جغرافیای جرم در تهران | نقاط پرخطر و حادثهخیز

اختلاس، کلاهبرداری و پولشویی در شمال شهر و سرقتهای خرد، توزیع مواد مخدر و نزاع در جنوب شهر اتفاق میافتد
هفت صبح، سیما فراهانی| هر کدام از مناطق یک کلانشهر بزرگ مثل تهران، قصهای جداگانه دارند. قصهای که گاه از آن بوی خلاف میآید. تهران، مثل بسیاری از کلانشهرهای دیگر، صحنهای از تضادهای عمیق اجتماعی و اقتصادی است که این تضادها در الگوی جرایم نیز بازتاب مییابد. «بالای شهر» و «پایین شهر» فقط اصطلاحاتی جغرافیایی نیستند، بلکه نمایانگر دو دنیای متفاوت با قواعد، فرصتها و چالشهای خاص خود محسوب میشوند.
این تفاوتها، در نوع و انگیزه جرم نیز به شدت تاثیر دارند. بالای شهر و پایین شهر، جرائم را هم به انحصار خود درآوردهاند. با این حال، نباید این دو تصویر را به صورت مطلق و جدا از هم در نظر گرفت. واقعیت آن است که جرم در هر دو منطقه ریشه در عوامل پیچیده و متعددی دارد که نیازمند درک عمیق و رویکردهای جامع هستند. به گفته کارشناسان و جامعهشناسان، برای مقابله با جرم در پایین شهر، لازم است بر توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی افراد، ایجاد فرصتهای برابر، بهبود دسترسی به خدمات آموزشی و بهداشتی و تقویت نهادهای اجتماعی تمرکز کرد. در بالای شهر، مقابله با فساد، افزایش شفافیت، تقویت نظارت و مجازات قاطعانه مجرمان اقتصادی، میتواند از وقوع جرایم جلوگیری و اعتماد عمومی را احیا کند.
تفاوتهای معنادار مجرمان شمال و جنوب
زمانی که آسیبهای اجتماعی، روانی، امنیتی و آسایشی در یک محله رواج پیدا کند، شهرت آن محله با نام آسیب گره میخورد. سعید خراطها یک آسیبشناس در گفتوگو با خبرنگار هفتصبح در این باره میگوید: «پراکندگی جغرافیایی در زمینه وقوع جرایم، مقولهای معنادار است که به وضوح نشان میدهد که کجا و در مقابل چه نوع جرائمی تفاوتهای بارزی وجود دارد. آیا در نقاط خاصی از شهر شاهد وقوع جرمهای ویژهای هستیم؟
پاسخ به این سوال مثبت است و جغرافیای جرم به شکل معناداری با نوع جرایم ارتباط دارد. البته این تفاوتها، یک تصویر کلی از وضعیت جرایم در شمال و جنوب شهر تهران ارائه میدهند و ممکن است در برخی موارد، استثناهایی نیز وجود داشته باشد. توجه به این نکته ضروری است که این تفاوتها نباید به عنوان یک کلیشه در نظر گرفته شوند و همه افراد ساکن در این مناطق به عنوان مجرم یا قربانی جرم تلقی شوند. در هر صورت تفاوتهای معناداری بین مجرمان در شمال و جنوب شهر تهران وجود دارد که این تفاوتها ناشی از عوامل مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و آموزشی است.»
بازی قدرت و ثروت در خفا
در خیابانهای عریض و برجهای سر به فلک کشیده بالای شهر، داستان جرم رنگ و بوی دیگری دارد. در اینجا، بیشتر جرایم نه از سر نیاز، بلکه از سر طمع، جاهطلبی و میل به قدرت بیشتر رخ میدهد. این جامعهشناس درباره این موضوع میگوید: «اختلاسهای کلان، کلاهبرداریهای پیچیده، پولشویی، فرار مالیاتی و جرایم سایبری، نمونههایی از جرایمی هستند که در این مناطق شایعترند. این جرایم اغلب توسط افرادی با تحصیلات بالا، موقعیت اجتماعی ممتاز و دسترسی به منابع قدرت انجام میشوند و هدف آنها نه فقط کسب ثروت، بلکه حفظ و افزایش نفوذ و اقتدار است. در این حالت، جرم اغلب «سازمانی» است، به این معنا که تاثیرات گستردهای بر اقتصاد، سیاست و نظام اجتماعی دارد و میتواند به بیاعتمادی عمومی و تضعیف نهادها منجر شود.»
