ماجرای مبهم دو زن | راز گلوریا و همسر متفاوت آقای عراقچی
گلوریا هاردی و آرزو احمدوند این روزها در کانون توجه شبکههای اجتماعی بودهاند
هفت صبح| زنی خارجی با لهجهای شیرین و خودمانی یا زنی ایرانیالاصل که سعی کرده هویت واقعیاش را پنهان کند؟ اینها دو روی زندگی گلوریا هاردی هستند، همسر ساعد سهیلی بازیگر که خودش هم به دنیای بازیگری وارد شده و حالا با حضور در سری جدید جوکر بیشتر به چشم آمده. همزمان حاشیههایی از همسر یکی از دولتمردان سر زبانها میافتد، آرزو احمدوند که همراه با عباس عراقچی در یک نمایشگاه خیریه حاضر شده و بهسرعت سیبل منتقدان دولت شده است.
راز گلوریا
همه چیز از توئیت کاربر اگنس شروع شد: «جوری که این دختره زندگی قبلیش رو از اینترنت پاک کرد و بعد هم خودش رو با فامیلی «هاردی» به ملت شریف ایران قالب کرد، تعجب میکنم چطور توییترش از دستش در رفته! هر بار میبینم مردم قربون سادگی و صداقتش! میرن، دلم میخواد مثل قضیه چیستا یثربی یه پروژه حقیقتیابی راه بندازم براش!» کمکم سروکله بقیه هم پیدا شد که قصه را تکمیل کنند و آنچه مثلا کاربر اگنس نمیخواست بگوید، واضح تعریف کنند.
اگر قصه تا الان به گوش شما نخورده یا اصلا نقش محوری ماجرا را نمیشناسید این بخش از گزارش متعلق به شماست: گلوریا هاردی، نامی است که همسر ساعد سهیلی بازیگر را با آن میشناختیم، زنی ۴۳ ساله که گفته میشود متولد شهر بوردو در فرانسه از مادری ایرانی و پدری فرانسوی بوده است. او در سال ۹۴ برای بازی در فیلم کیمیا به کارگردانی سعید سهیلی به ایران آمد و در همین حین با ساعد سهیلی که پسر کارگردان بود و خودش هم ستاره نوظهور سریالهای تلویزیونی محسوب میشد، آشنا شدند و ازدواج کردند.
آنها حالا یک پسر چهارساله دارند. پای خانم هاردی قبلا فقط یکبار به حاشیهها باز شده بود، زمانی که یکسری بیلبورد شهری از او منتشر شد که در آن زیر عکس خندانش نوشته شده بود «من مادر هستم» همزمان یکسری بیلبورد هم از ساعد سهیلی دیدیم که زیر تصویر خندان او هم نوشته شده بود «من پدر هستم». بعدتر اعلام شد که این بیلبوردها بخشی از برنامه فرهنگی برای تشویق به فرزندآوری بودهاند.
از آن زمان تا همین چند روز پیش دیگر خبر چندانی نبود، غیر از حضور پررنگتر گلوریا در چشمها به واسطه بازی در سری جدید رئالیتیشوی جوکر. بازتاب حضور گلوریا در این برنامه هم در شبکههای اجتماعی به این شکل بود که خیلیها قربانصدقه میزان بیشیلهپیله بودن و بامزگی زن خارجی میرفتند که هم زیباست، هم هنرمند است و هم خانوادهاش را دوست دارد تا اینکه کاربر اگنس یا هر کسی که پشت این نام کاربری قرار داشت بازی را عوض کرد.
بعد از او هم کاربرهای دیگری پیدا شدند و موضوع را بیشتر باز کردند. اما قبل از اینکه به مراحل بعدی افشاگریها بپردازیم بیایید به توئیت کاربر اگنس برگردیم آنجا که میگوید باورش نمیشود گلوریا اکانت توئیترش را فراموش کرده باشد. بیایید، ببینیم او درباره چه اکانتی حرف میزند؟
با جستوجو در توئیتر با نام گلوریا اکبری، به اکانتی بر میخوریم به همین نام با عکسی از گلوریای خودمان اما قدیمیتر که به نظر میرسد برای سالها پیش است. جالبتر از عکس و اسم اکانت، توضیحاتی است که در بخش بایو درباره صاحب اکانت نوشته شده: «گلوریا فرزند یک خواننده ایرانی و ترانهسرای فرانسوی، به معنای واقعی کلمه در موسیقی متولد شد. او در سن ۴ سالگی اولین آهنگ خود را در استودیو پلیگرام ضبط کرده بود.»
گلوریا یا هرکسی که این نام را اختیار کرده، در این اکانت ۵۳ توییت کرده که اولین آن در تاریخ ۱۴ دسامبر ۲۰۱۰ و آخرین آن ۸ اکتبر ۲۰۱۱ بوده است. در ادامه و در بخش پستهای اکانت که همگی به زبان انگلیسی هستند او خوانندهای فرانسوی نشان داده میشود.
این احتمال میرود که او دیگر به اکانت خود دسترسی نداشته باشد. گلوریا در این سالها در اینستاگرام فعال است و هویت هنری اش در ایران را هم به در اینستاگرام شکل داده است.همانطور که دیدیم در توضیحات این اکانت مشخص نیست که پدرش ایرانی بوده یا مادرش اما با توجه به اینکه نام فامیلش را اکبری قید کرده به نظر میرسد، خواننده ایرانی پدرش بوده است.
کمی بعد کاربری به نام امیرعلی به ماجرای هویت ایرانی گلوریا ابعاد خیلی عجیبتری داد: «پدرش محمدعلی اکبری مدعی انرژیدرمانی و شبکه ماهوارهای به نام «علی اکبری TV» است. وی در اوایل دهه 60، زمانی که در آن زمان برنامههای سرگرمی تلویزیون در حد درآوردن صدای هلیکوپتر بود با اجرای شعبده بازی در برنامه تلویزیونیِ دیدنیها، مطرح شد.
