قتلهای فجیع؛ آنها که مرگشان هم دردآور بود
روزنامه هفت صبح، سارا غضنفری | قتل، کشتوکشتار و خونریزی خودش بهغایت تلخ و دردناک است. کسی نمیداند کسی که کشته میشود، چه زجری موقع کشتهشدنش کشیده است، اما وقتی خانواده مقتول از بلایی که بر سر عزیزشان با نحوه قتل خشن آمده است خبردار میشوند، داستان غمانگیزتر میشود.
آنها که ماندهاند، هربار خودشان را جای درد و زجر مقتول میگذارند و بیشتر آزار میبینند. در ایران هم قتلهای خشن کم نبوده. قاتلی که برای انتقام فکر میکرده هرچقدر مقتول بیشتر آزار ببیند بهتر است، دریغ از اینکه انتقام راهی باطل است. در این گزارش پنج پرونده قتلهای خشن و فجیع را بازخوانی کردهایم؛ قاتلانی که در نهایت قصاص در انتظارشان است.
* یک: قتل ستایش و حل کردن جسد در اسید
بیگمان یکی از فجیعترین قتلها، ماجرای ستایش قریشی، دختر ۶ ساله افغانستانی در خیرآباد ورامین توسط پسر همسایه ۱۷ سالهشان بود. داستانی که با جنجال خبری بسیاری همراه شد، چراکه ماجرا واقعا تلخ و فجیع بود. چون نحوه قتل دختربچه بسیار دردناک بود. دختربچهای که اواخر فروردینماه ۹۵ مفقود شد و پس از ورود پلیس به موضوع فقدان او، مشخص شد که این دختربچه ۶ ساله توسط پسر ۱۷ ساله همسایه ربوده شده و پس از تجاوز به وی، او را به قتل رسانده و جسدش را با اسید سوزانده است. در دیماه سال ۹۶ قاتل ستایش اعدام شد.
* دو: قتل فجیع دختران توسط پدر با بریدن گلویشان
یکی از خشنترین جنایتهای سال ۹۷ مربوط به قتل اعضای خانواده بود. مردی بوکسور که به دلیل اختلاف با همسرش اقدام به قتل پدر و مادر همسر سابق و دو دخترش کرد. این مرد ۴۷ ساله دو دختر ۱۷ و ۱۹ ساله خود را با بریدن گلویشان در خواب به قتل رساند تا یکی از فجیعترین قتلها را رقم بزند. مهرماه سال ۹۷ این اتفاق رخ داد. مرد به همراه برادرش به کلانتری نبرد رفت و خودش را تسلیم کرد.
سیروس درباره علت قتل گفت: «همسرم ما را رها کرده بود، پدر و مادر همسرم را به خانه کشاندم و با شیرموز و قرص خوابآور آنها و دخترانم را خواباندم. به همسرم پیام دادم که بازگردد، اما پاسخی نداد. به اتاقخواب رفتم: بالای سر دختر بزرگم نشستم. میخواستم او را با دست خفه کنم، اما نتوانستم، برای همین با چاقو گلویش را بریدم. بعد به سمت تخت روبهرویی رفتم.
دختر ۱۷ سالهام هم خواب بود: گلوی او را هم بریدم. اما یک لحظه چشمانش را باز کرد و وحشتزده به من نگاه کرد. چنددقیقه بعد بلند شدم و به پذیرایی رفتم. اول گلوی پدرزنم را بریدم و بعد مادرزنم را کشتم. آلت قتاله آنطور که در گزارش پلیس آمده، یک چاقوی ۴۰ سانتیمتری است. سیروس هنوز در زندان است تا تکلیف پرونده روشن شود.
* سه: قتل دردناک دو کودک که شاهد قتل بودند
برخی قتلها بهقدری فجیع است که حتی نوشتن جزئیات آن هم دردآور است. در خردادماه سال ۹۵ مرد ۳۶ سالهای از قتل همسر ۴۰ ساله، دختر سهساله و ششسالهاش در مشهد خبر داد. جنازه خونآلود آنها توسط مرد پیدا شد. بازپرس طی تحقیقات متوجه شد زن، سهبار ازدواج کرده بوده و از یکی از ازدواجها یک پسر و ازدواج دیگرش یک پسر و دختر داشته است و از ازدواج دو دختربچهای که به قتل رسیدند که دامادش با اعتراف قاتل زن را معرفی کرد. پسر ۲۱ ساله زن از ازدواج دومش به همراه برادر ناتنیاش و یکی از اقوام به مشهد میروند.
