مستقیم و هولناک از سدهای چهارگانه پایتخت

آب مصرفی تهران از کجا تامین میشود و وضعیت هرکدام از سدها چه اهمیتیدارد؟
هفت صبح| الان که در حال نوشتن این گزارش هستم تهران زیرشلاق بارش باران های زودرس بهاری است تا کمی دورنمای کابوسوار پیش روی مردم پایتخت را تلطیف کند. چرا که چند روز است که در مورد وضعیت آب سدهای اطراف تهران هشدارهای هولناکی شنیده میشود. دیروز هم معاون وزیر نیرو خبر داد که وضعیت سد کرج بحرانی شده است.
او گفت: «حجم ذخایر سدهای کلیدی تامین آب تهران نسبت به سالهای گذشته با کاهش جدی روبهرو است. این در حالیست که بخشی از این موجودی سدها نیز بهعنوان حجم مرده و مباحث مرتبط با پایداری سازه قابل بهرهبرداری نیست و این موضوع، محدودیتی جدی برای تامین آب تهران محسوب میشود که اهمیت مدیریت مصرف آب را دوچندان میکند.»
اینطور که معاون وزیر گفته، سد کرج با هفت درصد پرشدگی در شرایط بحرانی و بیسابقهای قرار دارد. سد لار هم با یک درصد پرشدگی و سدهای لتیان و ماملو با ۱۲ درصد پرشدگی، شرایطی مشابه سد کرج دارند حالا سوال این است که هر کدام از این سدها چه نقشی در تامین آب تهران دارند و اساسا هر کدام از بخشهای تهران را کدام سدها تامین میکنند.
سد برای بالاشهریها
اول از همه بیایید ببینیم که از چه زمانی استفاده از سد برای تامین آب تهران شروع شد. تا همین ۵۰ سال پیش جمعیت تهران اصلا آنقدرها نبود که تلاش خاصی برای تامین آب مردم بشود. کل جمعیت تهران به حدود یک میلیون نفر میرسید و آب مورد نیاز آنها هم از طریق چاهها و قناتها تامین میشد. قناتها آنقدر مهم بودند که تا سال ۱۳۰۶ آب شهر تهران توسط ۲۶ رشته قنات تأمین میشد.
البته عمده مردم تهران در بخش جنوبی ساکن بودند یعنی پایینتر از خیابان انقلاب امروزی و نقاط بالاتر بیشتر فضای سبز و کشاورزی بود اما کم کم با افزایش جمعیت و توسعه تهران به سمت شمال شهر مشکل تامین آب شروع شد چون جنوب تهران علاوه بر امکان حفر چاه و داشتن قنات آبرفت هم داشت اما برای شمال شهر چنین امکاناتی وجود نداشت. در بالای شهر امکان حفر چاه نبود و اگر چاهی هم حفر میشد، دبی آن زیاد نبود.
بنابراین عملیات ساخت کانال انتقال آب رودخانه کرج به تهران شروع شد. ساخت این کانال ۵۳ کیلومتری ۴ سال طول کشید و آب را از روستای بیلقان کرج به جمشیدآباد تهران منتقل میکرد. البته ۲۰ کیلومتر از این کانال سرپوشیده و بقیه روباز بود که احتمال آلودگی و هدررفت آب وجود داشت. با گذر زمان در سال ۱۳۳۳ طرح اولیه لولهکشی برای جمعیت ۹۰۰ هزار نفری پایتخت مطرح و ۲خط آبرسانی لوله فولادی با ظرفیت ۲۴۲ هزار مترمکعبی در شبانهروز برای انتقال از آبگیر بیلقان به نخستین تصفیهخانه تهران یعنی جلالیه پیشبینی شد.
