کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۸۱۳۶۶
تاریخ خبر:

‌دستگیری دختر ۱۹‌ساله ‌با ۴۰‌فقره جیب‌بری

روزنامه هفت صبح | این دختر ۱۹ ساله که در یک آرایشگاه مشغول به کار بود‌‌، برای تامین مخارج لباس و خوشگذرانی‌اش اقدام به جیب‌‌بری نیز می‌کرد. او با لباس‌هایی که می‌پوشید ظن هیچ‌کس را نسبت به اینکه قرار است اقدام به جیب‌بری کند، برنمی انگیخت‌ اما ماجرای سرقت‌های او زمانی فاش شد که زن جوانی با چهره‌ای آشفته خود را به پلیس رساند و از ماجرای دستبرد کیف زنانه‌اش پرده برداشت.

این زن کیف زنانه‌اش را روی میز پلیس گذاشت و گفت: «داخل اتوبوس، بخش زنانه بودم و زمانی که از آن پیاده شدم، احساس کردم کیفم سبک شده که متوجه باز بودن در کیفم شدم و بعد پی بردم کیف پول و گوشی موبایلم به سرقت رفته‌اند. در آن شلوغی نمی‌دانم چه کسی توانسته در کیفم را باز کند و به راحتی دست به دزدی بزند.»

بدین ترتیب تیمی از ماموران پلیس کلانتری برای ردیابی عامل این کیف‌قاپی وارد عمل شدند و ماموران در گام نخست تحقیقات پی بردند طعمه‌های دیگری نیز در این دزدی‌ها گرفتار شده‌اند. با مراجعه سایر افراد و گزارش سرقت محتویات داخل کیف‌شان این ظن به وجود آمد که فرد جیب‌بر یک سارق زنجیره‌ای است.

یک زن مسافر دیگر نیز درباره این حادثه گفت: «داخل اتوبوس خیلی پرازدحام بود و من مراقب کیفم بودم تا کیفم مورد دستبرد قرار نگیرد، هیچکس که به نظر برسد می‌تواند دزد باشد در اطرافم نبود همه دختران و زنان آراسته و شیک بودند‌ اما موقعی که پیاده شدم و خواستم برای برداشتن موبایلم، کیفم را باز کنم دیدم زیپ آن باز است، باور نمی‌کردم پول، موبایل و یکسری از طلاهایم که در کیفم بودند به سرقت رفته باشد.»

ماموران در تحقیقات ابتدایی متوجه شدند که این دزدی‌ها در زمان‌های شلوغ مخصوصا آخر سال صورت گرفته ‌ و جیب‌بر حرفه‌ای یک زن است که داخل بخش زنانه اقدام خود را عملی می‌کند. تجسس‌های پلیسی برای دستگیری زن جیب‌بر ادامه داشت و این در حالی بود که وی دست از دستبردهایش برنمی‌داشت و هر روز طعمه‌های جدید پیش روی پلیس قرار می‌گرفتند، در حالی که هنوز سرنخی از زن تبهکار نبود. سناریوی‌ دیگری نیز پیش روی پلیس قرار گرفت.

مادر گریان تازه‌عروسی نیز به پلیس مراجعه کرده و گزارش سرقت داد و گفت: «می‌خواستم به بازار رفته و جهیزیه دخترم را بخرم، یک ماه دیگر زمان عروسی‌اش است، کل پول‌هایم را در کیفم گذاشتم و با اتوبوس به محل خرید رفتم. وقتی پیاده شدم دیدم بیش از نیمی از پول‌هایم به سرقت رفته است. دیگر پولی برای خرید جهیزیه ندارم و آبرویم در خطر است.»

بدین ترتیب ماموران که دست‌شان از سرنخ خالی بود در شاخه‌ دیگری از تحقیقات که احتمال می‌دادند طعمه‌های این دزد وی را در اتوبوس دیده باشند، آلبوم مجرمان سابقه‌دار را پیش روی آنها قرار دادند اما کسی موفق به شناسایی دزد تازه‌کار نشد. ردیابی‌های پلیسی به بن‌بست رسیده بود و هیچ سرنخی برای به دام انداختن این دزد حرفه‌ای در دست نبود و ماموران در شاخه‌ای دیگر از تحقیقات در چند تیم تحقیقاتی به صورت نامحسوس در ایستگاه‌های مترو به کمین نشستند.

*** دستگیری جیب‌بر حرفه‌ای
در حالی که تجسس‌ها برای دستگیری کیف‌قاپ حرفه‌ای به صورت نامحسوس ادامه داشت، ماموران گشت نامحسوس متوجه دعوای دو زن داخل اتوبوس شدند. زمانی که اتوبوس در ایستگاه توقف کرد و در‌ها باز شد و دختر ۱۹ ساله سعی کرد تا با هل دادن مسافران زن، خود را از حلقه محاصره آنها نجات دهد اما زن جوانی دستش را گرفته بود و فریاد‌ «دزد، دزد» مانع فرار او شد تا اینکه ماموران در محل حاضر شدند.

زن جوان که دزد کیفش را دستگیر کرده بود، به ماموران گفت: «در شلوغی اتوبوس دختر جوان را در کنار خودم دیدم که رفتار‌های مرموزانه‌ای داشت و به همین خاطر حرکاتش را زیر چشمی تحت نظر داشتم تا اینکه احساس کردم کیفم تکان می‌خورد و تا دستم را به سمت ‌ کیفم بردم دیدم که دست دختر جوان داخل کیفم است و همان‌جا بود که مچش را گرفتم.»

همین ادعا‌ها کافی بود تا ماموران دزد کیف‌های زنانه داخل اتوبوس را دستگیر کنند و دختر جوان که دیگر راهی جز اعتراف نداشت، به ماموران گفت: «به پول نیاز داشتم و می‌خواستم برای خودم زندگی مرفهی داشته باشم‌ اما هیچ کاری پیدا نکردم تا اینکه یک روز با اتوبوس به سمت خانه می‌رفتم که در شلوغی به فکر سرقت کیف مسافران زن افتادم. روز‌های نخست خیلی نگران بودم و با استرس زیاد دست به دزدی می‌زدم و بعد از سرقت خودم را به سرعت از طعمه‌هایم دور می‌کردم که نقشه‌ام فاش نشود.»

او درباره علت سرقت‌ها و تعدادشان می‌گوید:« من در یک آرایشگاه در شمال شهر کار می‌کردم و همه مشتریان در آنجا زندگی مرفهی داشتند و من هم دلم می‌خواست شبیه آنها زندگی کنم، در نتیجه تصمیم گرفتم وقتی با اتوبوس رفت و آمد می‌کنم از کیف زنان سرقت کنم. فکر کنم حدود ۴۰ فقره جیب‌بری انجام داده باشم که در آخرین سرقتم یکی از زنان مچ من را گرفت. الان از کارم پشیمانم ولی فایده‌ای ندارد.»

کدخبر: ۳۸۱۳۶۶
تاریخ خبر:
ارسال نظر