چراغ قرمزهای بدون کودک| پروژه جدید بهزیستی و چند سازمان دیگر برای کنترل هزاران کودک کار
رد مرز یا تعهد مقابل اتباع بیگانه؛ کودکان کار ایرانی نیاز مالی نداشتند!
هفت صبح| سازمان بهزیستی از زمستان سال قبل طرح جدیدی برای کودکان کار در خیابان شروع کرده. در این طرح، مددکاران کودکان چهارراهها را شناسایی و آنها را سوار ون میکنند، به مرکز غربالگری شهرداری میبرند و منتظر میمانند تا خانوادهشان از راه برسد. بهزیستی مددکارهای این طرح را تامین کرده. شهرداری تجهیزات آن را داده، قوه قضائیه برای هر کودک حکم قضایی صادر میکند و نیروی انتظامی هم امنیت مددکارها را تضمین کرده. البته اداره اتباع هم ضلع دیگر این پروژه است که تا امروز 600 کودک و خانوادهاش را رد مرز کرده است.
بهزیستی میگوید که این طرح تفاوتهایی با بقیه «ساماندهیها» دارد. از نظر سازمانی مهمترین تفاوتش این است که پنج دستگاه و سازمان با هم آن را پیاده میکنند. تفاوت دیگر، اتفاقهایی است که در مرکز غربالگری برای کودک میافتد. آنجا از کودکان اسکن عنبیه گرفته میشود تا اگر بار دیگر در خیابان دیده شدند، برای خانواده او پرونده قضایی درست شود.
تا امروز پرونده دو پدر در دادسراهای قوه قضائیه به جریان انداخته شده و میتوان به اتهام تکرار اجبار کودک به کار در خیابان، حضانت از او گرفته شود. این پروژه جدید جزئیات دیگری هم دارد. مثلا اینکه اگر خانوادهای دنبال کودک خود نیاید چه اتفاقی میافتد؟ اگر خانواده کودک نیاز مالی داشته باشد چه خواهد شد؟ چه اتباعی رد مرز نمیشوند؟ و چند سوال دیگر که محمد نصیری، مدیرکل بهزیستی استان تهران درباره آن به هفت صبح توضیح میدهد.
عملیات مددکاری
پروژه «سامان دهی کودکان کار در موقعیت خیابان» از ونهایی شروع میشود که در چهار راههای تهران کودکان کار را شناسایی میکنند. سازمان بهزیستی میگوید مدل جذب این کودکان را با محوریت مددکاری انجام میدهد. «مددکاران بهزیستی در برآوردهای اولیه 100 چهارراه شناسایی کردند که آمار بالایی از کودکان کار در آنها حضور داشتند. عمدتا مددکاران ما که از زنان بودند در داخل ون از زمستان سر چهارراهها میرفتند و فقط با این بچهها آشنا میشدند. حرف میزدند، غذا میدادند، کارهایشان را انجام میدادند و اینطور مدل جذب کودکان را شروع کردند.»
این توضیحات نصیری، مدیرکل بهزیستی استان تهران درباره طرح جدید است. طرحی که با تشکیل قرارگاه اجتماعی شهرداری تهران جدی و از زمستان قبل شروع شده. به گفته او «تا امروز بالغ بر سه هزار کودک سوار این خودروهای ون شدهاند. از این تعداد 82 درصد اتباع بیگانه بودند که از این تعداد ، 90 درصد از اتباع افغانستانی و 10 درصد پاکستانی بودند. 90 درصد از کودکان اتباع دوره اقامت خیلی کوتاهی داشتند و از مدت مجاز اقامتشان گذشته بوده.» سپس در ادامه کودکان وارد ساختمان غربالگری میشوند. اولین کاری که میکنند این است که به کودک تلفن میدهند تا با خانواده تماس بگیرد. مدیرکل بهزیستی استان تهران میگوید: «تکلیف 90 درصد بچهها در چند ساعت روشن میشود.
