آفرین، آفرین، آفرین!
درباره یامگا و عقیمسازی و ورزش بانوان و نظام پزشکی
روزنامه هفت صبح| یک: خبر آمد که شاید یامگا دوره حرفهای فوتبالش به پایان برسد. به خاطر آسیبدیدگی شدیدی که برای چشمانش در تمرینات استقلال رخ داد و خطای امید حامدیفر که استوکهایش صورت یامگا را نابود کرد.
البته که ناخواسته. پسر محجوب و کارآمد فرانسوی شاید در 27سالگی این حرفه را کنار بگذارد. یادمان نرفته که چند سال قبل هم تصادم آرمین سهرابیان با پادوانی موجب شد تا این مدافع درجه یک برزیلی سالهای زیادی از عمرش را مجبور باشد روی ویلچر بگذراند. خدا شاهد است که قصد هیچگونه نتیجهگیری در این توارد را نداریم. همین فقط ذکر کردیم.
دو: پروژه کنترل سگهای ولگرد یکی دیگر از پروژههای شکست خورده دولتهای مختلف در ایران است. هفتهای نیست که فیلمی از حمله سگهای ولگرد به شهروندان، پیرزنها و پیرمردها و کودکان وایرال نشود و خبر دلخراشی از جراحت و یا حتی مرگ این شهروندان منتشر نشود.
در همین دو هفته گذشته سه خبر حملات شدید سگهای ولگرد در محدوده شهرهای تبریز و یاسوج و باسمنج منتشر شده است. بیتفاوتی و بیمسئولیتی مسئولان در شهرداریها و فرمانداریها و استانداریها در حفاظت جان شهروندان واقعا حیرتانگیز است.
مشکل به این وضوح و به این آشکاری اینگونه مورد چشمپوشی قرار میگیرد. وزیر محترم کشور نباید یک دستور قاطعانه در این مورد صادر کنند؟ در آخرین اتفاق مشاور وزیر کشور در امور فناوری گفته: «تعداد سگهای ولگرد از تعادل خارج شده و عقیمسازی آنها با دانشگاه علوم پزشکی است، عقیمسازی با عمل جراحی هزینه زیادی دارد و باید از دارو استفاده شود.» عزیزم!
سه: خبر آمده که ورزش بانوان در پارکهای مشهد ممنوع شده و بانوان گرامی در هر منطقهای که هستند اگر هوس کنند که برای سلامتیشان ورزش کنند و تحرک داشته باشند باید بکوبند هر صبح بروند به یکی دوتا پارکهای محصور ویژه بانوان. البته که این خبر برآمده از توئیت یک خبرنگار مشهدی است و تلاشمان برای صحت و سقم آن بهجایی نرسید.
به هرحال تبریک میگوییم به شهرداری مشهد، به نیروی انتظامی مشهد، به وزارت ورزش و جوانان و بقیه عزیزان مسئول که مشهد را دارند به شهری باب میل حضرت آیتالله علمالهدی تبدیل میکنند. میدانم که برای همه این تصمیمات هم توجیهاتی دارند و کلی حکمت و استدلال وجود دارد که زبان هر منتقدی را میبندد. اصلا بهترین کار را کردید و خب گفته بودیم که این سبک خواستهها معمولا انتهایی ندارد و البته که ما هم چیزی سرمان نمیشود. در نهایت دوباره میگوییم: آفرین. آفرین. آفرین!
چهار: نظام پزشکی در مورد پرونده قصور اتفاق افتاده در ماجرای مرگ یک کودک در اورژانس بیمارستان مفید به خاطر مشارکت پزشکان در یک اعتراض صنفی مورد بازخواست قرار گرفته و در توجیهاتی پرآب و تاب گفتهاند که دفاع از حقوق پزشکان عین دفاع از حقوق مردم است.
به نظر ما اگر نظام پزشکی از این مناسبات بیفایده و تعارفات بیجهت عبور میکرد و در مناقشات مهم، انصاف و عدالت و موشکافی خود را نشان میداد میتوانست نقش بزرگی در کاهش سوءتفاهمات و بدبینیهای ناعادلانه موجود نسبت به پزشکان در جامعه ایرانی بازی کند.
اما با واکنشهای عموما اشتباه خود به عمق چاله میان افکار عمومی و جامعه محترم پزشکان بیش از پیش دامن زده است. وضعیت جامعه پزشکی در افکار عمومی بیش از هر چیزی قربانی همین تصمیمات اشتباه و موضعگیریهای غلط اعضای نظام پزشکی در پروندههای حساس است.