افشین از داماد خانواده میخواهد هروقت مادرش تنها بود، خبر دهد تا برای صحبت پیش او برود. داماد خانواده خبر میدهد و در را باز میگذارد. هر سه نفر به داخل میروند. افشین با مادرش درگیر میشود و با تبرزین به سر و صورت مادرش بهقدری ضربه میزند که میمیرد. حمزه دو کودک را نگه داشته بوده و بعد با ضربهای به سرشان میزند و با چاقو گلوی دو کودک را میبرد و جنازه یکی از کودکان را زیر جسد مادرش میگذارد و فرار میکنند. این سه نفر به جرم این قتلهای فجیع دستگیر میشوند و چنان جزئیات قتلها وحشتناک است که قابل بیان نیست. در نهایت دو قاتل اصلی به قصاص نفس محکوم میشوند.
* چهار: قتلعام خانواده و انداختن جسد خواهر در بشکه اسید
در روزهای پایانی سال ۹۹ گزارش قتل مادر، ناپدری و خواهر توسط دختر خانواده گزارش شد؛ دختری که مادرش پولدار بود و با خواهر و ناپدریاش زندگی میکرد. بعد از جدایی از همسرش پیش مادرش بازگشته بود، اما همیشه با یکدیگر مشاجره داشتند. دختر با پسری ۱۹ ساله آشنا میشود و به پیشنهاد دوست پسر تصمیم میگیرد تا از خانه مادرش سرقت کند.
نقشه را میچینند، اما قتل رخ میدهد. تجسسها نشان از آن داشت که اجساد متعلق به مادر ۴۲ ساله و دختر ۲۰ ساله و شوهر صیغهای مادر خانواده است و این در حالی بود که هیچ اثری از دختر بزرگ خانواده که مونا ۲۴ است در صحنه جنایت نبود. این جزئیات حادثه است. بررسیها داخل خانه ادامه داشت که ماموران به بشکهای که در حمام بود مشکوک شدند. وقتی در بشکه باز شد، ماموران با بقایای جسد دختر خانواده روبهرو شدند و مشخص شد عاملان جنایت سعی داشتند به کمک اسید داخل بشکه اجساد را از بین ببرند تا ماجرای این جنایت هولناک را پنهان کنند.
مجید دوست پسر ۱۹ ساله به دختر خانواده میگوید غذای مسموم را به داخل خانه ببرد تا اعضای خانواده غذا را بخورند و بیهوش شوند. سپس مجید دوست پسر جوان به داخل خانه میرود و اول دختر خانواده را با سیم شارژر خفه میکند. صبح روز بعد هم مادر و ناپدری دختر را به قتل میرساند. بعد اسید میخرد و جنازه خواهر دختر را در بشکه اسید میاندازد. هرسه نفر فعلا در بازداشت هستند. پسر ۱۹ ساله که طاقت نمیآورد، ماجرا را پیش یکی از دوستانش لو میدهد و او هم به پلیس میگوید.
* پنج: قتل و شکنجه خلبان «شهرکی» و همسرش
قتل منصور شهرکی ۴۰ ساله و سارا جوان شهرکی ۳۸ ساله در ۱۶ اسفند سال ۱۳۹۱ از سری قتلهای فجیع و پرحاشیه بود. مرتضی ۳۸ ساله دلال خودرو برای آگهی فروش خودروی خلبان شهرکی به برج اورانوس در پونک میرود. سارا، همسرش از وکلای دادگستری و منصور شهرکی، خلبان باسابقه ایرانایر بود.
وقتی همان روز پسر ۱۵ ساله این زوج از کلاس به خانه برمیگردد، با اجساد خونآلود پدر و مادرش مواجه میشود. مرتضی در دادگاه علت شکنجه و قتل آنها را فقر اعلام میکند. میگوید: «زندگی با همسر اولم موفق نبود، دوباره ازدواج کردم و همسر دومم بیمار بود. برای تهیه خرج درمان او وسوسه به سرقت شدم. با اسلحه و چسب و چاقو برای خرید ماشین مقتولان رفتم. بعد در یک آن سلاح کشیدم و از آنها خواستم دست و پا و دهان یکدیگر را با چسب ببندند.»
به گفته خانواده مقتول سارا، این مرد ۱۴ ضربه به دخترشان زده است و خود منصور شهرکی را نیز شکنجه کرده تا جای طلا و رمز عابربانک را به او بگویند، سپس به دنبال این موضوع قاتل هر دو نفر را به داخل اتاق شمالی منزل برده و در جلوی چشمان زن، همسرش را با چاقو سر میبرد، بهطوریکه خون به دیوار اتاقخواب میپاشد. پس از آن قاتل برای اینکه خیالش از فوت منصور شهرکی راحت شود، چندین چاقو نیز به پهلوی متوفی وارد میکند. با قتل این خلبان سابقهدار، متهم به سراغ همسر متوفی رفته و اینبار برای اینکه از پاشیدن خون جلوگیری کند، روبه پایین اقدام به بریدن گردن زن میکند. در نهایت این فرد دستگیر شده و در سال ۹۴ قصاص میشود.