اما ما کودکی 14 ساله داشتهایم که اصلا بدون خانواده از کشور افغانستان به ایران آمده. یا کودکانی داشتهایم که با خانواده تماس گرفته اما خانواده نیامدند و همه این افراد در مراکز بهزیستی در حال نگهداری هستند.» از آنجایی که عنبیه همه کودکان به محض آمدن به ساختمان غربالگری ثبت میشود، کارمندان این پروژه با معاینه و بررسی هر کودک متوجه میشوند که این کودک قبلا هم از خیابان به مددکاری بهزیستی ارجاع شده یا نه. سرنوشت کودکی که برای بار اول به این غربالگری آمده با کودکی که دفعه دومش باشد فرق دارد. چه فرقی؟
رد مرز یا تعهد مقابل اتباع بیگانه
«تا امروز 600 کودک به همراه خانواده که از اتباع غیر قانونی بوده و عنوان مجرمانه انجام داده بودند (یعنی کودکشان را به چهارراهها میفرستادند) همان اول با حکم قضایی رد مرز شدهاند. از بقیه اتباع مثلا اتباعی که مادر تک والد بود یا فرزند را در مدرسه ثبت نام کرده و یا در حال طی کردن ثبت رسمی اقامت خود بودند هم تعهد گرفته شده است. آنها امضا و قبول کردهاند که اگر دوباره کودکشان راهی چهارراهها شود، رد مرز خواهند شد. در بین این گروه هم موردهایی بوده که تعهد دادند، به تعهدشان عمل نکردند و رد مرز شدند.»
اینها توضیحات محمد نصیری در جواب به این سوال است. او همچنین میگوید: «از آن طرف در حوزه کودکان اتباع نیازمند مراکز روزانه خدمات روزانه را افزایش دادیم تا حمایت از این خانوادههای اتباع را بیشتر کنیم. برای اتباع نیازمند بستههای حمایتی داریم. آنها به مراکز روزانه معرفی میشوند و آنجا مورد حمایت قرار میگیرند.»
کودکان کار ایرانی نیاز مالی نداشتند!
برای کودکان ایرانی چهار راهها چه اتفاقی افتاد؟ به گفته نصیری 18 درصد از کودکانی که وارد ساختمان غربالگری شدند، ایرانی بودند. سازمان بهزیستی با اینکه بودجهای برای حمایت مالی از این خانوادهها دارد اما میگوید: «بعد از بررسی وضعیت خانوادگی آنها به این نتیجه رسیدند که هیچ کدام از خانوادهها زیر دهک اقتصادی هشت نبودند.
اکثر والدین از گروهی بودند که اعتقاد داشتند کودک برای رشد باید کار کند.» حرف او این است: «ما تامین مالی شده بودیم که به خانواده نیازمندی که نیاز مالی دارد کمک کنیم ولی تا امروز خانواده نیازمند ایرانی شناسایی نکردیم. میخواهیم حمایت کنیم اما تا امروز از بین ایرانیها شاهد خانوادهای نبودیم که کودک کار در موقعیت خیابان داشته باشد. ممکن است کودکان کار دیگری در موقعیت کارهای دیگر باشد که خانواده نیازمند داشته باشد اما این در مورد کودکانی که در موقعیت خیابان دیدیم صدق نمیکرد.
البته در بین اتباع چه قانونی و چه غیر قانونی خانواده نیازمند وجود داشته.» همچنین خبر دیگری که نصیری به هفت صبح میدهد این است که تنها جایی که متوجه وجود شبکهای اصطلاحا سازمان یافته پشت کودکان کار شدهاند، کودکان گلفروش مسیر بهشت زهرای تهران بوده. البته آن هم نه شبکه مافیایی آنطور که برخی از مردم تصور میکنند. بلکه شبکهای از خانوادهها. این حرف مدیرکل بهزیستی استان تهران است و میگوید پروژه بعدی آنها ،انتقال این کودکان بهشت زهرا و متروی تهران به مراکزغربالگری است.
