بازگشت به تنظیمات کارخانه
درباره درمانگاه قم و ترافیک تهران و مصائب پرسپولیسی بودن
روزنامه هفت صبح| یک: سیر تحولات مربوط به درمانگاه قم را ما پوشش رسمی ندادیم و فقط در همین ستون و یا سایتنگار و به نقل از طرفین ماجرا بخشهایی را منتقل کردیم. چرا؟ چون اولا هرگروهی آنچه دوست دارد از این ماجرا اقتباس میکند و درک کرده و گذشته از آن داستان اینگونه است که ابتدا این وریها ماجرا را در خط مقدم حمله قرار میدهند و افشاگری و شبکههای مجازی و این حرفها و معمولا دو یا سه روز بعد طرف مقابل شروع به حمله متقابل میکند و بازار اتهام و کشف توطئه و دسیسه و شبکههای معاند و این طور چیزها گرم میشود و این که اصلا ماجرا که این طوری نبوده. پس چطور بوده؟
دقیقا برعکسش و همه آن شاهدان سیاهی لشگر بودهاند و مزدور و این طور چیزها. این وسط تر و خشک با هم میسوزند و دردسر و بقیه مخلفات روی سر رسانه آوار میشوند. حوادث و نقل قولها و بیانیههای دیروز تاییدی بودند بر این تحلیل. خلاصه هرچیزی که میخواهید بدانید از رسانههای دو طرف ماجرا، در سایتنگار همین بغل درج کردهایم و ما را از بقیه داستان معاف کنید. امیدوارم در دنیای رادیکالهای حق به جانب، ارزش محافظه کاری رسانهای یک روز درک شود!
دو: ترافیک تهران دیروز کمرشکن بود. فاجعه بار بهخصوص در نیمه شمالی شهر. عملیات گرفتن کودک از مدرسه، رساندنش به خانه و حرکت به سمت محل کار که معمولا 50 دقیقه به طول میانجامید؛ دیروز این فرایند سه ساعت و پانزده دقیقه شد. از یک ربع به دو پشت فرمان ماشین بودم تا ساعت پنج و پنج دقیقه. روز اول ماه رمضان شاید به خاطر همزمانیاش با چهارشنبه سوری، روز سختی بود. خیلی سخت. شاید میشد از قبل پیشبینی کرد. شاید هم نه!
سه: فکرش را بکنید سه تا از بهترین دفاع وسطهای خاورمیانه را با هزینههای گران و سنگین داشته باشید و خریده باشید. کنعانیزادگان و پورعلی گنجی و گولسیانی. فکر میکنید بهبه تا آخر فصل خیالمان راحت است. دو نفر فیکس یک نفر هم برای روز مبادا. بعد در مهمترین بازی فصل، در دربی کلاسیک تهران که سرنوشت قهرمانی را هم مشخص میکند هیچ کدام از این سه نفر را نداشته باشید و باید برگردید به تنظیمات سال 1400 و زوج فرجی و نعمتی. قرار است این دو نفر ضربات سر بلانکو را کنترل کنند. یعنی طرفدار پرسپولیس بودن بعضی وقتها به یک آزمون آسمانی بدل میشود.