کابوس کودکآزاری در موسسه خیریه نرجس شیراز + حکم دادگاه
به چندین کودک قرص ترامادول میخوراندند که یکی از کودکان در کمپ بستری شد و چند کودک دیگر جان خود را از دست دادند
مدیر موسسه خیریه نرجس به اتهام ایراد صدمات بدنی به کودکان دارای معلولیت ( کودکآزاری ) و تحصیل مال از طریق نامشروع، سوءاستفاده و تقلب از امتیازات و ... بازداشت و سپس با قرار وثیقه آزاد شد. چندی پیش نیز خبری مبنی بر نگهداری یک کودک سالم در کنار معلولان ذهنی آن هم به مدت ۱۷ سال و اقدام به خودکشی این دختر در این موسسه خبرساز شد.
بهرهگیری از قرص ترامادول برای کودکان بیگناه
منبعی که در روزنامه شهر مردم در شیراز که پیشتر گزارشهایی از روند برخورد مسئولان این خیریه با کودکان منتشر کرده بود، در گفتوگو با رکنا گفت: بهاءالدینی، مدیر این موسسه با بازگشایی چند داروخانه به نام فرزندان خود، تمامی پوشکهای اهدایی را میفروخت و با سوءاستفاده از دفترچه بیمه این کودکان، داروهای کمیاب را خریداری و نسبت به فروش آن در داروخانههای خود اقدام میکرد و از مهر پزشکان نیز بهره میگرفت.
او همچنین عنوان کرد: مدیر این موسسه که رئیس سازمان بهزیستی استان فارس بود و پس از بازنشستگی نسبت به ایجاد این موسسه اقدام کرده بود، از اساسنامه تخطی و خانواده خود را در مدیریت این مرکز دخیل کرد و ساختمانهای اهدایی خیران را هم به نفع خود به فروش میرساند؛ از این رو پس از برگزاری چندین جلسه دادگاه، متهم شناخته شد و بهزیستی و دادستانی رای به منحل شدن هیات امنا این مجموعه دادند و او و خانوادهاش از ورود به موسسه منع شدند.
این خبرنگار همچنین از استفاده موسسه خیریه نرجس از قرص ترامادول خبر داد و اظهار کرد: به چندین کودک قرص ترامادول میخوراندند که یکی از کودکان در کمپ بستری شد و چند کودک دیگر جان خود را از دست دادند، با این حال مدیر این موسسه قسر در رفت.
سلب امنیت جانی در پی اعتراض از نارضایتی از وضعیت موسسه
یکی از کارکنان سابق این خیریه که نخواست نامش فاش شود، از کمکاریهای این موسسه گفت و اعلام کرد: من ۱۴ سال در این موسسه مشغول به کار بودم، پدرم نابینا است، دو برادرم معلولیت ذهنی دارند و یک دختر دارم که به اوتیسم مبتلا است. ظلمهایی که در حق این کودکان روا میداشتند را از نزدیک شاهد بودم و حتی میدیدم گوشتهای اهدایی را میفروختند و سویا را جایگزین میکردند. کودک افرادی که شهریه نمیپرداختند را هم در کنار منزل آنها رها میکردند.
او در ادامه عنوان کرد: ابتدا فکر میکردیم این کمکاری مثل ندادن غذای درست و حسابی و مقوی به بچهها، استفاده از پارچه کهنه به جای پوشک و موارد دیگر به خاطر نبودن پول است، اما با کار کردن در آنجا متوجه شدم که کمکهای مردمی به این موسسه خیلی زیاد و حتی بیشتر از نیاز است، مردم واقعا به خیریه کمک میکردند، حتی تعداد پوشکهای اهدایی نیز زیاد بود، اما به جای استفاده برای این کودکان به فروش میرسید و برای بچهها از پارچههای کهنه استفاده میکردند که این امر ایجاد عفونت و سوختگی بدن آنها را همراه داشت.
این فرد که به عنوان شاکی نیز معرفی شده است، اظهار کرد: من را به سبب اعتراضاتم و افشای وضعیت خیریه نرجس به سلبریتیها و افرادی که از مجموعه بازدید میکردند، اخراج کردند؛ از سال ۱۴۰۰ تا کنون قریب به ۷۰ نفر از افرادی که با من در ارتباط بودند و از جزئیات ماجرا خبر داشتند را هم از موسسه بیرون کردند و علیه من یک شکایت به ثبت رساندند؛ به گونهای که امروز حتی امنیت جانی ندارم.
