کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۴۱۲۳۸
تاریخ خبر:
سدهای اصلی پایتخت یکی پس از دیگری به پایین‌ترین سطح ذخیره تاریخی خود رسیده‌اند

تهران در آستانه سهمیه‌بندی آب

تهران در آستانه سهمیه‌بندی آب

سد امیرکبیر با کمتر از ۸ درصد ظرفیت، سد لار با خشکی ۹۹ درصدی و سایر سدهای اصلی مانند لتیان، ماملو و طالقان، همگی با افت شدید ذخایر مواجه‌اند

هفت صبح|  بالاخره خبر بدی که نباید می‌رسید رسید؛ سدها به حداقل ذخیره آب رسیده‌اند و تهران در آستانه سهمیه‌بندی آب قرار گرفته است. با وجود بهره‌برداری از پروژه انتقال آب طالقان، همچنان سایه سنگین بی‌آبی بر پایتخت حفظ شده است. وعده تامین آب از طالقان برای ۳ میلیون نفر از جمعیت تهران، در برابر واقعیت خشکسالی و افت شدید ذخایر سدهای اصلی، بیش از آنکه آرامش‌بخش باشد، بر تناقض‌های مدیریتی و ضعف سیاست‌گذاری در حوزه منابع آب تاکید می‌کند.

 

بنابراین در مقطع کنونی اگر بارش‌های موثر پاییزی در هفته‌های پیش‌رو آغاز نشوند، تهران با سهمیه‌بندی گسترده و قطعی آب در شهر مواجه خواهد شد. راه‌حل، نه در وعده‌های انتقال آب، بلکه در اصلاح ساختار مصرف، بازچرخانی منابع و بازنگری در سیاست‌گذاری است.

 

باید توجه داشت که آب شرب پایتخت عمدتاً از پنج سد اصلی تامین می‌شود: سد امیرکبیر (کرج)، سد لار، سد لتیان، سد ماملو و سد طالقان. اما بررسی وضعیت فعلی این سدها نشان می‌دهد که همگی با کاهش شدید ذخایر مواجه‌اند و توان پاسخگویی به نیازهای روزافزون جمعیت تهران را از دست داده‌اند.

 

   وضعیت سدهای تامین کننده آب تهران

سد امیرکبیر، نخستین سد چندمنظوره ایران که از سال ۱۳۴۰ در مدار بهره‌برداری قرار دارد، اکنون تنها ۱۴ میلیون مترمکعب آب در مخزن خود دارد یعنی کمتر از ۸ درصد ظرفیت آن. طبق اعلام شرکت آب منطقه‌ای تهران، این میزان تنها برای دو هفته تامین آب شرب کفایت می‌کند. در چنین شرایطی، این سد نه‌تنها از مدار تولید برق خارج شده، بلکه در آستانه رسیدن به حجم مرده قرار دارد؛ نقطه‌ای که برداشت آب برای حفظ ایمنی سازه ممنوع می‌شود. از طرف دیگر سال گذشته همین موقع 85 درصد ظرفیت این سد پر بوده و آیا این میزان افت ذخیره آب عجیب نیست؟

 

همچنین سد لار، یکی از بزرگ‌ترین سدهای کشور، با خشکی ۹۹ درصدی عملاً از چرخه تامین آب خارج شده است. این سد که زمانی نقش مهمی در تغذیه شبکه آبرسانی تهران داشت، حالا به نمادی از فرسایش منابع آبی تبدیل شده است.

سد لتیان، نیز که در شرق تهران واقع شده، بخشی از آب مناطق شرقی پایتخت را تامین می‌کند. هرچند اطلاعات رسمی از وضعیت فعلی آن منتشر نشده، اما با توجه به کاهش ۴۳ درصدی ورودی آب به سدهای تهران نسبت به سال گذشته، می‌توان حدس زد که لتیان نیز در وضعیت بحرانی قرار دارد.

 

سد ماملو، در جنوب شرق تهران، نیز تحت تاثیر خشکسالی و کاهش ورودی‌ها قرار گرفته و ظرفیت آن به‌شدت کاهش یافته است. این سد که نقش مهمی در تامین آب مناطق جنوبی دارد، اکنون با چالش‌های مشابه سایر سدها مواجه است.

سد طالقان، تازه‌ترین امیدواری در میان منابع آبی تهران، به‌تازگی وارد مدار بهره‌برداری شده و قرار است آب مورد نیاز ۳ میلیون نفر را تامین کند. اما این پروژه هنوز در مراحل اولیه است و نمی‌تواند به‌تنهایی بار بحران را به دوش بکشد.

 

در مجموع، کاهش شدید بارندگی، افت ورودی آب و خشکسالی پنج‌ساله فشار سنگینی بر منابع آبی تهران وارد کرده‌اند. در چنین شرایطی، سهمیه‌بندی آب نه‌تنها محتمل، بلکه اجتناب‌ناپذیر به نظر می‌رسد. اگر بارش‌های موثر پاییزی در هفته‌های پیش‌رو آغاز نشوند، تهران با یکی از سخت‌ترین بحران‌های آبی خود در دهه‌های اخیر مواجه خواهد شد، بحرانی که تنها با اصلاح ساختار مصرف، بازنگری در سیاست‌گذاری و سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های پایدار قابل مدیریت خواهد بود.

