چرا درهم مهم است؟
روزنامه هفت صبح| احسان خاندوزی وزیر اقتصاد در توضیح اینکه چرا طی هفتهها و ماههای اخیر نرخ دلار اینطور عنان از کف داده اعلام کرده که بخشی از ماجرا به انتظارات تورمی بر میگردد یعنی اتفاقاتی که باعث شده مردم توقع تورم داشته باشند به سمت بازار ارز بروند و دلار افزایشی بشود اما دلیل دیگری که خاندوزی به آن اشاره کرده و بهانه فشارهایی به دولت شده این بوده که گویا در ماههای آبان و آذر بازار نیما با ناترازی درهم رو به رو بوده است و به همین دلیل برخی فکر کردهاند ارز مخصوصا درهم کم است و برای خرید با دلار اقدام کردهاند و نرخ بالا رفته.
بازار نیما، بازاری است که صادرکنندهها باید ارزهای به دست آمده از صادرات را در آن بفروشند و واردکنندهها هم ارز موردنیازشان را از همان جا بخرند، نرخ ارز در این بازار معمولا از بازار آزاد کمتر است مخصوصا در شرایط نوسانی مثل همین چند ماه اخیر، بنابراین وقتی حرف از ناترازی یکی از ارزهای مهم مثل درهم در این بازار میشود یعنی بخشی از نیاز واردکنندهها به آن ارز بیپاسخ مانده است. این بخش از حرفهای وزیر اقتصاد توجه زیادی جلب کرده و تحلیلهای زیادی به دنبال داشته.
خود خاندوزی گفته که این ناترازی به دلیل اشتباه تخصیص در یکی از زیرمجموعههای بانک مرکزی بوده اما بعضی کارشناسها و رسانهها فرصت را خوب دیدهاند تا پای دلار سهمیهای که با کارت ملی داده میشود وسط بکشند بگویند مقدار بسیار زیاد کسانی که این سهمیه را گرفتهاند باعث هدایت دلارها از بازار نیما به بازار متشکل شده و کاری کرده که تقاضای درهم در بازار نیما بالا برود
و ناترازی اتفاق بیفتد و بعد هم این ناترازی همانطور که بالاتر گفته شد روی نوسان نرخ دلار تاثیر بگذارد، یعنی یک چرخه معیوب و مشکل ساز رقم خورده است اما اساسا چرا درهم اینقدر مهم است؟ این اهمیت را کسانی بیشتر درک میکنند که حواسشان به نرخ دلار هست و میدانند برای حدس زدن میزان رشد نرخ دلار باید گوشه چشمی هم به نرخ درهم در بازار و بازار فردایی داشته باشند.
همه چیز زیر سر تحریمها است
بعضیها وقتی میخواهند ارتباط تنگاتنگ نرخ دلار و نرخ درهم در بازار ایران را توضیح بدهند به حجم بالای مبادلات تجاری ایران و امارات اشاره میکنند و میگویند که وقتی تقاضا برای درهم بالا میرود یعنی به نوعی تقاضا برای دلار هم بالا خواهد رفت اما ماجرا کمی پیچیدهتر از این حرفها است و بیشتر از هر چیز به قطع بودن ارتباط ایران با بازارهای جهانی بر میگردد، موضوعی که به نوعی دوبی را به پایتخت ارزی ایران تبدیل کرده است.
در واقع طی تمام سالهای گذشته که ایران از سوی آمریکا تحریم بوده نرخ دلار بازار ایران بیرون از کشور و در دوبی تعیین میشده به این صورت که نرخی که در بازار تهران امروز معامله میشود ۲۴ ساعت قبل از اینکه درهم به ریال تبدیل شود، رقم خورده چون درهم و دلار دو روی یک سکه هستند.
دلیل دیگر این است که چون نرخ تبدیل با موقعیت ۲۴ ساعت بعد هج (مدیریت ریسک) میشود، با نرخ تنزیل یک روزه و در نظرگرفتن ریسکهای دیگر محاسبه میشود و پیچیدگیهایی دارد یعنی اینطور نیست که شما نرخ درهم را ببینید و نرخ دلار را دقیقا استخراج کنید اما در قریب به اتفاق مواقع بین وضعیت صعودی یا نزولی این دو نرخ ارتباط مستقیم وجود دارد. ممکن است بپرسید چرا درهم تبدیل به یک شاخص شده و این اتفاق در مورد یوان یا یورو نیفتاده است؟
موضوع کمی تاریخی است و به دورهای بر میگردد که یک شعبه از بانک ملی ایران در دوبی حضور داشت و بانک مرکزی هم مجوز معاوضه درهم و دلار را داده بود. به این ترتیب چون ارتباط ریال در حوزه تجارت تا اندازه زیادی با دلار قطع بود و بازار چندانی برای نقدشوندگی و صادرات مجدد وجود نداشت
بنابراین امارات این نقش واسطهای را تا همین چند وقت اخیر ایفا میکرد و ما از دریچه درهم به دلار وصل میشدیم به این صورت که درآمد تجار اول تبدیل به درهم شده و بعد تبدیل به ریال میشد و برعکس اما این وضعیت نمیتوانست خیلی ادامه داشته باشد چون اینکه مرکز تبادل ارزی یک کشور جایی بیرون از آن باشد میتواند تبعات زیادی برای اقتصاد آن کشور داشته باشد یعنی این مسیر نمیتوانست مسیر پایداری باشد.
از طرفی فشار آمریکا روی امارات برای جمع شدن این بازار مبادلهای بیشتر شد و این فشار در کنار بی میلی سیاست گذاران ایران باعث شد که رسمیت این ماجرا کم شود اما هنوز هم اگرچه سهم دوبی در اسکناس و حواله در بازار تهران کم شده اما هنوز هم نرخ برابری درهم و ریال میتواند تا اندازهای نشان دهنده وضعیت برابری ريال و دلار باشد.
همیشه اینطور نیست
البته باید توضیح داد که همیشه و در همه حالات نرخ درهم نمیتواند نشان دهنده نرخ حدودی دلار در بازار تهران باشد و در موقعیتهایی این ارتباط به هم میخورد. مثلا وقتی بایدن به عنوان رئیس جمهوری آمریکا انتخاب شد در حالی که تحلیل نرخ درهم میگفت دلار در بازار میتواند مرز 26 هزار تومان را رد کند.
اما نرخ در محدوده 25 هزار و 500 تومان متوقف شد چون انتظار فعالان در ایران این بود که فعلا برای خرید باید دست نگه دارند اما حوالههای درهمی خرید صادر شده بودند و آنها تغییر را نشان نمیدادند. این موضوع معمولا نزدیک نوروز هم اتفاق میافتد به این صورت که تقاضاي حوالههای درهم برای رسیدن کالاها به شب عید بالا میرود و این نرخ درهم را بالا میبرد اما این اتفاق در نرخ دلار منعکس نمیشود.