
روزنامه هفت صبح، ابراهیم افشار | یک: زبانم باید لال میشد و از دهنم نمیپرید که « سایه را …». یکدفعه دیدم پیرمرد پس افتاد. رنگش شد مثل گچ و چشمهاش پرپر شد و عین یک میّت کهنسال، چشمهای چروکیدهاش را با ناباوری تمام در م …
این مطلب برای کاربران ویژه میباشد. برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدیوها باید وارد شوید و یا اپلیکیشن هفت صبح را نصب و به کلیه امکانات دسترسی یابید.