در پاسگاه «ناصر کیاده» چه گذشت؟ | روایتی از سرنوشت سیدمحمد میرموسوی
چه اتفاقی افتاده است؟ این روایتی است از مجموع آنچه در حال حاضر در اختیار داریم
هفت صبح| چهارشنبه بعدازظهر حوالی ساعت ۲ و ۱۵ دقیقه بعدازظهر، یک اکانت توئیتری که خود را «رسانه حقوق بشر و محیط زیست البرز» نامیده مدعی می‌شود که یک جوان گیلانی، به نام سید محمد میرموسوی، کشته شده است. این رسانه علت مرگ را منتسب به «ماموران یگان ویژه» دانست. حدود سی دقیقه بعد، خبرگزاری میزان، وابسته به قوه قضائیه، مصاحبه‌ای با ابراهیم انصاری، دادستان عمومی و انقلاب شهرستان لاهیجان منتشر کرد که در آن از «فوت متهمی در تحت نظرگاه فرماندهی نیروی انتظامی شهرستان لاهیجان» صحبت و گفته شده بود که برای ۵ نفر از افسران نیروی انتظامی قرار بازداشت موقت صادر شده است. چه اتفاقی افتاده است؟ این روایتی است از مجموع آنچه در حال حاضر در اختیار داریم.
یک: سید محمد میرموسوی، بنا به اطلاعات موجود در فضای مجازی ۳۷ سال سن دارد و اهل روستایی به نام سیدمحله بارکوسرا از توابع شهرستان لاهیجان و با فاصله حدود ۱۱ کیلومتری تا این شهر است. پلیس می‌گوید پیش از این مرحوم چندین مورد سابقه زد و خورد و درگیری داشته و در سال ۱۳۹۹ نیز در اجرای حکمِ جلب، با پلیس درگیر و به ۹ ماه حبس محکوم می‌شود. دیروز هم خبرگزاری مهر تصاویری از مصاحبه با اهالی روستای محل زندگی او را پخش کرد که مصاحبه‌شوندگان از نزاع‌های میرموسوی می‌گفتند منجمله اینکه یک بار روی یک فرد سالمند آب جوش ریخته است.
دو: طبق فیلمی که در برخی کانال‌های اصولگرا مثل کانال «ناب جهادی» منتشر شده، آقای میرموسوی حوالی ساعت ۲۲ و ۲۰ دقیقه و مطابق اطلاعاتی دیگر در روز شنبه نزاعی را با برخی از کسبه آغاز می‌کند. محل نزاع روستایی به نام «بالا رودپشت» بوده که دو کیلومتر تا بارکوسرا فاصله داشته است. پلیس می‌گوید اهالی محل سه مرحله و به صورت مکرر، خبر نزاع و درگیری را به پاسگاه محلی گزارش کرده‌اند.
سه: توضیح اینکه پلیس گفته این اتفاق روز یکم شهریور، پنجشنبه رخ داده است ولی منابع دیگر روز شنبه سوم شهریور را به عنوان روز اتفاق یاد کرده‌اند. اعلامیه فوت آقای میرموسوی مردم را به یک جلسه ترحیم به مناسبت سومین روز درگذشت او در روز سه‌شنبه، دعوت کرده و بنابراین دست کم می‌توان گفت که مرگ او در روز شنبه بوده است.
چهار: دعوا بر سر چه بوده است؟ مشخص نیست. روایت پلیس این است که: «در این درگیری افراد یکدیگر را مورد ضرب وشتم قرار داده و بنابر اظهارات امدادخواهان، منشأ درگیری مرحوم موسوی بوده و خودروی متوفی کاملا تخریب(می‌شود) و در آتش می‌سوزد. این موضوع باعث رعب و وحشت اهالی محل شده (بود).»
پنج: پس از آن آقای میرموسوی توسط ماموران انتظامی بازداشت شده و به پاسگاه ناصرکیاده منتقل می‌شود. البته پلیس گفته «تمامی عاملین حادثه از جمله میرموسوی را بنا به وظیفه ذاتی و قانونی خود بازداشت» کرده است. ماجرا از اینجا تازه آغاز می‌شود.
شش: روایت نیروی انتظامی این است که: «متوفی در پاسگاه انتظامی شروع به فحاشی و استنکاف از دستورات عوامل انتظامی و درگیری با مأموران نموده که این روند تا حضور در بازداشتگاه ادامه می‌یابد. متاسفانه به دلیل هیجان ناشی از اصطکاک صورت گرفته میان مرحوم میرموسوی و عوامل انتظامی و عدمِ کنترل خشم و احساسات از طرف برخی کارکنان و بی‌اعتنایی به وضعیت متهم این اتفاق رخ می‌دهد.»