نقاط پرخطر و حادثهخیز
در کوچههای تنگ و خانههای پایین شهر، جرم اغلب به مثابه ابزاری برای بقا در نظر گرفته میشود. خراطها این موضوع را چنین بررسی میکند: «فقر، فقدان فرصتهای شغلی، کمبود امکانات آموزشی و بهداشتی و نیز تبعیضهای اجتماعی، چرخهای از ناامیدی و خشونت را ایجاد میکنند. در این شرایط، جرایمی نظیر سرقتهای کوچک، توزیع مواد مخدر، قاچاق جزئی و نزاعهای خیابانی، اعمال مجرمانهای هستند که در این مناطق رخ میدهد. در اینجا، جرم اغلب «شخصی» است، به این معنا که تاثیر مستقیمی بر زندگی افراد و خانوادههای درگیر دارد.
در پهنههای شهری، مناطقی وجود دارند که به عنوان نقاط حادثهخیز یا پرخطر شناخته میشوند و این مناطق کانون ازدیاد جرم یا وقوع جرایم خاصی محسوب میشوند. به عنوان مثال، در برخی محلهها تمرکز جمعیت خاصی از افراد وجود دارد که انواع جرایم مخصوص به آن منطقه، در آنجا اتفاق میافتد. در مقابل، در مناطق دیگری نظیر چهارراه سیروس یا تقاطعهای دیگر مانند اتوبان همت، نیز شاهد وقوع جرایم خاص دیگری بودهایم. برای نمونه، اتوبان همت به وضوح به عنوان نقطهای با درصد بالای سرقت موبایل شناخته میشود، به گونهای که حدود ۴۰درصد از موبایل دزدیها در این منطقه رخ میدهد.»
ویژگیهای اجتماعی و اقتصادی جرایم
یکی دیگر از نکات قابل توجه، ارتباط جغرافیای اقتصادی و وقوع جرم است. خراطها این موضوع را نیز بررسی کرده و ادامه میدهد: «بررسیها نشان میدهد که در محلههای فقیرتر، جرایم بیشتری نسبت به محلههای بالانشین صورت میگیرد. فقر و بیکاری به بروز جرایم نظیر تکدیگری، کیفقاپی و سرقت از مغازه منجر میشود. بهخصوص در این مناطق، افراد به نسبت بیشتری یکدیگر را هدف سرقت قرار میدهند. اما اگر شخصی به دنبال ارتکاب جرمهای سنگینتری باشد، معمولاً به محلههای بالای اجتماعی روی میآورد، زیرا این مناطق به علت دسترسی به منابع اقتصادی بیشتر، به این نوع جرایم نیز تمایل دارند.»
رابطه تحصیلات و نوع جرایم
این کارشناس ادامه میدهد: «تحصیلات نیز نقش زیادی در نوع جرایم ایفا میکند. معمولا جرایم خرد، نظیر سرقتهای کوچک، در میان افرادی با تحصیلات پایینتر بیشتر مشاهده میشود. در حالی که جنایتکاران و باندهای بزرگتری که تحت تاثیر جرایم سنگین قرار دارند، اغلب از تحصیلات بالایی برخوردارند و توانایی استفاده از ابزارها و وسایل پیشرفتهتری را دارند. برای مثال، باندهای آدمربایی و قاچاق اعضای بدن متشکل از افرادی تحصیلکرده و حرفهای هستند که از دانش خود در ارتکاب این جرایم سوءاستفاده میکنند. مثلا بیشتر آنها حتی پزشک هستند که دست به این جرائم میزنند.»
تحلیل جغرافیایی در مناطق مختلف مهم است که توجه داشته باشیم که جغرافیای جرم تحت تاثیر مشخصات اقتصادی، فرهنگی و قومی مناطق است. خراطها در این خصوص میگوید: «در نقاط پایین شهر، خیابانها باریکتر بوده و این امر منجر به افزایش تعداد مواجهات و درنهایت درگیریها میشود. مثلا در خیابانهای پایین شهر، خیابانها باریکتر، ترافیکها بیشتر و مردم زیادتری در حال تردد هستند. همین مسایل، اتفاقاتی نظیر، تنه زدن، چشم در چشم شدن و دیگر مسایل را به همراه دارد. اتفاقاتی که بیشتر اوقات منجر به دعوا و خشونت میشود.
در محلههای پایین شهر مردم بیشتری با هم در ارتباط هستند، در نهایت این ارتباطها نیز ممکن است وقوع جرم را افزایش دهد. در حالی که در مناطق بالای شهر، بهدلیل شرایط اقتصادی و اجتماعی متفاوت، نوع و الگوی وقوع جرم تغییر میکند. یکی دیگر از مسایل نیز فروش و مصرف مواد مخدر است. به عنوان مثال، در پایین شهر بیشتر با فروش مواد مخدر سبک مواجه هستیم، در حالی که در بالای شهر بیشتر از مواد مخدر سنگینتری مانند کوکائین و قارچ رایجتر استقبال میشود. بنابراین با درک بهتری از الگوهای بروز جرم در تهران میتوان برای بهبود وضعیت ایمنی و امنیت اجتماعی شهر اقدام کرد.»
