کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۵۳۸۴۳
تاریخ خبر:

بلوای آقای پانزی در بازار آیفون

بلوای آقای پانزی در بازار آیفون

مردم چطور فریب شرکت‌هایی مانند کوروش کمپانی را می‌خورند؟

روزنامه هفت صبح| «خب معلوم است که کلاهبرداری بوده، چطور ممکن است آیفونی که در بازار بیشتر از ۵۰میلیون تومان قیمت دارد ۲۳میلیون بفروشند؟ تقصیر خود مردم است که فریب خوردند»؛ اگر اهل شبکه‌های اجتماعی باشید در تمام چند روز گذشته که تشت رسوایی کوروش کمپانی از بام افتاده بیشترین محتوایی که به چشمتان خورده حرف‌هایی از جنس چند جمله اول متن است اما واقعا چطور آدم‌ها گول چنین کلاهبرداری‌هایی را می‌خورند؟ در انتهای این مطلب در کنار جواب دادن به این سوال با یکی از نوابغ کلاهبرداری جهان هم آشنا خواهید شد.

 

کوروش کمپانی از کجا آمد؟ 
شرکت کوروش‌پردازان آی سای که با نام تجاری کوروش کمپانی در سال ۹۹ تاسیس شده و تا همان حدود 10 ماه پیش بیشتر برای تعمیر و خدمات پس از فروش موبایل شناخته شده بود تا اینکه احتمالا یک ایده بهتر به ذهن امیرحسین‌ش مالک و امیرحسین گ شریک او رسید.

 

اینکه آیفون بفروشند آن هم در شرایطی که آیفون 14 رجیستر نمی‌شد و یک بازار عجیب و دلال پرور حول محور آیفون ۱۳ شکل گرفته بود که مدل‌های بالای این گوشی را تا قیمت ۱۵۰میلیون تومان هم معامله شد. در چنین شرایطی کوروش کمپانی اعلام کرد که با قیمت ۲۳میلیون و ۹۹۹هزار تومان آیفون ۱۳ می‌فروشد.

 

البته مدل‌های نه چندان بالای این رده یعنی مدل‌هایی که در بازار چیزی بین ۳۵ تا ۵۵ میلیون تومان قیمت داشتند اما شرایط فروش اینطور نبود که شما پول را بدهید و گوشی را بگیرید. اینطور که شرکت ادعا می‌کرد پول شما ۳۵ روز کاری که می‌شد حدود ۴۵روز معمولی پیش شرکت می‌ماند و در نهایت گوشی تحویلتان می‌شد.

 

این روند در ماه‌های اولیه ادامه داشت و کار و بار کوروش کمپانی به کمک تبلیغات گسترده چنان گرفت که چند صد هزار نفر از آن خرید کردند. تبلیغاتی که اوایل با بلاگرها شروع شد و بعد به سلبریتی‌های هنری و ورزشی رسید. صف طولانی تبلیغ‌کننده‌هایی که چنان از جان و دل از «کار درست بودن» کوروش کمپانی می‌گفتند آنقدر طولانی است که سخت بشود اسم‌هایشان را پشت هم گذاشت طوری که حوصله شما سر نرود.

 

در همین حد بدانید که از چهره‌هایی مانند سید‌جواد هاشمی و غول برره و محسن افشانی گرفته تا هادی چوپان و صادق بوقی همگی در این فهرست دیده می‌شوند. بعضی‌ها که نه تنها توصیه به خرید کردند که مانند محسن افشانی رقبای این شرکت و کسانی که در مورد آن هشدار می‌دادند را به حسادت متهم کردند.