او مدعی بود که قادر به خم کردن قاشق و چنگال است، بعد از اینکه از طریق تلویزیون مشهور شد، گفت با انرژیدرمانی،میتواند بیماران را هم درمان کند و ادعا کرد افراد با خرید پوسترها، سیدیها و جاکلیدیها با عکس خودش، با انرژی او درمان میشوند و تاکید داشت سیدیهای کپی، انرژی ندارند و حتماً باید اصل بخرند، بعد از سالها زندگی در فرانسه و دوبی، چند ماه قبل خبری از دستگیری او در تورنتو پخش شد.»
او کمی بعد اضافه کرد که با خبر شده اسم واقعی گلوریا، گلی علیاکبری است که بعدتر به گلوریا اکبری و بعد هم به گلوریا هاردی تغییر کرده است. جالب اینکه در منابع فرانسوی اثری از گلوریا هاردی یا گلوریا اکبری نیست چه به عنوان خواننده چه هر کاراکتر دیگری. و خب همه اینها میتوانند شایعاتی برای تحتالشعاع قرار دادن موفقیتهای یک بازیگر خوشنام باشند. کسی چه میداند؟
همسر متفاوت آقای عراقچی
زن دیگری که بدون اینکه خودش بخواهد در شبکههای اجتماعی دربارهاش حرفهای زیادی زده میشود، همسر عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران است. عراقچی ۶۲ ساله که در دوران وزارت ظریف معاون او بود و حالا خودش روی صندلی وزارت نشسته و به واسطه اتفاقات بینالمللی اخیر بیشتر هم در مرکز توجه قرار گرفته، اخیرا در یک بازارچه خیریه که توسط زنان وزارت امور خارجه تدارک دیده شده بود همراه زنی جوان دیده شد.
اختلاف سنی زیاد آنها و همچنین ظاهر آراسته و بسیار بهروز خانم باعث جلب توجه زیادی شد. بلافاصله اکانتهای مجازی منتقد دولت، مخصوصا آنها که به جریان سیاسی رقیب نزدیک بودند شروع کردند به ساختن حرف و حدیثهایی درباره اینکه این زن جوان همسر سوم عراقچی است، ۲۰ سال دارد و قبلا بلاگر بوده است حتی اکانتهای شناختهشدهای مانند هنگامه شهیدی هم بدون اینکه به جزئیات بپردازند ماجرا را داغ کردند و نوشتند که در کوران ناآرامیهای منطقهای، عراقچی از همسر جوانش رونمایی کرده است.
عدهای برای اینکه به اختلاف سنی عراقچی و همسرش اشاره کنند بخشی از کتاب خاطرات وندی شرمن نماینده دولت اوباما در مذاکرات هستهای برجام را یادآوری میکردند که نوشته بود شرمن و عراقچی هر دو در دوران مذاکرات هستهای پدربزرگ و مادربزرگ شدند و عکس نوههای خود را به یکدیگر نشان میدادند. البته این موضوع چندان پنهانی نیست که عباس عراقچی از ازدواج اولش با بهاره عبداللهیان، دو پسر و یک دختر دارد و فرزندانش هم ازدواج کردهاند و بچه دارند.
موضوع که ادامه پیدا کرد طبیعتا عده زیادی هم یادآوری میکردند که این حرفها کاملا غیر اخلاقی و سرک کشیدن در زندگی شخصی دیگران است. به فاصله کمی از شروع حرف و حدیثها، محمد حسین رنجبران، مشاور عراقچی در توئیتی سعی کرد کمی گرد و خاک را بنشاند:
«در رابطه با بداخلاقیهایی که یکی دو روز است افرادی علیه وزیر امور خارجه و خانواده ایشان شروع کردهاند، با اطلاعی که بنده دارم خانم آرزو احمدوند همسر دوم آقای عراقچی پس از جدایی از همسر قبلی ایشان است. این ازدواج بیش از شش سال قبل صورت گرفته و ثمره آن یک دختر سه سال و نیمه است. ضمنا هیچ کدام از اعضای خانواده وزیر خارجه صفحهای در فضای مجازی ندارند. خانم احمدوند خانهدار است و در هیچ کجا شاغل نیست. انتشار عکس و صفحات ساختگی یا با نامهای مشابه، کاری غیرشرعی و غیراخلاقی است. انالله یدافع عن الذین آمنوا ...»
جالب اینکه بعضی از چهرههای منتقد دولت هم جانب عراقچی و دفاع از حریم خصوصی او را گرفتند مانند علیرضا پور مسعود فعال رسانهای که عبدالرضا داوری هم ریتوئیتش کرد: «پروژه تخریب عراقچی، با عکس همسرش، زمین بازی موساد است، همانطور که تخریب قالیباف در انتخابات قبلی، زمین بازی MI6 بود، دورهای که یک مسئول با عکس بیحجاب همسرش در جامعه تخریب میشد دیگر گذشته است، اتفاقا الان مردم میگویند، این هم که از خودمان است.» البته همسر عراقچی در ویدئوی بازدید از بازارچه خیریه چادر مشکی هم به سر دارد.
یک واکنش بامزه به کل این ماجرا هم مقایسه پزشکیان و عراقچی بود و عدهای از کسانی که میخواستند هم از عراقچی دفاع کنند و هم موضوع را به شوخی برگزار کنند میگفتند که در این جامعه هر کاری کنی متهمی، چه مانند رئیسجمهور سالها مجرد بمانی چه مانند آقای عراقچی بعد از جدایی یا فوت همسرت دوباره ازدواج کنی.