چین و آمریکا وارد جنگی تمامعیار میشوند؟
روزنامه هفت صبح | روابط چین و ایالات متحده آمریکا رو به وخامت است به طوری که اکنون برخی از کارشناسان سیاست خارجی معتقدند جنگ بین کشورها ممکن است.بولتن آمریکایی دانشمندان اتمی در مقالهای نوشت: دولت بایدن گفته است که بررسی کامل روابط تجاری و اقتصادی با چین را در دستور کار قرار خواهد داد.
در واقع، بررسی همه جوانب روابط چین و آمریکا در این زمینهها لازم است: تجارت، فنآوری، تبادلات فرهنگی، دانشجویی و علمی و از همه مهمتر بحث امنیت. در همه این حیطهها زمینه برای پیشرفت گسترده وجود دارد، اما مهمترین (وبه طور بالقوه خطرناکترین) حیطه بحث امنیت را دربر میگیرد.
روابط چین و ایالات متحده آمریکا رو به وخامت است به طوری که اکنون برخی از کارشناسان سیاست خارجی معتقدند جنگ بین کشورها ممکن است.
گرچه این یک دیدگاه در اقلیت است، اما دیدگاهی خطرناک است. در گذشته، جنگ ایالات متحده و چین غالباً به دلایل وابستگی متقابل اقتصادی و بازدارندگی هستهای، بعید تلقی میشد؛ هزینههای هنگفت جنگ نیز که بماند. علاوه بر این، گفته شده است، اختلاف ایدئولوژیکی و کشمکشهای منطقهای و بینالمللی برای برتری دلیل موجهی برای جنگ نیستند.
اما اکنون صداهای بدبینانهتری نیز شنیده میشود. با استناد به تشبیهات قبل از جنگ جهانی اول که در آن (به طور کاملاً نادرست) گفته شده بود وابستگی اقتصادی بین قدرتهای اروپایی، جنگ را غیرممکن میکند. گراهام آلیسون استراتژیست هاروارد و تحلیلگر بینالمللی «دام توسیدید» را اینگونه تعریف کرده است: زمانی گرایش به سمت جنگ وجود دارد که یک قدرت نوظهور موجودیت قدرت رهبری فعلی را تهدید میکند و برخی معتقدند که جنگ بین چین و ایالات متحده قابل تصور و حتی محتملتر است.
*** جنگ هستهای محتمل است؟
ما نگران جهتگیری فعلی سیاستهای ایالات متحده و چین هستیم، اما معتقدیم که افراد بدبین هم احتمال جنگ آمریکا و چین را بزرگ جلوه میدهند و هم عواقب احتمالی درگیری مسلحانه را نادیده میگیرند. تولید سلاحهای هستهای به اصطلاح «کوچک» به عنوان دلیل احتمال جنگ بدون تخریب گسترده ذکر شده است.
جنگ هستهای میان قدرتهای هستهای از زمان گسترش سلاحهای هستهای رخ نداده است؛ دقیقاً بر حسب این که تخریب بسیار بزرگ و وحشتناک خواهد بود. اما حتی سلاح های هستهای کم بازده نیز بسیار مرگبار هستند. هر یک از آنها توانایی تخریبی هزاران بمب هواپیمای جنگ جهانی دوم را دارند. ما نمیتوانیم بگوییم که استفاده از چنین سلاحهایی قبل از درگیری مسلحانه چقدر محدود خواهد بود و از آنجا که موشک های چینی میتوانند به سواحل ما برسند، ما نمیدانیم که آیا چنین جنگی مهار میشود یا خیر.
دلایل دیگر هم برای فکر کردن در خصوص جنگ بین آمریکا و چین وجود دارد که باید از آن پرهیز کرد. آمریکا گذشتهای دارد که میتواند هشداردهنده باشد. آمریکا و چین در جنگ کره علیه یکدیگر مبارزه کردند زمانی که نیروهای آمریکایی تا رودخانه«یالو»در مرز چین پیشروی کردند و ما میدانیم که چگونه اتفاق افتاد.
ایالات متحده چه نقاط درگیری با چین دارد که در واقع میتواند به جنگ منجر شود؟ ما فقط یک مورد را میتوانیم پیدا کنیم و این هیچ ارتباطی با تجارت، رقابت اقتصادی، ایدئولوژی، نقض حقوق بشر توسط چین یا مبارزه برای قدرت نسبی در آسیا یا دیگر مناطق ندارد. تایوان نقطه بحرانی درگیری است. چین حق تاریخی خود را بر تایوان به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از چین ابراز میدارد.
ایالات متحده به این اصل متعهد است که رابطه تایوان با چین را نمیتوان به زور تغییر داد. بنابراین، اگر چین از محاصره یا از نیروی نظامی استفاده کند، این که تا چه میزان به تایوان کمک نظامی میشود، موضوعی مهم برای سیاست ایالات متحده است. اقدام نکردن در قبال تهدیدهای نظامی چین نه تنها تعهدات ایالات متحده را در همه جا زیر سوال میبرد بلکه میتواند منجر به گسترش سلاحهای هستهای در آسیا شود.
در این بین ژاپن، جمهوری کره، استرالیا و شاید ویتنام و اندونزی چه درسی میتوانند بگیرند؟ تایوان خود توانایی ساخت سلاح هستهای را دارد و میتواند چنین کاری را انجام دهد، در صورتی که ایالات متحده روشن کند به تهدیدات علیه تایوان پاسخ نمیدهد.