کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۹۸۷۶۷
تاریخ خبر:

قدرت فوق العاده پریناز ایزدیار در بازیگری! (ویدئو)

در این ویدئو قدرت بازیگری پریناز ایزدیار و گفتن دیالوگ با چهار حس مختلف را خواهید دید.

به گزارش هفت صبح، پریناز ایزدیار در سال 1364 در شهر بابل مازندران به دنیا آمد. پدر اهل ساری و مادرش اهل بابل بود و پریناز نیز در این شهر بزرگ شده اما در تهران به دانشگاه رفت. او در دانشگاه رشته گرافیک را انتخاب کرده و تا مقطع کارشناسی تحصیل کرد. خانم ایزدیار درنهایت از این رشته فارغ التحصیل شد.

 

خانم ایزدیار درباره دوران کودکی خود گفته است: دوران بچگی‌ام در ساری گذشته و چند سالی در بابل و بعد تهران. تمام دوران دبستانم را در ساری گذراندم، دوره راهنمایی را در تهران درس خواندم و دبیرستان را در بابل اما برای پیش‌دانشگاهی دوباره به تهران آمدیم.  در دبیرستان رشته تجربی می‌‌خواندم اما بعد از چندوقت تغییر رشته دادم و برای پیش‌دانشگاهی رشته هنر را انتخاب و در کنکور هنر شرکت کردم. خانواده من مهم‌ترین معیاری که بیشتر از هر چیزی همیشه برایشان مهم بوده تحصیلات است. من تنها کسی هستم که در کل خانواده‌ام در رشته هنر تحصیل کرده‌ام؛ چه در خانواده پدری و چه در خانواده مادری. بیشتر افراد خانواده‌‌ام پزشک هستند.

 

خانم ایزدیار از دوران دانشگاه علاقه به دنیای بازیگری داشت و با کمک دوستان موفق شد برای فیلم یک مرد، یک شهر تست داده و درنهایت قبول شد. یک مرد، یک شهر فیلمی به کارگردانی حسن هدایت محصول سال ۱۳۸۶ است. داستان این فیلم درباره «اسماعیل مینوی» کارآگاه پلیس آگاهی است. بعد از سال‌ها با او تماس می‌گیرند تا برای تحویل بقایای پیکر برادر شهیدش به خرمشهر برود. اسماعیل راهی سفر می‌شود و در راه، نزدیک خرمشهر تصادف می‌کند؛ اما انگار این حادثه بهانه ای است برای کشف راز یک قتل.

 

صحبت های پریناز ایزدیار درباره نحوه بازیگر شدنش

برای اولین فیلمم تست دادم و انتخاب شدم. در دبیرستان رشته‌ام تجربی بود، اما دوست داشتم بازیگر شوم. با خانواده کلی ماجرا داشتم. نه اینکه سنتی باشند، بلکه تحصیلات در یک رشتۀ خیلی معتبر برایشان مهم بود. بالاخره تغییر رشته دادم. هم بازیگری تئاتر قبول شدم و هم گرافیک. دوست داشتم بازیگری بخوانم ولی در نهایت گرافیک خواندم. حتی مجسمه‌سازی دانشگاه هنر کرج قبول شدم و باز هم قیافۀ اعضای خانه کج‌وکوله شد! ترم دوم که بودم دوستی گفت پدرش مدیر تولید است و جایی هست که تست بازیگری می‌گیرند.

با مادرم هماهنگ کردم که همیشه هوایم را داشت و دارد. تست دادم و انتخاب شدم. برای فیلم یک مرد، یک شهر، کار حسن هدایت. البته هیچ اتفاقی نیفتاد و خیلی دیر اکران شد.

 

آخرین تحولاتفرهنگیرا اینجا بخوانید.
کدخبر: ۵۹۸۷۶۷
تاریخ خبر:
ارسال نظر