 

افشانی حتی یک‌بار پا را از این هم فراتر گذاشت و گفت که اصلا قصد تبلیغ ندارد فقط می‌خواهد به جوان‌هایی که «بلدند چطور به من و شما گوشی ارزان بفروشند» کمک کند تا کارشان را با وجود همه تبلیغات منفی ادامه بدهند. منظور از تبلیغات منفی هم هشدارهایی بود که می‌گفتند چطور ممکن است این شرکت آیفونی که در خود سایت ۹۰۰ دلار قیمت خورده به یک سوم قیمت به مردم بفروشد؟

 

حامیان ماجرا هم می‌گفتند در مدت زمانی که پول خریداران در دست شرکت است این شرکت با سود فعالیت‌هایی که با آن پول انجام می‌دهد نه تنها می‌تواند برای خریدار آیفون تهیه کند بلکه سود خودش را هم می‌گذارد در جیبش اما کدام کاری است که در مدت ۴۵روز نزدیک به ۳۰۰درصد سود بدهد؟

 

به نظر می‌رسد حتی تجارت‌های سیاه  مانند قاچاق انسان و موادمخدر هم نتوانند چنین سودی به‌هم بزنند آن  هم نه اتفاقی بلکه به صورت دنباله‌دار اما نه خریداران و نه تبلیغ‌کننده‌ها به این نکته توجه نکردند یا کردند اما تصمیم دیگری گرفتند. 

 

همانطور که هشدارها می‌گفتند از یک جایی به بعد دیگر خبری از آیفون‌ها نبود، درست از اواسط آذر ماه زمزمه‌هایی شنیده شد که هنوز آنها که مهر ماه پول واریز کرده‌اند نتوانسته‌اند گوشی‌هایشان را تحویل بگیرند. در این بین بعضی از واریزی‌های مهر ماه گوشی تحویل گرفتند و ویدئوهای تحویل دادن گوشی به آنها هم در صفحات مجازی کوروش کمپانی گذاشته شد، جو کمی آرام گرفت

 

اما بعد معلوم شد که نه تنها هنوز عده بسیار بیشتری از کسانی که ماه ها پیش پول داده بودند گوشی نگرفته‌اند بلکه حجم خریدارها و مبلغ بدهی هم بسیار بیشتر از چیزی است که به نظر می‌رسید حتی رقم ۲ هزار میلیارد تومان هم شنیده می‌شد.

 

در نهایت کار به پلمب دفتر شرکت کشید اما امیرحسین ش متواری شده و احتمالا در سواحل دوبی به ریش مالباخته‌ها می‌خندید. مردی که از او چیزی نمی‌دانیم جز اینکه فقط ۲۷سال دارد و شغلش در ابتدا تعمیر موبایل بوده است.

 

حالا چهره‌های معروف شروع کرده‌اند به ابراز تاسف و معذرت خواهی. کسانی مثل الهام حمیدی حتی گفتند که با کمک وکیلشان موضوع را پیگیری می‌کنند. واکنش محسن افشانی هم جالب بود که گفت ما هم مثل تمام دنیا تبلیغ گرفتیم و مسئولیتی متوجه ما نیست.

 

خدا رحمتتان نکند آقای پانزی 
اگر فیلم برادران لیلا را دیده باشید حتما آن سکانس را خاطرتان هست که منوچهر، برادر بلند پرواز خانواده در حال فریب خوردن از کسی است که به مردم وعده فروش پراید می‌دهد. او به منوچهر می‌گوید که با پول دومین سری افرادی که ثبت‌نام می‌کنند برای سری اول خودرو می‌خری، جلب اعتماد می‌کنی و در حالی که هنوز ماشین سری دوم ثبت‌نامی‌ها را نداده‌ای باز هم پول می‌گیری و می زنی به چاک. دقیقا همان اتفاقی که در مورد کوروش کمپانی افتاده.

 

نمونه‌هایی مانند آنچه در مورد این شرکت رخ داده اصلا کم نیست حتی صندوق‌های قرض‌الحسنه که در سال ۹۶ یک بلوای تمام عیار به راه انداختند و کلید یک‌سری ناآرامی را زدند از همین تکنیک استفاده می‌کردند یعنی به مردم قول سودهای کلان می‌دادند. به این صورت که با اصل پولی که سرمایه‌گذارهای جدید می‌گرفتند سود سرمایه‌گذارهای قبلی را می‌دادند.

 

به همین ترتیب جلو می‌رفتند تا جایی که سرمایه‌گذارها خیلی زیاد می‌شدند و بعد غیبشان می‌زد. پرونده‌های بزرگ دیگر مانند پدیده شاندیز و بسیاری از پروژه‌های تعاونی مسکن هم از همین مدل پیروی می‌کنند. اگر فکر می‌کنید فقط در ایران مردم فریب این ترفندها را می‌خورند باید بدانید که این مدل کلاهبرداری یک مدل بسیار معروف است به نام پانزی که ابداع مردی است به نام چارلز پانزی. 