انگیزه و نوع جرائم
«لاله زارع» پژوهشگر مسایل جنایی نیز در این باره میگوید: «طبق تجربیاتی که در این سالها کسب کردم و از نزدیک شاهد بودم، مجرمان در مناطق بالای شهر، معمولا تحصیلات بالاتری دارند و از مهارتهای بیشتری در زمینههای مختلف، به ویژه فناوری اطلاعات، حسابداری و حقوق برخوردارند. این مهارتها به آنها کمک میکند تا جرایم خود را با دقت بیشتری برنامهریزی کرده و از شناسایی و دستگیری فرار کنند.
مجرمان اما در جنوب شهر معمولا تحصیلات پایینتری دارند و مهارتهای محدودی دارند. این امر باعث میشود که جرایم آنها اغلب به صورت خامدستانه و بدون برنامهریزی قبلی انجام شود. البته این را هم باید بگویم که در شمال شهر سرقتها بیشتر است. کیف قاپی و سرقت منازل و موبایل دزدی زیادی در آنجا اتفاق میافتد. در مناطق جنوبیتر جرمها بیشتر در حوزه مواد مخدر و خرید و فروش و توزیع آن است. سرقتها نیز بیشتر خرد است تا کلان. مثلا جیببری و کیفزنی در مناطق پر ازدحام مثل شوش و بازار که جمعیت زیادی در آنجا وجود دارد.
در خصوص قتلها نیز، در مناطق جنوبی، اکثر جنایتها هنگام دعوا رخ میدهد. چاقوکشی و ضرب و جرح هم زیاد اتفاق میافتد. همچنین قتل به خاطر مسایل ناموسی و مواد مخدر نیز در مناطق جنوبیتر بیشتر رخ میدهد. فراوانی این قتلها نسبت به شمال شهر بیشتر است. در این میان سلاح قتل معمولا قمه و چاقو است. اسلحه داشتن هیچ ارتباطی با جنوب شهر یا بالای شهر ندارد. اسلحه داشتن بیشتر به ارتباطات بستگی دارد. فرد باید با کسانی که اسلحه را از مرزها وارد میکنند، ارتباط خوبی داشته باشد که این افراد در همه محلهها ممکن است وجود داشته باشند.»
مجرمان یقه سفید و یقه آبی
به جز بالانشینها و پاییننشینها، مجرمان به دو دسته دیگر هم تبدیل میشوند. «محمدتقی شعبانی» قاضی با سابقه دادسرای جنایی نیز در این خصوص به خبرنگار هفت صبح میگوید: «در این سالهایی که پروندههای مختلف را بررسی کردم، متوجه شدم که بیشتر جرائم خشن مثل قتل و آدمربایی در حوزه جنوب شرق اتفاق افتاده است. اما جرائم مالی مثل کلاهبرداری و جعل بیشتر در شمال شهر بوده است.
ما به این مجرمان یقه سفید و یقه آبی میگوییم. یقه سفیدها افراد عادی و بیشتر مورد پذیرش مردم هستند و کسی آنها را مجرم نمیشناسد. ماهیت یقه سفیدها، به جرایم غیرخشونتآمیزِ مالی و اقتصادی اشاره دارد که معمولا توسط افرادِ طبقه متوسط و بالای جامعه در حین انجام وظایف شغلیشان انجام میشود. مجرمان یقه آبی نیز، به جرایم سنتیتری اشاره دارد که اغلب توسط افراد طبقه کارگر و با درآمد کمتر انجام میشود. این جرایم بیشتر شامل خشونت و آسیبرسانی فیزیکی هستند.
ما در جنوب شهر قتل و خشونت و جرائم لفظی مثل توهین و تهدید بیشتری مواجه هستیم. قطعا در پایین شهر سطح سواد معمولا پایینتر است. من خودم در میان کسانیکه مرتکب جرائم خشن شده بودند، مدرک تحصیلی بالایی ندیدم به جز چند مورد محدود. عموما تحصیلات نداشتند و یا ترک تحصیل کرده بودند.
در این میان اما کسی که کلاهبرداری میکند، باید اطلاعات بالایی داشته باشد و درحدی باشد که بتواند افراد را فریب بدهد. بنابراین باید از سطح سواد و آگاهی خیلی متفاوتی برخوردار باشد. البته این را هم بگویم که استثنا نیز وجود دارد. من خودم قاتل خشن تحصیلکرده هم داشتم، مجرم خرد در بالای شهر داشتم و یا دزدهایی که سواد بالایی داشتند اما دست به سرقتهای خرد میزدند. بنابراین همه این مسایل به صورت کلی است و نمیتوان به طور قطعی در مورد آن نظر داد.»