همچنین کارشناسان در این سال برای مهار بارشهای آسمانی مطالعات ساخت سد امیرکبیر در ۴۰ کیلومتری شمال غربی تهران(از آبگیر فرسنگ کوه) در کنار جاده کرج – چالوس درحوالی کیلومتر ۲۳ نزدیک به روستای واریان را شروع کردند که سال ۱۳۴۰ به بهرهبرداری رسید. این اولین سد تهران بود که هدف از ساختنش در عین مهار کردن بارشهای بهاره و جلوگیری از سیلاب، تامین آب شمال تهران باشد.
تقریبا همزمان با این طرح کلنگ سد لتیان هم زده شد به ویژه برای تأمین آب جمعیت رو به افزایش تهران در شمال خیابان انقلاب. در سال ۴۲ عملیات ساخت لتیان روی رودخانه جاجرود زده شد و قرار بر این شد که این سد برای تامین آب شرب شمال و شمال شرق تهران یعنی محدوده تهرانپارس ساخته شود و بعد برای تامین آب زراعی دشت ورامین هم به پایین دست برود.اما این پایان سد سازی برای تامین آب مورد نیاز عطش سیری ناپذیر تهران نبود.
عملیات اجرایی انتقال آب طالقان به دشت قزوین در سال ۱۳۴۸ با ساخت سد انحرافی سنگبان در طالقان و تونل انتقال آب به طول ۹ کیلومتر تا «زیاران» و سد انحرافی زیاران و مجموعه کانالهای آبیاری دشت قزوین شروع شد. همزمان در همان سالها، مدیران وقت مطالعاتی هم درباره سد مخزنی برای ذخیره سیلابهای بهاره رودخانه طالقان شروع کردند، اما ساخت آن به هزار و یک دلیل تا سال ۱۳۸۱ به تعویق افتاد. در نهایت فروردین ۱۳۸۱، عملیات ساخت سد مخزنی آن شروع شد و این سد ۴ سال بعد در سال ۱۳۸۵ به بهرهبرداری رسید. وقتی این سد به بهرهبرداری رسید دیگه تامین آب تهران به شکل یکپارچه انجام میشد و هر سد وظیفه جداگانهای برای تامین آب منطقهای خاص نداشت.
دورتر از همه این سدها اما سد لار بود که در واقع طرحی برای مواقع بحرانی به حساب میآمد. کلنگ این سد در فاصله ۷۵ کیلومتری از تهران در سال ۵۳ زده شد. قرار بر این بود که وظیفه اصلی این سد ارسال آب به نیروگاههای کلان برای تولید برق و کمک به شبکه سراسری باشد اما همزمان در مواقعی که تهران نیاز به آب شرب پیدا کرد آب سد به کمک تهران برود البته از آنجا که انتقال آب سد لار به تهران به دلایل فنی خیلی سخت بود، پروژه تلمبه خانه سد لار ساخته شد.
با ساختن انواع و اقسام سدها و رساندن آب آنها به شمال تهران کمکم این تصور بین مردم ایجاد شد که اولویت با بالاشهریهاست. البته این موضوع وقتی بیشتر خودش را نشان داد که تامین آب جنوب تهران از راههای قدیمیدیگر امکان پذیر نبود.
اینجا بود که علاوه بر کلنگ خوردن ساخت سد برای تامین آب جنوب تهران، طرح عدالت آبی هم تدوین شد و وزارت نیرو با هدف برقرار کردن عدالت آبی در کل شهر و استان تهران منابع آبی جنوب تهران را به آبهای سطحی وصل کرد و تصفیهخانه ماملو در منطقه پاکدشت روی سد ماملو ساخته شد. البته وقتی خود سد ماملو ساخته میشد قرار بر این بود که این سد علاوه بر تامین کننده نیاز بخش زیادی از آب شرب جنوب تهران، در طول مسیر هم اصلیترین تامین کننده نیاز صنایع باشد. ساخت این سد خیلی دیرتر از سدهای دیگر یعنی در سال ۷۹ شروع شد و در سال ۸۶ به بهره برداری رسید.