هفت: روایت پلیس مبهم است. مشخص نیست منظور از این اتفاق چیست؟ آیا مرگ متهم یا اقداماتی که منجر به مرگ او شده است.
هشت: پلیس البته هنوز قبول ندارد که نیروهایش باعث مرگ آقای میرموسوی شده‌اند و می‌گوید: «علت فوت باتوجه به اتفاقات قبل از حضور پلیس و شرایط جسمی و روحی متوفی، توسط پزشکی قانونی در حال بررسی می‌باشد.»
9 : با این وجود پلیس گفته که:رفتارِ رخ داده توسط برخی از عوامل انتظامی برخلاف مشی حرفه‌ای پلیس بوده و به‌هیچ وجه قابل قبول نمی‌باشد. بدین جهت افرادِ فوق در اختیار مرجع قضایی قرار گرفتند.
تیم بازرسی از ستاد فراجا از روز یکشنبه در محل مستقر شده و روز چهارشنبه نیز رئیس بازرسی کل فراجا در موقعیت حاضر و براساس جمع‌بندی گزارشات بازرسان، با دستور سردار رادان، فرماندهِ پاسگاه عزل و سایر عوامل دخیل معلق از خدمت گردیدند. همچنین در صورت تأیید سهل انگاری و عدم توجه دیگر مدیران انتظامی؛ تنبیهات انضباطی متناسب اجرا خواهد شد.
در پایان اطلاعیه پلیس هم آمده که به خانواده مرحوم میرموسوی تسلیت عرض نموده و استیفایِ حقوق ایشان را وظیفه ایمانی و اخلاقی پلیس می‌دانیم.بنابراین قدر مسلم این است که پلیس رفتاری که برخی از نیروهایش انجام دادند را تخلف می‌داند ولی هنوز بر این باور نیست که این اقدامات باعث مرگ آقای میرموسوی شده باشد.
10: نیروی انتظامی البته چیزی در مورد بازداشت نیروهایش نگفته و از لفظ «در اختیار مرجع قضایی» قرار گرفتن صحبت کرده ولی دادستان لاهیجان گفته: «متهمان مرتبط با پرونده با صدور قرار بازداشت موقت به زندان معرفی شدند.»
11: البته دادستانی هم تایید کرده که هنوز علت تامه یعنی دلیلی که نهایتا باعث مرگ این متهم شده مشخص نیست و از پزشکی قانونی پیگیری‌های لازم به عمل آمده است.
12: نکته جالب توجه سیاسی ماجرا اما فعالیت موازی پلیس با دولت در پیگیری ماجرا در روز پنجشنبه و جمعه بود. نخستین روایت رسمی از این ماجرا البته بدون ذکر نام و نشان توسط خبرگزاری قوه قضائیه در همان شامگاه چهارشنبه مطرح شد ولی ظهر پنجشنبه در ساعت ۱ و ۱۵ دقیقه ظهر، الیاس حضرتی، مدیرمسئول روزنامه اعتماد که به تازگی به عنوان رئیس شورای اطلاع رسانی دولت منصوب شده نوشت که رئیس‌جمهور به وزیر کشور دستور داده «حادثه تلخ لاهیجان» را بررسی کند.
دقیقا یک ساعت و یک دقیقه بعد پلیس نخستین اطلاعیه خود را صادر کرد و با بیان اینکه سه روز است که این ماجرا را پیگیری کرده گفت: «فرمانده کل انتظامی کشور دستور ویژه رسیدگی به موضوع را صادر کرده که به قید فوریت تیم تخصصی بازرسی کل فراجا از هفتاد و دو ساعت گذشته در محل حادثه استقرار یافتند و برابر دستور اکید سردار رادان تمامی متهمان حادثه تحت بازجویی و تحقیق هستند و پلیس به‌هیچ عنوان از خطا‌های این‌چنینی چشم پوشی نکرده، با متخلفان احتمالی برخورد و نتیجه اقدامات تکمیلی به اطلاع عموم می‌رسد.»
با این حال ساعت ۷ وزارت کشور خبری منتشر کرد که هیات ویژه‌ای را عازم گیلان کرده است و حدود ۱۲ ساعت بعد از این خبر و صبح علی‌الطلوع جمعه نیروی انتظامی جاماندگی دیروز خود از دولت را جبران کرد و نتیجه بررسی آن هیات بازرسی را منتشر کرد.
به هر حال این رویدادی است که در روزهای نخست استقرار مسعود پزشکیان رخ داده و او و نیز وزیر کشورش که اصلاح‌طلبان چندان با او همدل نبودند در پی اثبات خود به عنوان صاحبان تفکری هستند که روشی متفاوت با وزارت کشور دولت قبل دارند و چنین مسایلی را برنمی‌تابند.
