زاویههای پنهان پرونده جنجالی «ک.الف»
خبرگزاری ایسنا گزارشی درباره پرونده جنجالی «ک. الف» منتشر کرده که در سال ۹۹ سروصدای زیادی بهپا کرد. با هم بخشهایی از این گزارش را مرور میکنیم:
مدتی است که درباره پرونده ک.الف سکوت شده است. گفته میشود که بازپرسیهای این پرونده تمام شده و در نوبت برگزاری جلسه دادگاه قرار گرفته است. تلاشها برای ارتباط با بازپرس پرونده و سوال درباره روند تحقیقات بینتیجه بوده است. وکیل متهم میگوید از آنجا که اتهام افساد فیالارض به دلیل تعداد محدود اتهامات به موکلش وارد نیست و دادسرا هم صلاحیت تحقیق درباره اتهام تجاوز را ندارد، درخواست خواهد کرد که تمام تحقیقات باطل و پرونده به دادگاه کیفری یک ارسال شود تا تحقیقات درباره اتهام تجاوز به عنف آغاز شود.
رفع این اتهام هم با یک استدلال خیلی ساده و پیش پا افتاده امکانپذیر است: «دخترها خودشان به میل خودشان به منزل الف رفتهاند و در خانه بین مرد و زن تنها هر اتفاقی ممکن است بیفتد».
اثبات تجاوز جنسی، یکی از دشوارترین فرایندهای قضایی را دارد و اگر اتهام افساد برداشته و پرونده به دادگاه کیفری یک ارسال شود، نه تنها ممکن است دختران شاکی پرونده ک.الف متهم به ارتباط نامشروع شوند، بلکه ممکن است به دلیل علنیکردن روایتهای خودشان از آنچه پشت سر گذاشتهاند، با اتهام تشویش اذهان هم روبهرو شوند.
با این حال اندکی پیش از پایان سال گذشته دادگاه کیفری یک رای به عدم صلاحیت خود در پیگیری این پرونده داده و آن را به دادگاه انقلاب فرستاده است؛ موضوعی که تا حدود زیادی روشن میکند اتهام افساد فی الارض در مورد ک.الف جدی است و بعید است او و وکلا براحتی بتوانند آن را از پرونده حذف کنند.
تصمیمگیری درباره اینکه در این پرونده واقعا چه اتفاقی افتاده است به عهده دادگاه است. دخترانی که ک.الف را متهم کردهاند میگویند نمیدانستند که او چه چیزی به خوردشان داده است و نمیدانستند که در ساعتهای ناهوشیاری از تنشان چه استفادهای شده است و وقتی شروع به روایت کردند احتمال نمیدادند که با آن همه توهین و افترا روبهرو شوند یا وقتی برای پیگیری موضوع پا به مقر پلیس میروند چطوری باید از خودشان نمیتوانستند از خودشان برابر نگاه غالبی که آنها را دخترانی ناسالم ارزیابی میکرد دفاع کنند.
دخترانی که با ایسنا صحبت کردهاند درباره پیگیری پلیس میگویند: «افسری که با ما صحبت کرد آدم معقول و محترمی بود. خیلی از ما باور نمیکردیم که بتوانیم چهرهای چنین مهربان هم ببینیم.» اما همان طور که دختران میگویند، این یک نمونه استثنایی بوده است. یکی از دختران میگوید: «یک بار که برای صحبتکردن به پلیس امنیت رفتم با آدمهایی مواجه شدم که فکر میکردند ما شاکیان پرونده پول گرفتیم. فکر میکردند ما هرزهایم. مثلا یکی به من گفت برای کارهایی که کردید پول گرفتید؟ یا جزئیاتی را تعریف میکرد و از من میخواست که بگویم همین اتفاقها رخ داده است یا نه. البته اینطور آدمها ربط مستقیمی به شکایت ما نداشتند و انگار صرفا از سر فضولی میخواستند به ماجرا سرک بکشند ولی این لحن زننده و این تعبیرهای کثیف که در مورد ما استفاده میکردند، همان چیزی بود که ما میترسیدیم بشنویم؛ همان چیزی که در شبکههای اجتماعی خیلیها درباره ما میگفتند.»
همان ابتدا هم وقتی ادعای تعرض و تجاوز مطرح شد، عدهای به شاکیان حمله کردند و گفتند: «مجازات این جرم اعدامه. این دخترا حق نداشتن این جوون رو با مجازات اعدام روبهرو کنن. حالا هم توی اعدام احتمالیش شریکن». تا پیش از مطرحشدن وجود فیلم مربوط به تجاوزها در خانه ک.الف، یکی از چالشهایی که پرونده شکایت با آن روبهرو بود پیچیدگی جدی اثبات اتهام تجاوز جنسی بود و برخی پیشبینی میکردند که همه چیز ذیل عنوان «رابطه کمتر از زنا» جمع شود و علاوه بر آن دختران شاکی هم با اتهامهایی روبهرو شوند. وقتی اتهام افساد فیالارض مطرح شد، اعتراضات به شاکیان و حتی وکلای آنها از این هم بیشتر شد. حالا مساله این بود که دختران چرا ادعای خود را علنی کردهاند که مجازات اعدام بر اساس اتهام افساد فی الارض، اقلا در افکار عمومی غیرقابل اجتناب باشد.
با علنیشدن موضوع و تبی که به دنبال آن ایجاد شد، دستگاه قضایی قول پیگیری داد و پلیس متهم را بازداشت کرد. هر چند او فرصت کافی داشت تا نوشیدنیها و داروهایی که دختران ادعای وجود آن را مطرح کرده بودند از بین ببرد، با اعلام اینکه از خانه او فیلمهای تعرض به دخترانی که هوشیار نیستند پیدا شده است، شاخه دیگری به پرونده اضافه شد. اتهام از تعرض و تجاوز به «افساد فیالارض» تغییر کرد که یعنی ک.الف متهم به ارتکاب «گسترده» جرائم منسوب به او شده است.