او ادامه داد: هفت جلد پرونده علیه این خانواده متخلف وجود دارد و بر مبنای قانون این خانواده مجرم شناخته شدند و مدیر این موسسه خیریه که از ادامه تخلف و سوءاستفادههای خود در این مرکز ابایی نداشت و همواره از نگاه همراه با عفو سازمان بهزیستی برخوردار بود، بالأخره با رأی دادگاه برای همیشه از مدیریت این مرکز برکنار شد و همسر، پسران و همچنین معاون مالی او در موسسه از ورود به موسسه منع شدند.
فرار از بار مسئولیت با استفاده از خوراندن داروهای خوابآور
یکی دیگر از مددیاران این موسسه گفت: از سال ۱۳۷۸ در این مرکز مشغول کار بودم، اما حدود سه سال پیش که هشت ماه به بازنشستگیام مانده بود، من را به سبب آنکه با شاکی اصلی پرونده همکاری کرده بودم، اخراج کردند، اما ما حرف حق را در راستای گرفتن حق این کودکان گفته بودیم. متاسفانه روزانه ۱۲ تا ۱۳ ساعت فعالیت میکردیم و اگر کودکی حین بازی آسیب میدید، مدیر مجموعه از حقوق ما کسر میکرد، اما برای این کودکان حتی یکهزار تومان هم خرج نمیکرد. او همچنین هر آنچه از سوی خیران اهدا میشد را میفروخت و به کودکان دارای معلولیت چیزی تعلق نمیگرفت.
این مددیار از نوع تغذیه کودکان این موسسه نیز گلایه کرد و گفت: سویا را چرخ میکردند و میپختند و در آب نان میریختند و به کودکان میدادند و در دیگر روزها نیز کدو و بادمجان را به عنوان غذا سرو میکردند و به کودکان ترامادول، دیفنهیدرامین و خوابآورهای دیگر میخوراندند تا سر و صدا نکنند. در این راستا از بهاالدینی به عنوان مدیر مجموعه شکایت کردم و پس از دو سال رفت و آمد سرانجام مجرم شناخته شدند و امروز نیز حکم به نفع من صادر شده است.
نارضایتی امام جمعه استان فارس از شرایط نگهداری کودکان در خیریهای در شیراز
خبرها حکایت از آن دارد که پیش از این، مماشات با این موسسه بسیار زیاد بود و علیرغم وجود شاکیان خصوصی اما اقدامی برای جلوگیری از تخلفات این خانواده و وقایع تلخ رخ داده در این مرکز صورت نمیگرفت؛ تا جایی که امام جمعه موقت شیراز را در خطبههای یکی از نمازها به انتقاد تندی از مدیریت بهزیستی استان فارس وا داشت.
رضوی اردکانی، امام جمعه موقت شیراز وضعیت آسایشگاه معلولان و سالمندان در این استان را نامطلوب خوانده و گفته بود که از نمایندگان استان، رئیس سازمان بهزیستی کشور و استاندار فارس میخواهم موضوع را پیگیری و از وضعیت آسایشگاهها و خانه سالمندان فارس بازدید میدانی داشته باشند.
او در خطبههای خود اعلام کرده بود: به فردی که اتهامات مالی و غیرمالی در پروندهاش بوده و از مجموعه بهزیستی اخراج میشود، مجوز تأسیس خانه سالمندان میدهند و از شش تا ۴۰ میلیون هزینه میگیرند، اما آنها نه تنها به این عزیزان رسیدگی نمیکنند بلکه به بدترین نوع برخورد میکنند!
امام جمعه موقت شیراز در بخش دیگری از خطبههای خود به فحاشی در خانه سالمندان و موسسات خیریه اشاره و اظهار کرده بود: در این موسسه دیگر سالمندان متوجه خودکشی ناموفق یکی از سالمندان میشوند و نه پرستاران. لذا از سه مجموعه نمایندگان مجلس، سازمان بازرسی و استاندار میخواهم دخالت کنند و به داد معلولان برسند.
سرانجام در پی افزایش تخلفها، نارضایتی والدین و سرپرست این کودکان و ارائه گزارشهای مستند، دادگستری استان فارس به موضوع ورود کرد و پرونده موسسه خیریه نرجس مورد بررسی کارشناسانه قرار گرفت. پرونده تخلفات متعدد مدیر این موسسه توسط دادگاه مورد بررسی قرار گرفت و صحت کلیه اتهامات وارده اثبات شد.