 

او حدود ۸۰ سال پیش در آمریکا به سرمایه‌گذاران وعده ۵۰ درصد سود در ۴۵ روز یا ۱۰۰ درصد سود در ۹۰ روز می‌داد. او چند سال به همین ترتیب ادامه داد یعنی از سرمایه‌گذارهای جدید می‌گرفت و به عنوان سود به سرمایه‌گذارهای قبلی می‌داد اما در سال آخر ۲۰ میلیون دلار به جیب زد و در رفت. 

 

در حالی که همان سرمایه‌گذارهای اولیه هم مبلغ سرمایه‌گذاری‌شان را چند برابر کرده بودند یعنی کل بازی غیر از آقای پانزی برنده‌های بسیار بسیار کمی داشت.  برای اینکه به بزرگی کار آقای پانزی پی ببرید بد نیست بدانید که ایده کلاهبردارانه او آنقدر بزرگ بود که ۵ بانک و یک موسسه مالی معتبر را ورشکسته کرد. 

 

 ممکن است با خودتان بگویید که اصلا چطور مردم فریب این روش را می‌خورند؟ پاسخ در برنده شدن همان تعداد اولیه است. همان‌هایی که اگرچه تعدادشان نسبت به بازنده‌ها بسیار کم است اما سر و صدای سود کردنشان به نفع کلاهبردارها آنقدر بلند است که بعد از آن هزاران نفر به سودای اینکه در زمره برنده‌ها باشند وارد این قمار خطرناک می‌شوند.

 

ممکن است شما هم از جمله کسانی باشید که می‌گویند چرا در تمام مدتی که شرکت‌هایی مانند کوروش کمپانی یا آن صندوق‌های قرض‌الحسنه وعده سودهای غیر معمول یا فروش آیفون ۲۰ میلیونی می‌دهند نهادهای ناظر دخالت نمی‌کنند؛

 

جواب این است که معمولا تا وقتی تخلفی رخ نداده و شرکت به تعهداتش عمل می‌کند به سادگی نمی‌توان جلوی آن را گرفت و وقتی هم که به تعهداتش عمل نکند احتمالا فکر فرار را کرده است. این بعد از «داشتن تعداد کمی برنده» دومین نقطه نبوغ‌آمیز ایده آقای پانزی بوده؛ ایده‌ای که ۸۰ سال است قربانی می‌گیرد. 

 

در آخر برای اینکه شما گول برگ برنده‌های ایده چالز پانزی را نخورید باید بدانید که این مدل کلاهبرداری چند نشانه مهم دارد که اولین آن همان سودهای زیاد است. آمریکایی‌های بعد از آقای پانزی یک ضرب‌المثل درست کردند که می‌گفت پنیر مفت فقط در تله موش است. 

 

دومین نشانه این است که بازده یا همان سودی که وعده داده می‌شود از نوسانات بازار پیروی نمی‌کند و کلاهبردار ادعا می‌کند که در هر صورت سود سرمایه‌گذار محفوظ است.سومین نشانه پر سروصدا بودن و تبلیغات زیاد است این یعنی شرکت به سرمایه‌گذارهای بیشتر و بیشتری نیاز دارد چون به نقطه پرواز نزدیک می‌شود. 

 

چهارمین نشانه این است که به شما جزئیات زیادی داده نمی‌شود. وقتی می‌پرسید که این سود از کجا می‌آید یک‌سری توضیح می‌شنوید که در ظاهر قانع‌کننده است اما در عین حال مبهم و بدون فکت خاصی به نظر می‌رسد یعنی مثلا به شما گفته می‌شود که در حال سرمایه‌گذاری در بازار مسکن هستند اما خبری از آدرس پروژه یا جزئیات دیگر نیست.پنجمین نشانه هم این است که بیرون کشیدن پولتان یا انصراف از ماجرا خیلی سخت است و به راحتی نمی‌توانید پشیمان بشوید.

 

کدخبر: ۵۵۳۸۴۳
تاریخ خبر:
ارسال نظر