دردناکتر از اینترستلار
سه پاره یادداشت درباره منچستریونایتد و یک تصویر اینستاگرامی و یک اقرار به کم سوادی .
روزنامه هفت صبح| یک: تقریبا عاری از هرگونه سوژهای برای به دردآوردن سر شما هستم. همین حالا منچستریونایتد 2بر صفر به وستهام باخت. لابد میگویید اوه اوه! اما چطوری میتوان آداب و آیین هواداری فوتبال را برای کس دیگر توضیح داد. در ایران که موجه بودن هر امری در حال حاضر باید دو مولفه داشتهباشد.
یا به لحاظ مالی بهره قابل توجهی به تو بدهد و یا به لحاظ آخرت کمکت کند. اولی در میان تودههای مردم است و دومی در نزد حاکمیت و طبقه سنتی و مذهبی. خب فوتبال آن هم طرفداری فوتبال هیچکدام را تامین نمیکند! پس نمیشود توضیح داد که چگونه شکست تیمی متعلق به شمال انگلیس از تیمی متعلق به شرق لندن تو را در ایران غمگین میکند.
دو: یک جوان ایرانی تصویری از خود و پدرش را ضبط میکند و همزمان با استفاده از اپلیکیشنهای خاص چهره خود را سالبهسال پیر میکند. پیر و شکسته. چروکها و موهای ریخته شده. تصویر حیرتانگیزی است. پدر با تصویر پیری پسرش آن هم در حالی که کنار خودش قرار دارد، شوکه شده است.
تصویر دورانی از پسرش که دیگر پدر زنده نخواهد بود تا شاهد وقوع آن باشد. یک سفر دردناک به آینده. پدر سر پسر را در میان دستان خود میگیرد و با حیرت به تصویر خیره میشود و بعد اشکهایش سرازیر میشوند.
تاثیر این قطعه فیلم به تنهایی با تمام صحنههای مشابه در اینترستلار برابری میکند. وقتی پدر با بازی ماتیو مک کاناهی در لابیرنت زمان، پیر شدن دخترک خود را به نظاره مینشیند و از پای در میآید. این دردناکترین تجربه بصری در سال 1402 بوده است.
سه: اطلاعات من از مسائل قضایی واقعا کم است. این کم دانشی را خودم اقرار میکنم اما به عنوان یک ناظر معمولی خیلی برایم جالب است که حکم 20سال حبس و ردمال یک متهم به تبرئه تبدیل میشود. حتما که اتفاق مثبتی بوده و حتما هم عدالت به بهترین وجه کار خودش را انجام داده اما به لحاظ فنی متوجه ماجرا نمیشوم. که خب احتمالا هرگز متوجه نخواهم شد.
پس بر میگردم به همان اندوه باخت منچستر و به یادآوردن این نکته که آنتونیو و محمد کودوس هر دو شاگردان تنهاگ در آژاکس بودند اما تنهاگ 100میلیون برای این کم هنر متظاهر برزیلی داد و کودوس با 40میلیون به وستهام رفت تا اینطوری بدرخشد. در کله تنهاگ چه میگذرد؟