تجهیز آتشنشانی پرداختهاند و یا اینکه زمان رسیدن آتشنشانی سر حادثه کاهش پیدا کند. آنها در این زمینه موفق هم بودهاند اما این سیاستگذاری زیرساختی و پایهای نبوده است چرا که باید به کاهش حریق فکر کنیم. وقتی در این دوره سیاستگذاریها را تغییر دادهایم و سراغ سرچشمه رفتهایم. وقتی ساختمان ایمن شود نیاز نیست بودجه زیرساخت های شهر برای تجهیزات هزینه شود. در حال حاضر آتشنشانی دغدغه جدی برای تامین تجهیزات خود ندارد. باز هم علاوه بر بودجه آتش نشانی، مازاد بر آن 60 ماشین آلات سنگین دیگر خریداری شده است.
ما در شورای شهر سیاستگذاری گذشته را رد نکردهایم و گفتهایم فرآینده تجهیز باید ادامه پیدا کند ولی اصل کار که ایمنی است مهم بوده است. در دورههای قبل تنها به اخطار به ساختمانهای ناایمن اکتفا کردند و پرونده قضایی تشکیل نشد. در پرونده پلاسکو هم اینگونه بود، فقط به اخطار اکتفا شد. به عنوان ناظر اگر به مناطق بروم و شهردار منطقه بگوید به ساختمانهای ناایمن تنها اخطار دادهایم برایمان پذیرفتنی نیست و اصلا به کلمه اخطار آلرژی داریم. اخطار جزو اقدامات اولیه است. باید در جهت فرآیند ایمنسازی تشکیل پرونده قضایی و درخواست قطع انشعابات ساختمان و اطلاعرسانی عمومی درباره ناایمنی انجام شود. فرهنگ ایمن سازی در شهرداری در این دوره به صورت جدی پیگیری شده است.