 

   دلایل نابودی منابع آبی تهران چه بوده است؟

در سال‌های اخیر کاهش شدید ورودی آب از رودخانه‌های بالادست، برداشت‌های زیست‌محیطی و شرب و نبود بارش‌های موثر پاییزی، سدهای تامین کننده آب تهران به ویژه سد امیرکبیر را در آستانه رسیدن به «حجم مرده» قرار داده است؛ نقطه‌ای که برداشت آب برای حفظ ایمنی سازه ممنوع می‌شود.

 

در ابتدای پاییز امسال، با کاهش ذخایر به ۲۸ میلیون مترمکعب، نیروگاه سد کرج از مدار خارج شد. سطح آب آن‌قدر پایین آمده که دیگر امکان عبور از تونل ورودی نیروگاه وجود ندارد. اکنون با رسیدن حجم آب به حدود ۲۵ میلیون مترمکعب و فاصله‌ای کمتر از ۴ میلیون مترمکعب تا حجم مرده، هشدارها جدی‌تر از همیشه شده‌اند. اگر بارش‌های موثر در همین ماه جاری در حوضه آبریز سد آغاز نشوند، آخرین روزهای برداشت از این منبع حیاتی را سپری خواهیم کرد.

 

در چنین شرایطی، بهره‌برداری از پروژه انتقال آب طالقان به تهران، هرچند در ظاهر امیدبخش است، اما نمی‌تواند بحران را به‌طور کامل حل کند. این پروژه قرار است آب مورد نیاز ۳ میلیون نفر را تامین کند، اما با توجه به کاهش شدید منابع آبی در سایر سدهای استان از جمله سد لار که طبق گزارش‌ها ۹۹ درصد ظرفیت آن خالی است نمی‌توان به یک پروژه انتقالی به‌عنوان راه‌حل پایدار نگاه کرد.

با توجه به افت ذخایر در سایر سدهای تهران و ناتوانی در تولید برق از منابع آبی، سهمیه‌بندی آب در تهران دیگر یک سناریوی احتمالی نیست، بلکه به واقعیتی قطعی تبدیل شده است. 

 

 بحران آب پایتخت ریشه ساختاری دارد

تهران چگونه به مرز بی‌آبی رسید؟ هرچند کاهش بارندگی و تداوم خشکسالی در سال‌های اخیر نقش مهمی در افت ذخایر سدهای تهران داشته، اما بحران آب پایتخت را نمی‌توان صرفاً به آسمان بی‌باران نسبت داد. مجموعه‌ای از عوامل ساختاری، مدیریتی و مصرفی در کنار تغییرات اقلیمی، تهران را به نقطه‌ای رسانده‌اند که حتی با بهره‌برداری از پروژه‌های انتقال آب، سهمیه‌بندی دیگر اجتناب‌ناپذیر شده است.

 

نخستین عامل، رشد بی‌رویه جمعیت و ساخت‌وساز است. تهران در دهه‌های اخیر با رشد شتابان جمعیت و توسعه کالبدی مواجه بوده است. ساخت‌وسازهای گسترده، افزایش تعداد واحدهای مسکونی و مهاجرت‌های داخلی باعث شده‌اند تقاضای آب به‌صورت تصاعدی افزایش یابد. در حالی که ظرفیت منابع آبی ثابت یا در حال کاهش بوده، مصرف‌کنندگان جدید هر سال به شبکه اضافه شده‌اند، بدون آنکه زیرساخت‌های آبی متناسب با این رشد توسعه یابند.

 

دومین عامل، الگوی مصرف ناپایدار و نبود فرهنگ صرفه‌جویی است. تهران از جمله شهرهایی است که سرانه مصرف آب در آن بالاتر از میانگین جهانی است. نبود سیاست‌های موثر در آموزش عمومی، ضعف در تعرفه‌گذاری پلکانی و عدم اجرای جدی طرح‌های بازچرخانی آب، باعث شده‌اند که مصرف‌کنندگان خانگی، تجاری و صنعتی بدون درک محدودیت منابع، به مصرف ادامه دهند. در چنین شرایطی، حتی بارندگی‌های نرمال نیز نمی‌توانند پاسخگوی تقاضای فزاینده باشند.

 

عامل سوم، فرسودگی شبکه و هدر رفت آب است. بخش قابل توجهی از شبکه توزیع آب تهران فرسوده است. نشت از خطوط انتقال، شکستگی لوله‌ها و نبود سیستم‌های هوشمند مدیریت فشار، باعث شده‌اند که درصد قابل توجهی از آب تولیدشده، پیش از رسیدن به مصرف‌کننده نهایی، از دست برود. این هدررفت، در شرایطی که منابع محدودند، به بحران دامن می‌زند.

 

چهارمین عامل، وابستگی به منابع سطحی و بی‌توجهی به منابع زیرزمینی است. تهران بیش از حد به سدهای سطحی وابسته است. در حالی که منابع زیرزمینی می‌توانند نقش مکمل ایفا کنند، برداشت‌های بی‌رویه از سفره‌های آب زیرزمینی در سال‌های گذشته باعث افت شدید سطح آب و فرونشست زمین در مناطق اطراف تهران شده است. این بحران پنهان، نه‌تنها منابع جایگزین را از بین برده، بلکه خطرات زیست‌محیطی جدی به همراه داشته است.

 

 

تازه‌ترین تحولاتاجتماعیرا اینجا بخوانید.
کدخبر: ۶۴۱۲۳۸
تاریخ خبر:
ارسال نظر