دستگاههای حامی پروژه
مبنای فعالیتی که حالا با محوریت سازمان بهزیستی در تهران شروع شده، چارچوب قانونی مصوب سال 1399 مجلس است. بخش اجرای این پروژه اما در قرارگاه اجتماعی با محوریت شهرداری، حضور دادستانی تهران، نیروی انتظامی، اداره کل اتباع، سازمان بهزیستی و سایر دستگاههایی که در حوزه اجتماعی فعال هستند کلید زده شده است. هرکدام از سازمانها دقیقا چه میکنند؟
نیروی انتظامی یک یگان اختصاصی به نام یگان بهزیستی مشخص کرده که 22 نفر نیروی تمام وقت برای این طرح گذاشته که کار آنها حمایت انتظامی است. گویا در این مدت مددکاران خانم چند باری مورد هجوم قرار گرفته اند ولی وقتی نیروی انتظامی حضور دارد این اتفاق نمیافتد. محور کار و اجرای پروژه با بهزیستی است. در حال حاضر اداره ساختمانی که کودکان در آن نگهداری میشوند با بهزیستی است.
شهرداری تهران خودروهای ون را تامین کرده و لجستیک این طرح را به عهده گرفته است. تامین مالی بخشی از نیروی کار تمام وقتی که در این پروژه شرکت دارند هم با شهرداری است. شهرداری پایگاه دیگری هم درست کرده تا کودک و خانوادهای که قرار است رد مرز شود، برای مدت کوتاهی آنجا اسکان بیابد. آنها برای هر کودک به یک حکم قضایی نیاز دارند و دستگاه قضایی با همراهی دادستانی تهران این فرایندهای قضایی روزانه را انجام میدهد.
بهزیستی در حال راهاندازی ساختمانی است که تبدیل به پایگاه اجرایی این طرح خواهد شد. نماینده اداره اتباع، بهزیستی، نیروی انتظامی و قاضی آنجا مینشیند و همه فرایندهای قرنطینه و غربال را همانجا انجام میدهند. نقش یونیسف این بوده که به تجهیز این ساختمان کمک کرده و بودجهای را برای حمایت از خانوادههای نیازمند در اختیار بهزیستی قرار داده.
قانون چه میگوید؟
بر اساس قوانین جمهوری اسلامی و کنوانسیون حقوق کودک که ایران عضو آن است، کار برای کودک منع قانونی دارد. قانون مجلس شورای اسلامی در مورد حمایت از حقوق کودکان (مصوب سال 1399) تکالیف همه دستگاهها را مشخص کرده. طبق آنچه مدیرکل بهزیستی تهران اشاره دارد «کودک زیر 15 سال منع کار دارد و باید تحصیلش را ادامه بدهد. به همین دلیل هم میتوان حضانت را از خانوادهای که مانع تحصیل او شده گرفت. کودک 15 تا 18 ساله میتواند کار کند اما جنس کار او باید در قالب آموزشی (استاد شاگردی) باشد.»
ماده 6 قانون حمایت از حقوق کودک دو سال پیش اصلاح شد. در این ماده کار کودک در خیابان به عنوان وضعیت مخاطره آمیز تلقی و فرد زیر 15 یا بالای 15 از آن منع شد. به جز این، در آن قانون تکلیف همه سازمانها برای کار اجرایی روشن و بر این موضوع هم تاکید شده است که باید پلیس کودک داشته باشیم.
یعنی پلیسی که اختصاصی برای روبهرو شدن با کودک در وضعیت مخاطره آمیز آموزش دیده باشد. در حال حاضر لایحه تشکیل پلیس اطفال از سوی دولت نگاشته شده و الان در مجلس است. این لایحه در کمیسیون قضایی نهایی شده و منتظر رفتن به صحن است.